در پیوند با گزارش اخیر کمیته ویژه مجلس و همچنین پیرامون وضعیت بازداشت شدگان حوادث پس از انتخابات، با حسن اسدی زیدآبادی، مسئول کمیته حقوق بشر ادوار تحکیم وحدت گفتگو کرده ایم. وی در این مصاحبه ضمن اینکه گزارش کمیته ویژه مجلس را “ناقص” می داند، تاکید می کند: “وقتی مجلس با این صراحت از مرتضوی اسم می برد و یک روز بعد احمدی نژاد اینگونه او را بر صدر می نشاند، این می تواند یکی از بهترین نشانههای عدم کفایت سیاسی احمدی نژاد نزد اصولگرایان معتدل مجلس باشد”. این مصاحبه در پی می آید.
آقای اسدی، گزارش کمیته ویژه مجلس پس از چند ماه بالاخره منتشر شد. در یک نگاه این گزارش را چه طور ارزیابی می کنید؟
به نظر من باید میان اصل انتشار گزارش و آثار سیاسی آن و متن و محتوای آن تفکیک قایل شد. از منظر اول در این گزارش، با توجه به ترکیب کلی مجلس هشتم و ترکیب همین کمیته ویژه، وجود بازداشتگاهی تحت نظارت قوه قضاییه و اعمال شکنجه در حد مرگ متهم و شرایط بسیار بد نگهداری زندانیان، تایید شده است. همچنین در این گزارش به طور مشخص از دادستان پیشین تهران ]که همگان از ارتباط وی با لایه های تندروی جناح اقتدارگرا باخبرند[ به عنوان مسئول فجایع کهریزک نام برده شده است. این درحالی است که معترضان به نتیجه انتخابات، پس از گذشت هفت ماه، در سخت ترین شرایط قرار دارند و از سوی برخی مسئولان و مقامات، وعده برخوردهای شدیدتر و پایان دوره رافت اسلامی هم داده می شود.
در این گزارش صراحتا آمده که بازداشت شدگان به دستور مرتضوی به کهریزک منتقل شده اند. همزمان نوشته شده که ادعای مرتضوی در خصوص شیوع مننژیت کذب بوده. به عبارتی بیشترین مسئولیت اتفاقاتی که در کهریزک افتاده متوجه مرتضوی شده است. با توجه به سوابق آقای مرتضوی فکر می کنید همین موارد اتهامی، چه سرنوشتی را برای او رقم خواهد زد؟
متن قرائت شده در مجلس در واقع گزارش قتل سه تن از دستگیرشدگان روز 18 تیر است که بر اساس همین گزارش به طرز دردناکی جان باختهاند. این گزارش می گوید 147 متهم با دستور مرتضوی، که دادستان تهران بوده است، به کهریزک منتقل شده و در آنجا با اصرار مجدد وی، این تعداد در یک اتاق 70 متری و در جوار 30 نفر از اراذل و اوباش نگهداری شده اند؛ و در طی چهار روز بر اثر ضرب و شتم شدید و شکنجه ها و رفتارهای ظالمانه دیگرتعدادی از آنها مصدوم شده اند. در وهله بعد به درخواست مکرر این زندانیان برای رسیدگی درمانی پاسخی داده نشده است و در نهایت به طرز واقعا دردناکی در حال انتقال به زندان اوین و در اتوبوس و پس از آن در ورودی اوین این سه نفر فوت شده اند. این گزارش، ضرب و شتم و شکنجه و همچنین عدم رسیدگی درمانی را عامل مرگ سه نفر می داند، یعنی سه نفر اینجا به قتل رسیده اند و طبعا دستگاه قضایی باید قاتل یا قاتلان را محاکمه کند. دادستان تهران در این گزارش به عنوان مسبب این قتل ها معرفی شده است، اما مباشران این قتل ها معرفی نشده اند؛ شاید از نظر نمایندگان عضو کمیته ویژة مجلس در اینجا اصطلاحا “سبب اقوی از مباشر” بوده است و فعل مجرمانه قتل، توسط یک سیستم معیوب ارتکاب یافته که طبعا بایستی اجزای آن و در راس همه آنها دادستان تهران یعنی سعید مرتضوی به عنوان عامل اصلی قتل این سه جوان محاکمه شوند؛به هر حال مجازات قتل هم در حقوق ایران در چنین شرایطی مطابق شریعت، قصاص است. خانواده این افراد، از جمله پدر محسن روح الامینی هم که حتی در مقابل رهبر جمهوری اسلامی گفته است که از حق قصاص خود نخواهد گذشت.
اما درست یک روز بعد از انتشار این گزارش شاهد این هستیم که آقای مرتضوی با حکم آقای احمدی نژاد به عنوان رئیس ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز مراسم معارفه به عمل می آورد. این تناقض بیانگر چیست؟
این رفتار احمدی نژاد به نظر من باید در چارچوب اعتقاد او به دفاع از مدیراناش تعبیر شود؛همان سیاستی که در مورد کردان، مشایی و… اعمال شده است. به این شکل محمود احمدی نژاد عملا اثبات می کند که مرتضوی یکی از مردان اوست و نمی خواهد او را دم تیغ بدهد.
اما آقای مرتضوی قبلا در قوه قضاییه بودند و برای اولین بار است که در دولت سمتی می گیرند.
بله. واقعیت این است که اتفاقات اخیر و سرکوب های گسترده در یک مجموعه تندرو تصمیم گیری می شود که آدم های خاص خود را در ارکان مختلف نظام دارد؛ این افراد را بایستی قبلا از آنکه در سمت حقوقی شان دید، در این جایگاه مافیایی ارزیابی کرد. حالا دیگر این مساله خیلی روشن شده است و به نظر من وقتی مجلس با این صراحت از مرتضوی اسم می برد و بعد احمدی نژاد اینگونه او را بر صدر می نشاند، این می تواند یکی از بهترین نشانههای عدم کفایت سیاسی احمدی نژاد نزد اصولگرایان معتدل مجلس باشد. به هر حال باید منتظر ماند و دید که آیا مرتضوی مثل سردار نقدی می شود و بیشتر قدر خواهد دید یا به سرنوشت سعید امامی دچار خواهد شد.
یعنی فکر می کنید این اتفاقات شکاف بین اصول گرایان را بیشتر می کند؟
بله، قطعا همینطور خواهد بود. با تداوم ایستادگی جنبش سبز و اشکالاتی که در جریان اداره کشور وجود دارد ما روزبه روز شاهد گسترش تناقض ها در میان این طیف خواهیم بود؛ همین مساله مرتضوی قطعا در روزهای آینده سوژه داغی خواهد بود.
برگردیم به گزارش کمیته ویژه مجلس. در این گزارش، به نظر می رسد نقش رده های بالای نیروی انتظامی در حوادث کهریزک کمرنگ یا کم اهمیت نشان داده شده و بیش از نیروی انتظامی، دستگاه قضایی مسئول دانسته شده. آیا واقعا نقش نیروی انتظامی در همین حدی بوده که در گزارش آمده؟
در این گزارش بارها از بدرفتاری، ضرب و شتم و عدم رسیدگی و… سخن به میان آمده است، بر این اساس افکار عمومی از خود می پرسد به هر حال چه کسانی مرتکب این اعمال شده اند؟ قبلا رسم بر این بود که آمر معرفی نشود و عامل متهم شود، اما اینبار به گونهای دیگر رفتار شده است. یعنی مرتضوی به عنوان آمر معرفی شده، اما هیچ اشاره ای به افرادی که بر خلاف قانون اقدام به ضرب و شتم و شکنجه و در نهایت قتل متهمان کرده اند نشده است. مدیریت کهریزک با نیروی انتظامی بوده است و پیش از این هم از سوی دادسرای نظامی گفته شده که تعدادی از ماموران ناجا در این پرونده متهمند. به هر حال ما در قانون اصلی داریم که امر غیرقانونی آمر قانونی، رافع مسئولیت کیفری نیست و المامور معذور عذری ناموجه است. بنابراین در شرایطی که همگان می دانستند ضرب و شتمی انجام شده است و تعدادی فوت شده اند، کار این کمیته این بود که مشخص کند چه کسانی عاملان قتل هستند که می دانیم این مساله منتسب به ناجا است اما با کمال تعجب تنها اشاره کوتاه و کلی به نقش نیروی انتظامی شده است و در نهایت، افزایش بودجه و توصیه به نظارت بیشتر، راهکار این کمیته در مقابل تخلفات نیروهای انتظامی است.
نقایص دیگری که این گزارش دارد از دید شما کدامها است؟
همانطور که گفتم، این گزارش بسیار ناقص است. اولا، به کشته شدن تعداد زیادی از شهروندان در جریان اعتراضات، که به گفته مقامات دولتی حداقل سی نفر بوده و معترضان رقمی بالاتر از 70 نفر را معتقدند، هیچ اشاره ای نشده است. این عمده ترین نقص گزارش است. همچنین در مورد خسارات جانی و مالی که از سوی نیروهای امنیتی و انتظامی به مردم در سطح خیابانها وارد شد و تعرضاتی که به منازل شد، هیچ توضیحی نمی دهد؛ مسائلی که فیلم های متعدد از آن موجود است. این گزارش که بیشتر بر بازداشت شدگان متمرکز شده، صرفا به بازداشتهای تا 18 تیر پرداخته و با توجه به موج های متعدد بازداشت پس از این تاریخ به هیچ کدام از آنها نپرداخته است. از سوی دیگر به نظر می رسد عمده ترین کار این کمیته در مورد بازداشت شدگان، باید ارائه آمار روشنی از تعداد زندانیان پس از انتخابات باشد اما در هیچ کجای این گزارش چنین آماری ارائه نشده است. درحالی که اواسط مردادماه، جمشیدی سخنگوی پیشین قوه قضاییه اعلام کرد 4000 نفر بازداشت شده اند؛ حتی این مساله هم مورد تایید یا رد این کمیته قرارنگرفته است. بعلاوه، نکته جالبی در این گزارش وجود دارد که در واقع حکایت از نوع نگاه حاکمیت به حقوق و کرامت انسان هاست. در این گزارش به صراحت آمده ظلمی که به مردم رفته و جان آنها سلب شده است از ظلمی که در جریان کهریزک به نظام رفته و آبروی نظام رفته، کوچکتر است. البته در اینکه آبروی نظام رفته است شکی نیست؛ چرا که اولا، شکنجه یک بی آبرویی است. ثانیا، مرگ در زیر شکنجه یک واقعه بی سابقه است که در هیچکدام از زندانهای بدنام عالم سابقه نداشته است، اما اینکه گفته شود آبروی نظام مهمتر از جان انسانهاست، واقعا حرف عجیبی است که مخالف اعتقادات ماست. جایی که در اسلام گفته می شود هتک آبروی یک مومن از هتک حرمت خانه خدا هم گناهش بالاتر است.
در این گزارش آقایان موسوی و کروبی، مسببین همه این حوادث قلمداد شده اند به این علت که آنها در نتیجه انتخابات تشکیک به وجود آورده اند. به گفته تهیه کنندگان این گزارش، اگر موسوی و کروبی به نتیجه انتخابات اعتراض نمی کردند این اتفاقات هم نمی افتاد. با اینکه کارویژه این کمیته چیز دیگری است، اشاره آنها به موسوی و کروبی و حتی درخواست برخورد با آنها، ناشی از چیست؟
این مساله ناشی از نوعی باج دهی سیاسی است. یعنی همان مثال معروف “یکی به میخ یکی به نعل”. تهیه کنندگان به گونه ای خواسته اند در برابر معرفی کردن مرتضوی به عنوان عامل قتل تعدادی از زندانیان، باتوجه به وابستگی او به حامیان دولت احمدی نژاد، قدری هم به رهبران جنبش سبز بتازند تا اینکه به اصطلاح خودشان را در مسیر تعادل نشان دهند. البته پیش از این بارها درخواست برخورد با “سران فتنه” در بیانیه های گروه های مختلف اصولگرایان مطرح شده و این مساله جدیدی نیست که بخواهیم آن را نقطه عطفی در برخورد با آقایان موسوی و کروبی بدانیم؛ چرا که تصمیم گیری در مورد بازداشت این آقایان در مراجع بالاتری انجام می شود. با این همه من تصور می کنم این بند از گزارش اهمیت استراتژیکی ندارد.
به عنوان سئوال آخر، فکر می کنید این گزارش چه عواقب و پیامدهایی می تواند با خود به همراه بیاورد؟
همانطور که گفتم این گزارش آغاز یک درگیری سیاسی میان طیف هایی از اصولگرایان خواهد بود. به نظر می رسد با توجه به تاکید علنی رهبر جمهوری اسلامی، مساله کهریزک و مرتضوی نقطه ای است که می خواهند بر سر آن کوتاه بیایند واحتمالا قربانی بدهند ؛ اما از سوی دیگر گویا احمدی نژاد و حامیان اش این مساله را بر نمی تابند و به همین دلیل در پی نجات مرتضوی هستند. در نهایت ادامه تعارض در میان اصولگرایان، در صورتی که دو طرف بر سر مواضعی که تاکنون در این باب اعلام کرده اند بمانند، از این پس وارد مرحله جدیدی خواهد شد. حال باید دید آیا احمدی نژاد سرنوشت خودش رابه این پرونده گره خواهد زد یا نه؛ و از سوی دیگر آیا مدافعان طرح محاکمه مرتضوی و قربانی کردن او به مسیر خود ادامه می دهند یا خیر.