دیوید اسمیت
محمود احمدی نژاد رئیس جمهور ایران با دیدار هفته گذشته خود از زیمباوه، متوجه شکاف موجود در ماهیت دولت آن کشور شد.
رابرت موگابه رئیس جمهور زیمباوه، استقبال گرمی از او در فرودگاه به عمل آورد و یک ضیافت شام رسمی به افتخارش برپا کرد. موگابه به “رئیس جمهور رفیق” خود اطمینان خاطر داد که کشورش به پشتیبانی از “نیت خیر” ایران در پرونده هسته ای ادامه می دهد.
از سوی دیگر، مورگان چانگیرای نخست وزیر زیمباوه چندان مهمان نواز نبود. حزب وی، جنبش برای تغییرات دموکراتیک، این سفر را “یک رسوایی سیاسی مفتضحانه” خواند و اعلام کرد دعوت از احمدی نژاد برای شرکت در یک همایش سرمایه گزاری مانند “دعوت از پشه برای درمان مالاریا” است. این پیام های ضد و نقیض در سایه مفهوم موروثی یک دولت “متحد” به گوش می رسد؛ رویدادی که در حال گسترش در آفریقا است.
مشارکت در قدرت می تواند گاهی به یک کشمکش قدرت با ابزارهای دیگر تبدیل شود. از زیر خاکستر خشونت های پس از انتخابات سال 2008 در کنیا، یک معاهده صلح منعقد شد. با این حال، شکاف های عمیقی در میان جناح های حاضر در ائتلاف بوجود آمد، به نحوی که مواوی کیباکی رئیس جمهور و ریلا اودینگا نخست وزیر آن کشور گاه و بیگاه در مسیرهای متضاد حرکت می کردند و ائتلاف را در بحران فرو می بردند. بازیگران عمده در بن بست سیاسی ماداگاسگار نیز در هفته جاری در آفریقای جنوبی، به گفتگو با یکدیگر، در حضور میانجی ها، تن دادند تا راه حل فراگیر دیگری بدست آید. سیاستمداران مخالف در ساحل عاج نیز در اوائل سال جاری یک دولت متحد تشکیل دادند. این درحالی است که دولت قبلی به جایی جز شکست راه نبرده بود و کشور در زمان طولانی باقیمانده تا انتخابات، همچنان در بن بست و بلاتکلیفی به سر می برد.
“توافق سیاسی جامع” زیمباوه پس از برگزاری انتخابات بحث انگیز سال 2008، احتمالاً بد ترین این نمونه هاست. وضعیت زیمباوه در یکی از گزارش ها به عنوان یک جنگ فرسایشی روزمره توصیف شده است. وزیران حزب زنو- پی اف موگابه و حزب جنبش برای تغییرات دموکراتیک مورگان چانگیرای، مرتباً به اظهارنظرات متناقض درباره مسائل مختلف می پردازند. تازه ترین مورد اختلاف نیز به یک قانون بحث انگیز مربوط می شود که هر شرکت تأسیس شده در زیمباوه باید حداقل 51 درصد از سهام اش را در اختیار یک سیاهپوست زیمباوه ای قرار دهد.
نلسون کامیسا یکی از وزیران دولت زیمباوه و سخنگوی حزب جنبش برای تغییرات دموکراتیک می گوید: “باید کاری صورت بگیرد. این غیرقابل دفاع است. شما یک توافق از جنس نصف اسب- نصف الاغ دارید. ماهیت این ترکیب هنوز یک معماست، حتی برای کسانی که آنرا بوجد آورده اند.”
دولت های متحد علاوه بر ناکارآمد بودن، به زیرپا گذاشتن آرمان های دمکراتیک نیز متهم هستند. اگر دو دسته مختلف از سیاسیون در رأس قدرت باشند، دیگر مخالفی باقی نمی ماند که آنها را مسؤول کارهایشان بخواند و حق انتخاب در انتخابات کشور لوث می شود. اما به نظر می رسد برای مصلحت گرایان، یک پاسخ نیم بند در این همین اوضاع متزلزل وجود دارد. مایلز تِندی چهره دانشگاهی زیمباوه ای در دانشگاه آکسفورد در مصاحبه ای گفته بود دولت های متحد مشکلات را به جای حل کردن، به تعویق می اندازند و آنها را تلمبار می کنند؛ “البته برای من، شما و خیلی های دیگر آسان است که بنشینیم و به تقسیم قدرت دست بزنیم، اما واقعیت این است که یک فیل برزگ در اتاق وجود دارد: اگر تقسیم قدرت در زیمباوه و کنیا صورت نمی گرفت، چه گزینه دیگری پیش روی ما وجود داشت؟”
منبع: گاردین- 25 آوریل