جری سیمسون
کاهش قیمت نفت می تواند ایران را که در حال رسیدن به توافقی در مورد برنامه هسته ای است، بیش از پیش تحت فشار قرار دهد.
مساله توافق بستگی دارد به روند سیاسی میان ایران و آمریکا ولی در عین حال جزئیات زیادی، مانند تعداد سانتریفیوژها، درصد خلوص غنی سازی اورانیوم، میزان ذخایر مجاز مواد غنی شده و زمانی که ایران برای تبدیل فناوری هسته ای خود به فناوری تولید سلاح هسته ای به آن نیاز دارد، هنوز باید مورد بحث و توافق قرار گیرد.
منتقدین توافق، به سرکردگی اسرائیل و دولت هارپر، که از اسرائیل در سیاست خاورمیانه ای خود پیروی می کند، تاکید می کنند که ایران باید سانتریفیوژهای خود را کنار بگذارد و اصولا فاقد هرگونه فناوری هسته ای برای تولید سلاح هسته ای باشد. این منتقدین دیدگاه مبتنی بر همه یا هیچ دارند، که در مذاکرات معمولا مفید نیست.
نهایت آنچه این منتقدین می خواهند عدم توافق است، که سیاستی است که توسط اسرائیل و لابی های اسرائیل در واشنگتن و حزب جمهوری خواه آمریکا و دولت هارپر دنبال می شود. گزینه کوتاه مدت آن ها اعمال تحریم های اقتصادی علیه ایران است با این امید که این کشور زیر بار فشار آن خم شود، که چیزی است که تا کنون بوقوع نپیوسته است.
در عوض برخی از کشورهای ۱+۵ (روسیه و چین و شاید هم فرانسه) سیاست های خاص خود را در قبال ایران در پیش گرفته اند. سایر کشورها (مثلا هند) ارتباطات اقتصادی خود را با ایران افزایش داده اند. ایران بدون اعتنا به بازرسی های بین المللی می تواند به استفاده از سانتریفیوژهای خود ادامه دهد و هر روز به مرحله تولید یک سلاح اتمی نزدیک تر شود؛ چیزی که باعث هراس عربستان سعودی ( وشاید ترکیه) می شود و به مسابقه تسلیحاتی هسته ای در این منطقه پر آشوب دامن می زند.
عدم توافق با ایران همراه با بیمی که از عملیات این کشور در مناطق دیگر وجود دارد، اسرائیلی ها و آمریکایی ها را وسوسه می کند به اقدام نظامی دست بزنند که در بهترین حالت برنامه هسته ای ایران را برای مدتی فلج خواهد کرد ولی نمی تواند بطور کلی از آن جلوگیری کند. چنین اقدامی جناح میانه رو را (با استانداردهای ایران) که در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۳ بر سر کار آمد تضعیف خواهد کرد و به تندروها میدان خواهد داد. این اقدام همچنین حمایت ایران از حزب الله، حماس و حتی رژیم سوریه را تشدید خواهد کرد.
پرفسور تاماس جونو، در دانشگاه اوتاوا، کاملا عاقلانه در باره خطرات “انزوای استراتژیک” ایران هشدار می دهد. منظور او از این اصطلاح این است که ایران نه به صورت طبیعی و نه به صورت تاریخی شریکی در منطقه ندارد. همه رژیم های ایران، با هر ترکیبی که باشد، گزنده خواهند بود چرا که ایرانی ها معتقدند توسط “تهدیدها و توطئه ها” محاصره شده اند.
ایران از سوی عراق مورد تهاجم قرار گرفته است که در آن زمان از حمایت آمریکا نیز برخوردار بوده است. روابط ایران به عنوان رهبر شیعیان جهان، با کشورهای سنی منطقه مانند عربستان سعودی رابطه خوبی نیست. دولت ایران یک بار با یک کودتای آمریکایی ساقط شده است. در اطراف ایران، سلاح های هسته در چین، روسیه، پاکستان، هند، اسرائیل وجود دارد و قدرت های غربی نیز شامل آمریکا، فرانسه و بریتانیا دارای سلاح هسته ای هستند.
هشدار پرفسور جونو در باره “انزوای استراتژیک” و همچنین برداشت ایران از تاریخ خود باعث می شود فکر کنیم هر گونه توافق هسته ای هم تفاوت چندانی را در سیاست خارجی ایران ایجاد نخواهد کرد. با این وجود ممکن است به تدریج روابط ایران و آمریکا، با توجه به کمک ها وهمکاری هایی که دو کشور در مورد طالبان و گروه داعش انجام داده اند، بهبود یابد.
ایران کشور پیچیده ای است. هرچند که دارای یک سیستم دولتی انتخاباتی است ولی کلیه تصمیمات مهم را در نهایت یک فرد، یعنی رهبری کشور و سپاه پاسداران اتحاذ می کنند.
طبقه متوسط و ایرانیان تحصیل کرده، یعنی افرادی که حسن روحانی را به ریاست جمهوری انتخاب کردند، خواهان رهایی از قید و بند های رژیم و تحریم های غرب هستند.
ایران را نمی توان به عنوان جامعه ای با یک سیستم سیاسی تک بعدی در نظر بگیریم و چنین دیدگاهی این خطر را دارد که از امکانات و پیچیدگی ها غافل شویم.
منبع: گلوب اند میل - 2 ژانویه 2014