مخالفت محافظه کاران با غنی سازی در خارج از ایران

نویسنده
لیلا طیری

» گزارش لوپوئن از زندگی مسیحیان ایران

ایان حامل

در قرن هفدهم، در کنار کلیسای “منجی مقدس” در اصفهان، که نام محلی آن کلیسای وانک است، موزه ای کوچک از آجر ساخته شد. در این موزه آثار گلدوزی شده، نقاشی، البسه، و تابلوهای فرش متعلق به فرهنگ ارمنی نمایش داده می شود. به علاوه، تصاویری غیرقابل تحمل از قتل عام ارمنیان که در سال ۱۹۱۵ توسط ترکیه انجام شد نیز دیده می شود. در این تصاویر می توان سربازان ترک را مشاهده کرد که به شکلی غرورآمیز در برابر تلی از جمجمه ایستاده اند یا سرهایی را بر سرنیزه به اهتزاز درآورده اند. یک راهنمای محلی می گوید: “در ایران بیان کردن قتل عام ارمنیان به هیچ وجه ممنوع نیست. ایران برخلاف دیگر کشورها، هرگز مسیحیان را مورد تعقیب قرار نداده.”

براساس آمارهای رسمی، که در ایران باید آن را با احتیاط دنبال کرد، تعداد ارمنیان در این کشور بین ۱۵۰ تا ۲۰۰ هزار است که اکثراً در تهران و اصفهان سکونت دارند. این درحالی است که جامعه آشوری-کلدانی، به عنوان دیگر اقلیت مسیحی که جمعیت شان بین ۲۵ تا ۳۰ هزار نفر متغیر است، پس از انقلاب اسلامی به شکلی قابل توجه کاهش یافته. با این حال، آنها کلیسا، مدرسه و باشگاه های خاص خود را دارند. زنان آشوری می توانند بدون حجاب باشند. و بزرگ ترین امتیاز در یک سرزمین مسلمان این است که آنها اجازه تولید شراب و مصرف آن را دارند، ولی نباید آن را به فروش برسانند.

 

یک مسیحی در تیم ملی فوتبال

آندرانیک تیموریان، یکی از ستارگان تیم ملی فوتبال ایران، که به نام “آندو” شناخته می شود، یک مسیحی ارمنی است. او حرفه فوتبال را با بازی در باشگاه آرارات، که یک باشگاه ارمنی است، آغاز کرد. روزنامه لا کروا که یک مقاله را به این ورزشکار اختصاص داده، می نویسد: “آندو در تاریخ ۱۸ مه، در یک بازی تدارکاتی در برابر بلاروس، اولین بازیکن مسیحی بود که بازوبند کاپیتانی تیم ملی ایران را در دست کرد.” حضور یک مسیحی در تیم ملی مسأله پیش پا افتاده ای نیست. درواقع ایرانیان دیوانه توپ گرد هستند. اگر برخی از آنان فرانسوا اولاند را نشناسند، ولی بی شک کریم بنزما و فرانک ریبری را می شناسند.

البته نمی توان گفت که مسیحیان ایران در یک دنیای ایده آل زندگی می کنند. در مقاله ای که در “مجله مطالعاتی” در خصوص مدیترانه شرقی و جهان ترک و ایرانی منتشر شده آمده است: “آنها از منصب های دولتی و آموزشی طرد شده اند. به مانند مسلمانان از امکانات اجتماعی برخوردار نیستند و در رابطه با مسایل کیفری، متحمل احکام خاصی می شوند.” با اینکه اصفهان دارای یک کلیسای جامع و دوازده کلیسای کوچک است، ولی این جامعه برای انجام عبادات خود تنها دارای چهار کشیش است. و هیچ گونه کلاس یا حوزه آمورشی مربوط به دین مسیحیت نیز در این کشور وجود ندارد.

 

تبعید در قرن هفدهم

ورود ارمنیان به سرزمینی که بعدها ایران نامیده شد، به مرور صورت نگرفت. در سال ۱۶۰۳ میلادی، پادشاه سلسله صفوی، شاه عباس اول، که با امپراطوری عثمانی در جنگ بود، شهر ارمنی جلفا در کنار رود ارس را نابود و ساکنان آن را به اصفهان تبعید کرد. هدف او چه بود؟ استفاده از استعداد هنرمندان ارمنی، استاد در زمینه کار با ابریشم، پوست حیوانات و فلزات، به منظور زیباسازی پایتخت اش. تاریخ می گوید که ۳۰۰۰ تا ۶۰۰۰ خانواده در محله ای به نام “جلفای جدید” در ساحل جنوبی زاینده رود که از اصفهان می گذرد و امروزه خشک شده، سکنی گزیدند. از سال ۱۶۰۶، ارمنی ها ساخت کلیسای “منجی مقدس” را آغاز کردند. آنها همچنان در این محله که مشخصه آن کسب و کار است زندگی می کنند، ولی تعدادشان بسیار کاهش یافته. و این درحالی است که عمدتاً گردشگران در کلیساهای این محله رفت و آمد می کنند.

لوپوئن، ۲۸ اوت