نماهایی از دو بازی‌گر

نویسنده

» نما

یک- آذر شیوا

وقتی آذر شیوا در آذر ۱۳۴۹ گفت که با یک‌دو فیلمِ متفاوت تحولی در سینمای ایران حاصل نمی‌شود، و سینمایی که بالغ بر سی سال «راه خطا رفته باز هم می‌رود»، و «فیلم‌های مبتذل» باز هم ساخته می‌شوند، و «تماشاگران باز هم به دیدن این خزعبلات می‌روند، و باز هم کف می‌زنند، و باز هم هورا می‌کشند»، بنابراین چاره‌ای نیست جز این که «جلو فیلم‌های مبتذل را بگیریم»، می‌دانست که نمی‌تواند جلو ساخته‌شدن چنین فیلم‌هایی را بگیرد، بنابراین عطای سینما را به لقایش بخشید، چند بسته آدامس دستش گرفت، جلو دانشگاه تهران رفت تا در اعتراضی نمادین نشان بدهد که فروش آدامس را به بازی در چنین فیلم‌هایی ترجیح می‌دهد؛ اما کم‌تر کسی به حمایت از او برخاست. دانش‌جویان، که تحت تأثیر جریان‌های سیاسی بودند، اعتنایی به او نکردند، و نویسندگانِ مجله‌های سینمایی که در «فیلم و هنر» و «ستاره سینما» قلم می‌زدند و تحت تأثیر جریان عمومی سینمای ایران بودند اعتراض او را به دل‌خواه خود پوشش دادند.
فردین بعدها به من گفت: «آذر شیوا در عین حال که زنِ فهمیده‌ای بود و تن به هر کاری نمی‌داد و دوست داشت رُل‌های خوب و سنگین بازی کند گاهی یک مقدار غیرمتعادل بود. با فروش آدامس جلو دانشگاه می‌خواست به مسئولان وزارت فرهنگ و هنر دهن‌کجی کند» و بیضایی در روزهایی که مشغول جمع‌آوری مجموعه گفت‌وگوهای قدیمی آذر شیوا بود، با انتقاد از خود گفت: «نمی‌داند چرا امثال او در آن روزگار از اعتراض آذر شیوا حمایت نکردند.» بیضایی برای جبران این کوتاهی در سال ۱۳۷۵ فیلم‌نامۀ «اعتراض» را دربارۀ آذر شیوا نوشت، و به دست او، که در فرانسه زندگی می‌کرد، رساند. هدف بیضایی جلب نظر آذر شیوا برای بازی در فیلم «اعتراض» بود؛ اما خودش گفته است: «آذر شیوا فیلم‌نامه را نپسندید و حاضر نشد دوباره به سینما بازگردد.» به‌نظر می‌رسد که برای آذر شیوا همه چیز در همان سال‌ها تمام شده بود.

عباس بهارلو

 

دو- مریل استریپ

این تصویر، مریل استریپ را در یک قطار نسبتا شلوغ نشان می‌دهد و متن بالای آن نیز از زبان بازیگر می‌نویسد:

این من هستم در راه بازگشت به خانه بعد از شرکت در آزمون بازیگری در فیلم “کینگ‌کُنگ” که به من گفته شد برای بازی در این فیلم بیش از اندازه “زشت” هستم. این یک لحظه‌ی سرنوشت‌ساز برای من بود. این نظر بی‌رحمانه می‌توانست رویاهایم برای بازیگر شدن را نابود کند و یا این‌که من را وادار کند که خودم را بالا بکشم و به خودم ایمان داشته باشم. من نفس عمیقی کشیدم و در جواب گفتم: «متاسفم که شما من را برای بازی در فیلم‌تان زشت می‌دانید اما شما تنها یک نظر هستید در دریایی از هزاران نظر. و حالا منتظر یک جذر و مد مهربان‌تر در این دریا می‌مانم.» و امروز من ۱۸بار برای جایزه‌ی آکادمی اسکار کاندید شدم.

استریپ ۶۶ ساله که تا کنون ۳ جایزه‌ی آکادمی را برده و ۱۹ بار نیز نامزد دریافت این جایزه شده است، در ماه ژانویه در جریان شوی تلویزیونی “گرام نورتن” ماجرای رد شدنش در تست بازیگری فیلم “کینگ‌کنگ” در سال ۱۹۷۶ را این‌گونه توضیح داد: «”دینو دلارنتیس” [کارگردان ایتالیایی] و پسرش من را در یک نمایش دیده بودند و از من خواستند به دفترشان در طبقه‌ی ۳۳ ساختمان “گلف اند وسترن” در منهتن بروم. من وارد دفتر شدم و دلارنتیس پسر از دیدن بازیگر تازه‌اش خیلی هیجان‌زده بود. اما ناگهان، “دینو” به زبان ایتالیایی به پسرش گفت: “بروتا! چرا این چیز زشت را برای من آوردی؟” من که ایتالیایی می‌دانستم به او جواب دادم: “من می‌فهمم که چه می‌گویی. متاسفم که برای بازی در کینگ‌کنگ به اندازه کافی زیبا نیستم.»

این عکس‌نوشته در فاصله‌ی یک روز از زمان انتشار، یک میلیون لایک خورده، بیش از ۱۶۵ هزار بار به اشتراک گذاشته شده، و بیش از ۲۷ هزار نفر نیز در تمجید از آن نظرشان را نوشته‌اند.

شاپور عظیمی