انتخابات در حکومت اسلامی

محمد ملکی
محمد ملکی

یادمان نرود انتخابات!! دوره نهم ریاست جمهوری را که سه ستون نظام ولایی از آن گزیده شدند و هر یک به زبانی سخن به ‏اعتراض گشودند. شیخ کروبی گفت: “یک ساعت خوابیدم همه چیز تغییر کرد.” سید خندان (خاتمی) که دولت و وزارت کشور ‏او مسئول برگزاری انتخابات بود دخالت ها را “بداخلاقی انتخاباتی” نام گذاشت و بالاخره شیخ بزرگ (هاشمی رفسنجانی) فریاد ‏برآورد که “به خدا باید پناه برد”. اما این صداهای کمرنگ زود خاموش شد و در به همان پاشنه چرخید تا انتخابات!! دوره هشتم ‏مجلس شورای اسلامی که این خیمه شب بازی، باز با اعتراضاتی مواجه شد.‏

همه اعتراض ها نه در جهت منافع مردم که در مسیر کسب قدرت بیشتر گروههای داخل نظام صورت گرفت. پیش از رای ‏گیری، شیخ کروبی در جمع دانشجویان دانشگاه تهران در پاسخ به یکی از دانشجویان گفت: “نگرانم ، عملکرد هیات های ‏اجرایی و اقداماتی که برخی نهادها انجام میدهند جای نگرانی است”. پیش از آن پس از رد صلاحیتهای گسترده اصلاح طلبان!! ‏سه تفنگدار اصلاحات (خاتمی، کروبی، رفسنجانی) نه در اعتراض به نحوه انتخابات و دخالتهای شورای نگهبان با نام نظارت ‏استصوابی و نبود آزادی برای انجام یک انتخابات آزاد و شفاف، بلکه برای سهم خواهی بیشتر، به حضور آقای خامنه ای رسیدند ‏و عرض شکایت نمودند و با وعده اینکه تعدادی از رد صلاحیت شده ها تایید صلاحیت خواهند شد، خندان و شادمان مژده ‏پیروزی به همفکران خود دادند. اما وقتی وعده های داده شده کاملا علنی نشد، باز روی ترش کردند که سهم ما کم است و ‏خواهش و التماس که بگذارید ما از این سهم کم، بطور کامل برخوردار گردیم. ‏

وقتی آقای خامنه ای ضمن “وظیفه شرعی” خواندن شرکت در خیمه شب بازی انتخابات برای نخستین بار بطور علنی ‏موضعگیری کرد و مردم را تشویق به رای دادن به کسانی نمود که مدافع دولت احمدی نژاد و اعمال او باشند، ناگهان کله ‏اصلاح طلبان مدافع نظام ولایی و معتقد به ولایت مطلقه فقیه سوت کشید و یک ضربه کاری دیگر را دریافت کردند و اما آنگاه ‏که نتایج “بازی” اعلام گردید، دست و پا زدن های کمرنگ و عوامفریبانه بار دیگر آغاز شد. روزنامه اعتماد ملی روز سه شنبه ‏‏28 اسفند نوشت: ‏

‏”شورای مرکزی حزب اعتماد ملی با بحث و بررسی پیرامون نتایج انتخابات مجلس هشتم به ویژه در حوزه انتخابیه ‏تهران تصمیم گرفت تا از طریق مراجع قانونی مسایل و ابهاماتی که در مرحله رای گیری و شمارش آرا وجود داشت ‏را پیگیری کند”. ‏

از سوی دیگر، اصلاح طلبان از وزارت کشور درخواست کردند که:‏

‏” صورت جلسه کلی صندوق های آرا به همراه گزارش تجمیع صندوق ها در اختیار آنها قرار گیرد. به گزارش ایسنا ‏در این نامه کاندیداهای ائتلاف اصلاح طلبان با اشاره به اعلام نتایج انتخابات حوزه تهران، اسلامشهر، شمیران و ‏شهرری خواستار یک نسخه از صورت جلسه کلیه صندوق های آرا به همراه گزارش تجمیع صندوق ها شدند” ‏‏(روزنامه اعتماد دوشنبه 27 اسفند 86)‏

پس از اعلام نتایج قطعی انتخابات تهران آقای مجید انصاری دبیر اجرایی مجمع روحانیون مبارز و سر لیست ائتلاف اصلاح ‏طلبان در تهران داد و بیداد راه می اندازد که:‏

‏”نتایج شمارش آرا در حوزه انتخابیه تهران موجب شگفتی همگان گردیده است و گزارشات‎ ‎موثق و متعددی که از ‏صندوق‌ها و وزارت کشور می‌رسد حاکی از آن است که چند تن از‎ ‎کاندیدای ائتلاف اصلاح‌طلبان در 10 نفر اول ‏رأی‌آوردگان تهران‎ ‎هستند. آرای مربوط به اینجانب که بصورت موج‎ ‎فراگیر در تمامی صندوق‌ها چشم‌گیر بود و علاوه ‏بر علاقه‌مندان به اصلاح‌طلبان‎ ‎بسیاری از کسانی که به سایر لیست‌ها حتی لیست اصولگرایان رأی می‌دادند، نام بنده و‎ ‎چند تن دیگر از اصلاح‌طلبان را در فهرست خودشان می‌نوشتند‎.‎‏ ما به شدت نسبت به روند شمارش، جمع‌بندی و اعلام ‏نتایج مشکوک‎ ‎هستیم. وی در خاتمه مسئولین امر انتخابات را به‎ ‎امانت‌داری فرا خواند و تأکید کرد: با هیچ توجیهی تغییر ‏در آرای ملت مشروع و قانونی‎ ‎نیست و مطمئناً در پیشگاه خداوند و مردم باید پاسخگو باشند‎.‎‏” (روزنامه اعتماد سه ‏شنبه 28 اسفند 86)‏

اما بخوانیم شکایت نامه آقای رسول منتجب نیا سرلیست حزب اعتماد ملی در تهران را:‏

‏”…شاید بتوانند گامی برای حفظ پایه‌های مردمی نظام جمهوری اسلا‌می و جلوگیری از‎ ‎میان رفتن رکن جمهوریت و ‏تداوم مسیر اصلا‌حات که سخت‌ترین اما بهترین راه احیای راه‎ ‎امام و توسعه سیاسی است، بردارند..‏‎.‎از بزرگانی ‏همچون آیت‌‌الله کروبی، حجت‌‌الا‌سلا‌م خاتمی و آیت‌‌‌الله‎ ‎‏‌هاشمی‌رفسنجانی تقاضا می‌کنم، همچنان که از کاندیداها و مردم ‏برای حضور در صحنه‎ ‎دعوت کردند، امروز قاطعانه وارد صحنه شوند و از حق و رأی مردم دفاع کنند و اجازه‎ ‎ندهند ‏که به‌سادگی آرای مردم ضایع شود…..شورای نگهبان مادامی‌که نتواند احزاب و کاندیداها را در این زمینه قانع کند، به‎ ‎معنای آن است که خود عملا‌ از زیر ابهام رفتن انتخابات ابایی ندارد و این رویه‌ای‎ ‎کاملا‌ در تناقض با اندیشه و سیره ‏عملی امام خمینی و منافع ملی و مصالح نظام جمهوری‏‎ ‎اسلا‌می است که البته مخالفان زیادی در میان متحجران دارد. ‏اکنون اگرچه برخورد‎ ‎اخلا‌قی آن است که این انتخابات تجدید شود، چرا که با اخراج ناظرین احتمال حتی پر‎ ‎کردن ‏غیر‌قانونی تعرفه‌ها وجود دارد، اما به لحاظ آنکه امکان پذیرش این تقاضا را کم‎ ‎می‌بینم، پیشنهاد ما بازشماری ‏صندوق‌ها با حضور ناظرین واقعی احزاب و کاندیداها‎ ‎است‎.‎‏” (روزنامه اعتماد سه شنبه 28 اسفند 86)‏

نمیدانم آقایان مجید انصاری و رسول منتجب نیا که در نقد آبکی خود، به نتایج خیمه شب بازی انتخابات اعتراض می کنند و به ‏آقای خمینی متوسل می شوند و از (بهترین راه احیای راه امام و توسعه سیاسی) و (درتناقض بودن رویه مسئولین انتخابات با ‏اندیشه و سیره عملی امام خمینی و منافع ملی و مصالح نظام جمهوری اسلامی) سخن می گویند، نمیدانند یا خود را به نادانی می ‏زنند که راه آقای خمینی و اندیشه و سیره عملی ایشان در بیاناتی که خطاب به آقای خامنه ای رییس جمهور وقت نموده اند ‏مشخص گردیده تا جایی برای چنین اعتراضاتی باقی نماند. در اینجا برای یادآوری به آقایانی که خود را “پیرو خط امام” می ‏دانند بخشی از سخنان ایشان را می آورم:‏

‏”جناب حجت الاسلام آقای خامنه ای رییس محترم جمهور، دامت افاضاته….‏

از بیانات جنابعالی در نماز جمعه اینطور ظاهر میشود که شما حکومت را که به معنای ولایت مطلقه ای که از جانب ‏خدا به نبی اکرم (ص) واگذار شده، و اهم احکام الهی است، و بر جمیع احکام فرعیه تقدم دارد صحیح نمی دانید، و ‏تعبیر به آنچه که اینجانب گفته ام حکومت در چارچوب احکام الهی دارای اختیار است، بکلی بر خلاف گفته های ‏اینجانب است. اگر اختیارات حکومت در چارچوب احکام فرعیه الهیه است، باید عرض حکومت الهیه و ولایت مطلقه ‏مفوضه به نبی اکرم (ص) یک پدیده بی معنا و بی محتوا باشد.‏

‏….باید عرض کنم حکومت که شعبه ای از ولایت مطلقه رسول الله (ص) است یکی از احکام اولیه اسلام است و مقدم ‏بر تمام احکام فرعیه، حتی نماز و روزه و حج است. … حاکم می تواند مساجد را در موقع لزوم تعطیل کند و مسجدی ‏که ضرار باشد در صورتیکه دفع ضرر بدون تخریب نشود خراب کند. حکومت می تواند قراردادهای شرعی را که ‏خود با مردم بسته است در مواقعی که آن قرارداد مخالف مصالح کشور و اسلام باشد یک جانبه لغو کند و می تواند هر ‏امری را چه عبادی یا غیر عبادی باشد که جریان آن مخالف اسلام است از آن مادامی که چنین است جلوگیری کند.‏

حکومت میتواند از حج که از فرائض مهم الهی است در مواقعی که مخالف صلاح کشور اسلامی دانست موقتا ‏جلوگیری نماید.‏

آنچه گفته شده است تاکنون یا گفته می شود، ناشی از عدم شناخت ولایت مطلقه الهی است. آنچه گفته شده است که شایع ‏است مزارعه و مضاربه و امثال آنها با این اختیارات از بین خواهد رفت، صریحا عرض می کنم که فرضا چنین باشد، ‏این از اختیارات حکومت است و بالاتر از آن هم مسایلی است که مزاحمت نمی کنم….“‏

‏(مجله حوزه سال چهارم شماره 2332 به نقل از کتاب مبانی فقهی حکومت اسلامی جلد اول: دولت و حکومت صفحه ‏‏58 و 59)‏

بر این نظرات مسائل مباح بودن خدعه، دروغ مصلحت آمیز، تقیه و … را هم بیافزایید آنگاه بهتر متوجه می شوید قدرت ‏حکومت اسلامی و ولی فقیه تا کجاست!!‏

وقتی حکومت می تواند آیات متعدد قرآن در مورد وجوب نماز، روزه، حج، وفای به عهد، راستگویی، صداقت و … را برای ‏حفظ خود نادیده بگیرد آیا توقع اینکه حکومت آمار صحیح بدهد، رای مردم را جابجا نکند، تعداد واجدین شرایط رای دادن را کم ‏و تعداد رای دهندگان را زیاد نکند، نرخ تورم، بیکاری، فساد، فحشا، مردم زیر خط فقر و … را کم و رشد اقتصادی، درآمد ‏سرانه، رفاه عمومی و … را زیاد نکند توقع بیجایی نیست؟ آیا حکومتی که با مردم خود چنین می کند به مردم دیگر کشورها ‏راست می گوید و با صداقت رفتار می کند؟ آیا حکومتی که حق دارد قرار داد شرعی را که خود با مردم بسته است یکجانبه لغو ‏کند، به قراردادهای بین المللی پایبند خواهد بود؟ آیا چنین حکومتی ممکن نیست امروز کاری را خلاف شرع مقدس و فردا موافق ‏شرع مقدس اعلام کند؟ و ده ها و صدها سوال دیگر و مسائلی که نمی خواهم زحمت افزای خوانندگان گردد!!‏

براستی معترضان به انتخابات اخیر این واقعیتها را نمی دانند یا برای فریب مردم “خدعه” می کنند؟ آقایان خاتمی و کروبی در ‏ارسال نامه به شورای نگهبان و تقاضای بازشماری آرای ریخته شده به صندوقها در تهران دنبال چه می گردند؟ جابجا شدن چند ‏داوطلب نمایندگی چه مشکلی را حل خواهد کرد؟ وقتی در دوره ششم مجلس شورا در دولت آقای خاتمی رای مردم را بالا و ‏پایین کردند تا رای آقای حداد عادل بالا رود و ایشان وارد مجلس شوند، چرا آقای خاتمی به وزارت کشور خود نگفت دست از ‏کلک ها و بازی با رای مردم بردارند و ده ها و صدها چرای دیگر.‏

‎ ‎نگاهی به آمارهای اعلام شده از سوی حکومت اسلامی‎ ‎

پیش از ورود به بحث آماری لازم می بینم چند نکته اساسی را متذکر باشم:‏

‏1-‏ با توجه به آنچه گفته شد از نظر مدافعین “نظام ولایی” حکومت یکی از احکام اولیه اسلام است و مقدم بر تمام احکام ‏فرعیه بنابراین برای حفظ و ادامه رژیم، خدعه، دروغ، تقیه و ابطال قرار و مدارهای منعقد شده حتی با مسلمانان، مباح ‏و بدون اشکال شرعی می باشد.‏

‏2-‏

‏3-‏ آمارهایی که در این نوشته آمده همه آمارهایی است که از سوی متصدیان و مسئولان وزارت کشور و اداره آمار و ‏مراجع دیگر بطور رسمی گفته شده است.‏

‏4-‏

‏5-‏ یادمان باشد آقای خامنه ای بارها گفته اند که شرکت در انتخابات یک وظیفه شرعی است و حضور مردم و رای دادن ‏آنها در حقیقت رای به نظام مطلقه فقیه و قانون اساسی می باشد.‏

‏6-‏

‏7-‏ دستگاههای وابسته به رژیم از جمله رادیو و تلویزیون و روزنامه ها و سایت های خبری و مراجع و امامان جمعه ‏وابسته به حکومت و … از هیچ کوشش و تهدید و تطمیعی برای کشاندن مردم به پای صندوق های رای دریغ نکردند.‏

اما آمار رسمی چه می گوید:‏

‏” 22 میلیون و 832 هزار تن از هموطنان یعنی حدود 60 درصد واجدین شرایط در انتخابات هشتمین دوره مجلس ‏شورای اسلامی شرکت کردند. به گزارش ایسنا، حجت‌الاسلام والمسلمین پورمحمدی، وزیر کشور روز گذشته در جمع ‏خبرنگاران با اعلام این مطلب، افزود: براساس آمار به دست آمده از منتخبان بیش از 71 درصد آنان دارای گرایش ‏اصولگرایی و حمایت از مواضع جاری هستند.” (روزنامه اطلاعات یکشنبه 26 اسفند 1386 )‏

حال با توجه به آمار شرکت کنندگان در سراسر کشور دروغ بزرگ آقای وزیر کشور روشن می گردد. لازم به یادآوریست از ‏سوی مقامات رسمی آمارهای گوناگونی در مورد تعداد واجدین شرایط رای دادن در کشور از 43 تا 49 ملیون داده شده است که ‏البته دقیق ترین و علمی ترین آنها بر پایه محاسبات آخرین سرشماری انجام گرفته در سال 1385 است که واجدین حدود ‏‏48835000 می باشند (که توسط آقای اعلمی نماینده دوره پیشین مجلس در مقاله ایشان در سایت نوروز با جزییات ذکر شده ‏است).‏

اگر این آمار را صد در صد صحیح فرض کنیم، با یک محاسبه ساده معلوم می شود که با حساب تعداد واجدین شرایط واقعی در ‏حدود 848 ملیون نفر، تنها 746 درصد از مردم ایران رای داده اند. حتی اگر این تعداد 46 ملیون نفر باشد، 50 درصد و اگر ‏حتی 43 درصد باشد ‏‎1‎‏/53 درصد می شود. حال باید از جناب پور محمدی پرسید 60 درصد را از کجا آورده اند جز اینکه ‏دستور بود که 60 درصد اعلام کنند (برای مصلحت نظام). ‏

نکته دوم اینکه مگر جناب وزیر کشور که در کسوت روحانیت هستند بارها نفرمودند وزارت کشور در انتخابات بی طرف است ‏و حافظ رای مردم. پس چگونه است که ایشان ذوق زده می شوند و گذشته از دروغ بزرگ 60 درصد شرکت کننده در انتخابات، ‏پیروزی جناح خود را اعلام می کنند. نکته دیگر آنکه این اعلام در حالی صورت می گیرد که بنا به نوشته روزنامه اطلاعات در ‏همان روز ستاد انتخابات تهران شمارش آرا 2305 صندوق از مجموع 3904 صندوق اخذ رای تهران را بپایان رسانده بود. ‏حتما ایشان با وابستگی و ارتباطی که با غیب دارند میدانستند پس از شمارش کامل آراء چه تعداد از اصول گرایان در تهران به ‏مجلس شورا خواهند رفت!!‏

اگر حداقل افراد واجد شرایط برای رای دادن در تهران بزرگ را طبق آمار سرشماری سال 1385 برابر با 56 ملیون نفر در ‏نظر بگیریم، به این نتایج می رسیم:‏

طبق آمار رسمی وزارت کشور که در روزنامه اعتماد روز سه شنبه 28 اسفند به چاپ رسیده 562/909/1 نفر در تهران ‏بزرگ رای داده اند که تعداد 621168 آرا باطل شده بوده و رای قابل محاسبه 941/740/1 میباشد. (239617 نفر کمتر از ‏مجلس هقتم و 463906 نفر کمتر از مجلس ششم). در نتیجه با توجه به 56 ملیون نفر واجد رای دادن، در تهران، شهر ری، ‏شمیرانات و اسلامشهر 726 درصد از مردم پای صندوق های رای رفته اند و جالب آنکه رای خوانده شده برای سر لیست بنیاد ‏گرایان (آقای حداد عادل) 261844 یعنی 13 درصد واجدین شرایط رای دادن و رای خوانده شده برای سر لیست اصلاح طلبان ‏‏(آقای مجید انصاری) 261344 یعنی 35 درصد واجدین شرایط رای دادن و رای خوانده شده برای سر لیست حزب اعتماد ‏ملی (آقای رسول منتجب نیا) 61392 یعنی کمتر از 2 درصد واجدین شرایط رای دادن در تهران می باشد.‏

‎ ‎نتایج بدست آمده از بازی انتخابات دوره هشتم مجلس شورای اسلامی‎ ‎

در نظام های استبدادی و مطلقه و مخصوصا از نوع دینی آن که حرف آخر را یک نفر میزند، مجریان و دست اندرکاران بازی ‏انتخابات تنها وظیفه شان اجرای اوامر صاحبان قدرت است. اگر شاهدیم در این کشورها پس از پایان فریبی به نام انتخابات، ‏آمارهای مسخره و شگفتی آور از تعداد شرکت کنندگان و انتخاب شده ها می دهند، نباید بهیچوجه تعجب کرد زیرا در حکومت ‏های دینی مطلقه همه نوع بازی با رای مردم توجیه مذهبی دارد و برای حفظ نظام از هیچ دروغ و تقلبی دریغ نباید کرد چه برای ‏رسیدن به هدف (حفظ نظام) که از احکام اولیه است، از هر وسیله ای می توان بهره گرفت.‏

اگر می بینیم با وجود سردی انتخابات و کمرنگ بودن شرکت مردم به ویژه در تهران و شهرهای بزرگ از شکوه و عظمت ‏شرکت مردم، قدرت بدستان سخن می گویند، جای هیچ شگفتی نیست زیرا باید توجه داشته باشیم که در چه کشوری و با چگونه ‏نظامی سر و کار داریم. رژیمی که با کاربرد هر روشی باید نتیجه انتخابات را به گونه ای که دلخواه قدرت است اعلام نماید و ‏برای رسیدن به این “فرمان حکومتی” از هیچ عملی دریغ ندارد، طبیعی است که ارقام را بالا و پایین کند، برای تعداد رای ‏کاندیداها ضریب بگذارد، صندوق ها را تعویض کند، از شناسنامه مرده ها بهره گیرد، آراء را خرید و فروش کند، رای دهندگان ‏مزدور را از صندوقی به صندوق دیگر منتقل کند، مردم را مجبور به رای دادن بنماید، مردم به ویژه جوانان و خانواده آنها را ‏از عواقب نبودن مهر انتخابات در شناسنامه بترساند، به توده های ناآگاه بقبولاند که رای دادن یک وظیفه شرعی است و همه و ‏همه این اعمال برای این است که نتایج پیش بینی شده تحقق یابد. در انتخابات دوره هشتم مانند دوره های قبل با تمام تلاشهای ‏بکار رفته، باز هم دم خروس پیدا شد و حاکمیت نتوانست به اهداف خود برسد تا آنجا که صدای خودیهای باصطلاح اطلاح طلب ‏درآمد (نامه خاتمی و کروبی به شورای نگهبان) و حتی تقلب در انتخابات برای خارجی ها هم محرز شد و صدای اروپا و ‏آمریکا هم درآمد که انتخابات در ایران آزاد و شفاف نبوده است.‏

‎ ‎چه باید کرد؟‎ ‎

حال که بر گروههای سیاسی خودی هم که می پنداشتند از شکم نظام ولایی و قانون اساسی آن می توان مردمسالاری، ‏قانونمداری، آزادی و برابری و حقوق بشر بیرون کشید، مسلم شد که اینکار عملی نیست، باید آنها که مدعی پیروی از راه آقای ‏خمینی هستند با وجهه همت خود قرار دادن سخنان ایشان هنگام ورود به ایران در بهشت زهرا، بدنبال یک همه پرسی آزاد و ‏شفاف باشند و در راه عملی ساختن آن تلاش کنند و یا مانند اصول گرایان در ولایت مطلقه ذوب شوند و از فریب مردم دست ‏بردارند. پس از گذشت 30 سال اکثریت قریب باتفاق مردم به این نتیجه رسیده اند که تنها راه رهایی نه حمله خارجی، نه استمالت ‏و موش و گربه بازی با رژیم بلکه انجام یک همه پرسی آزاد با تمام شرایط آن برای اظهار نظر مردم در مورد قانون اساسی و ‏رژیم ولایی می باشد. در اینجا یک بار دیگر برای آنها که دانسته و یا ندانسته سخنان آقای خمینی را در بهشت زهرا فراموش ‏کرده اند قسمتهایی از آنرا می آورم:‏

‏” برای اینکه ما فرض می کنیم که یک ملتی تمامشان رای دادند که یک نفری سلطان باشد، بسیار خوب، اینها از باب ‏اینکه مسلط بر سرنوشت خودشان هستند و مختار به سرنوشت خودشان هستند، رای آنها برای آنها قابل عمل است؛ لکن ‏اگر چنانچه یک ملتی رای دادند (ولو تمامشان) به اینکه اعقاب این سلطان هم سلطان باشد، این به چه حقی ملت پنجاه ‏سال از این، سرنوشت ملت بعد را معین می کند سرنوشت هر ملتی به دست خودش است. .. ما فرض می کنیم که این ‏سلطنت پهلوی، اول که تاسیس شد به اختیار مردم بود و مجلس موسسان را هم به اختیار مردم تاسیس کردند و این ‏اسباب این می شود که فقط رضاخان سلطان باشد، آن هم بر آن اشخاصی که در آن زمان بودند و اما محمد رضا سلطان ‏باشد بر این جمعیتی که الان بیشتر شان، بلکه الا بعض قلیلی از آنها ادارک آنوقت را نکرده اند، چه حقی داشتند ملت در ‏آن زمان، سرنوشت ما را در این زمان معین کنند؛ …هر کسی سرنوشتش با خودش است، مگر پدرهای ما ولی ما ‏هستند؟ مگر آن اشخاصی که درصد سال پیش از این، هشتاد سال پیش از این بودند، می توانند سرنوشت یک ملتی را که ‏بعدها وجود پیدا کنند، آنها تعیین بکنند؟… علاوه بر این، این سلطنتی که در آنوقت درست کرده بودند و مجلس موسسان ‏هم ما فرض کنیم که صحیح بوده است، این ملتی که سرنوشت خودش با خودش باید باشد، در این زمان می گوید که ما ‏نمی خواهیم این سلطان را. وقتی که اینها رای دادند به اینکه ما سلطنت رضاشاه را، سلطنت محمدرضاشاه را، رژیم ‏سلطنتی را نمی خواهیم، سرنوشت اینها با خودشان است. این هم یک راه است از برای اینکه سلطنت او باطل است.” ‏‏(سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی ایران - متن کامل بیانات امام خمینی در بهشت زهرا )‏

در پایان از مقامات حکومت و مدعیان اصلاحاتی که هنوز خود را به این در و آن در می زنند، بار دیگر می خواهم با توجه به ‏اینکه اکثریت مردم ایران (زیر 45 سال ها) در آنچه ما در روز 12 فروردین 1358 به آن رای دادیم دخالتی نداشتند، اجازه ‏دهند سرنوشت خود را خودشان تعیین کنند و بیش از این هموطنان فهیم و شعورمند ایران را سفیه و صغیر به حساب نیاورند که ‏نیازمند ولی و سرپرست هستند تا برای آنها راه و چاه را مشخص کنند. اگر چه با توجه به گفته مسئولان نظام، شرکت در ‏انتخابات خود رفراندم مقبولیت نظام می باشد و در نتیجه با تمامی ترفندهای بکار رفته و طبق آمار اعلام شده توسط حکومت، ‏بیش از 53 درصد مردم کشور و بیش از 73 درصد مردم شهر تهران به این نظام نه گفته اند. اما باید منتظر بود که حاکمان ‏نظام ولایی چه زمان تن به این خواست بحق و مسالمت آمیز می دهند. باشد که خیلی دیر نشود.‏