بچه های مردم را به چوبه دار نسپارید. واکنش و هجوم جهانی را دست کم نگیرید. بس کنید لجبازی با شهروندانی را که شما را دوست ندارند و گاهی برای حفظ جان خود به سوی شما سنگی پرتاب می کنند. از اسلام بیش از این سوء استفاده نکنید. فتوی جعل نکنید. صاحب فتوی زنده است و روبروتان ایستاده.
دستکم همین قانون مجازات اسلامی را که انباشته از خشونت است مراعا ت کنید. نمی توانید با اعدام در حدودی که محاسبه کرده اید بر طول عمر خود بیفزائید. اگر با فرهنگ و تمدن غرب پدرکشته گی دارید و یادتان رفته است از برکت حقوق بشر و فضای باز سیاسی سال 1356 به تخت نشسته اید، از دوستان تجاری تان درس بگیرید. از دولتهائی که وضعیت حقوق بشر آنها تعریفی ندارد، ولی با شما که داعیه دین داری و خداترسی دارید از زمین تا آسمان فرق دارند درس بگیرید. به رفیق گرمابه و گلستان تان نگاه کنید. به افریقای جنوبی که دو هفته است یک دانشجو را به اتهام توهین آشکار به رئیس جمهور بازداشت کرده اند. به تبعات آن بنگرید. ببینید چگونه محافل حقوقی کشورآفریقای جنوبی برانگیخته شده اند تا بازداشت جوان را برخلاف قانون اساسی و اصول تعریف شده حقوقی ناظر بر آزادی بیان محکوم کرده و برای آزادی جوان دانشجوزمینه چینی کنند.
دستکم از دوستان خود قدری بیاموزید، دولتهائی که با شما مراوده دوستانه دارند، ناقض حقوق بشر هم هستند، ولی از نعمت عقل و مدارا برخوردارند و بی جهت برای یک دستمال قیصریه را به آتش نمی کشند. راه دور نمی رویم و از شما انتظار نداریم موازین جهانی حقوق بشر را رعایت کنید. آزموده را آزمودن خطاست. تا هستید از آن موازین خبری نیست که نیست، از آن بدتر وارد دورانی شده اید که یکی را بر کرسی اتهام می نشانید و تمام افراد خانواده اش را به اسارت می گیرید. نادانی را به حدی رسانده اید که فتوی هم جعل می کنید. حال آن که در قلمرو دوستان تان که به نقض حقوق بشر شهره هستند، حقوق دانان و اساتید حقوق را بابت دفاع علنی از دانشجوی زندانی از هستی ساقط نمی کنند واساتید حقوق را که بی وقفه در این باره حرف می زنند اخراج نکرده وحریم دانشگاه و مجامع حقوقی را پاس می دارند.
بی تردید امثال قاضی صلواتی که یک تنه 150 نفر را بر کرسی اتهام می نشاند و تبدیل شده است به قاضی سوپرمن و متخصص در سرکوب اعتراض مسالمت آمیز نمی تواند در کشوری که از آزادی های آکادمیک نشانی هست یکه تازی کند و پاداش بگیرد. این است که دست دیگر ناقضان حقوق بشر را از پشت بسته اید و باور نمی کنید که با این شیوه ها نمی پائید.
دیروز فرصتی دست داد تا در یکی از گردهمائی ها ی دانشکده حقوق دانشگاه کیپ تاون آفریقای جنوبی حضور پیدا کنم و از نزدیک شاهدی باشم بر این که چگونه دانشگاه می تواند در پناه آزادی های آکادمیک، مدیران سیاسی وحتی امنیتی را به صورت نمادین محاکمه کند و تا چه اندازه این درجه از آزادی از واکنشهای تند جوانها جلوگیری می کند وبحث درفضای امن دانشگاه گسترده می شود. دانشکده حقوق از دانشجویان و اساتید دعوت کرده بود تا ساعتی را به بررسی همه جانبه پرونده توهین به رئیس جمهور اختصاص دهند.
دو پروفسور یکی متخصص در حقوق عمومی و دیگری متخصص در قانون اساسی جلسه را مدیریت می کردند. اتهام جوان بازداشت شده این است که در یک مراسم عمومی و رسمی رودرروی رئیس جمهور ایستاده و با انگشت میانه حرکتی کرده که رکیک ترین توهین است. اساتید از زاویه آزادی بیان موضوع را کاملا حقوقی به بررسی کشیدند و به پرسشهای حقوقی و در آمیخته با احساسات دانشجویان پاسخ دادند و در مجموع یادآور شدند که عمل دانشجو مصداق رفتار مجرمانه را نداشته و بازداشت او غیر قانونی است
اما هر دو استاد پس از پایان بحث حقوقی به موضوع از جهات دیگری پرداختند و به حریم اخلاق اجتماعی و سیاسی وارد شدند. به این پرداختند که رفتار جوان دانشجو جرم نبوده، ولی با موازین انتقاد و اعتراض مدنی همخوانی نداشته. به تدریج دانشجویان عصبانی به اساتید حقوق گام به گام نزدیک شدند و اغلب نظریه دو استاد حقوق را پسندیدند. نظر این بود که در این موارد، اخلاق سیاسی حکم می کند که مرتکب بر کرسی اتهام ننشیند، رئیس جمهور یا هر مقام دیگری که مورد توهین بوده بر انتقام جوئی که مستند قانونی ندارد پافشاری نکند، بلکه با استفاده از کسانی که دانشجو به آنها احترام دارد، وی را با ادبیات اعتراضی سیاسی آشنا کنند و از او بخواهند تا از رئیس جمهور عذرخواهی کند.
این ها بحث هائی بود که در محافل حقوقی کشوری که تاریخ پر بار مبارزات مسالمت آمیز پشت سر دارد به انگیزه بازداشت یک جوان دانشجو مطرح می شود و مقام های نظامی و امنیتی که جوان را در اختیار دارند او را به بریدن انگشت و تحمل مجازات محاربه تهدید نمی کنند. از مجتهد زنده هم برای قتل جوان فتوی جعل نمی کنند.
این راه و رسم ها که نمونه ای از ان نقل شد و منصفانه و مسالمت آمیز است خاص دولت هائی نیست که انها را آقایان در ایران دشمن می انگارند. این آداب منصفانه ای است که در کشورهای دوست جمهوری اسلامی ایران و شرکای تجاری آن به کار گرفته می شود. یعنی در جاهائی که مراعات حقوق بشر در عمل حداقلی است. با این وصف پیاپی پژوهشگران حقوق بشری به این کشورها اعزام می شوند و با تحقیقات میدانی یا رسمی گزارش تهیه کرده و انتشار می دهند. گزارشها در مدارس حقوق در سطح جهان بررسی شده و به بحث گذاشته می شود. چند کشور معدود که ایران شاخص ترین انهاست در را به روی پژوهشگران حقوق بسته اند و حقوقدانان فعال درون کشور را وادار به سکوت کرده اند.
دولت ایران تبدیل شده است به دولتی که نه تنها جان و حیثیت و شرافت و امنیت شهروندان را پاس نمی دارد، بلکه به صورت جنون آمیزی مانند یک دولت اشغالگر با مردم برخورد می کند. محمد امین ولیان 20 ساله و محکوم به اعدام به جرم پرتاب چند فقره سنگ در چنگال باندها و گروههائی اسیراست که نمایندگان دولت متبوع او نیستند. بلکه قوه قضائیه و بیت بسیاری از مجتهدین موثر در امور قضائی را اشغال کرده اند. وکلای مدافع قدرت دفاع از مردم را از دست داده اند. اشغالگران کاری کرده اند که آنها به دفاع از خود مشغول شده اند. این فقط از عهده اشغالگران بر می آید که ملتی را چنین آواره کرده باشند و با سرکوب یک جنبش مدنی به ضرب قتل و شکنجه و حبس، به جهانیان درس اخلاق بدهند.
ایکاش قدری می آموختید، دستکم از شرکای تجاری تان.!