تروریسم دولتی

نویسنده

» مروری بر فیلم "دایره‌ی بسته"

سینمای جهان/ فیلم روز – محمود واعظی: دوربینی مدار بسته، منظره‌ای از زندگی مردم شهر لندن را دنبال می‌کند. دوربین تکثیر می‌شود به دو تا، به چهار تا، به چند تصویر دیگر از چندین دوربین دیگر. صدای حرف مردم می‌آید، زندگی روزمره، صدای رفت ‌و آمد است و همه‌چیز عادی است زیرنظر چشم‌های حکومتی.

به‌نظر هیچ اتفاق خاصی نمی‌افتد، همه‌چیز تحت کنترل است. هرچند در لحظه‌ای، حرکت یک کامیون را می‌بینیم. به‌نظر در این بازار قدیمی و شلوغ، یک چیزی می‌لنگد. این کامیون وسط مردم چه کار می‌کند؟ قبل از اینکه ذهن‌تان سوال‌های بیشتری بپرسد، از جا می‌پرید: کامیون منفجر می‌شود.

تمام دوربین‌ها صحنه انفجار را نشان می‌دهند. یک نمای باز از شهر لندن و برج نیمه‌کاره شارد که دود انفجار در نزدیکی آن بلند شده است. عنوان‌بندی همراه با خبرهای شبکه‌های مختلف تلویزیونی. از اینجا به بعد تماشاگر می‌گوید عالی، یک فیلم است در مورد تروریست، می‌شود بقیه‌اش را حدس زد، دنبال جانی می‌گردند، او را می‌یابند و مجازات می‌کنند.

هرچند این تمام ماجرا نیست. فیلم شما را میخکوب خود می‌کند، بعد از پایان خود هم شما را درون فضایش محسور نگه می‌دارد. برای شما که احتمالاً در خاورمیانه زندگی می‌کنید یا تجربه زندگی در این سرزمین را دارید، تروریسم یک بخشی از زندگی روزمره است.

وحشت از آنچه اتفاق می‌افتد، از جنگ‌های داخلی، از گروهک‌های افراطی، از اختلاف‌های مذهبی و خشونت‌های ناشی از آن، از دیکتاتوری. “دایره‌ی بسته” برای شما آینه‌ای است در برابر زندگی. مثالی از آنچه هر روز می‌گذرد: دست‌مایه بازی دیگران شده‌ایم. داستان هم اینجا همین است: دست‌مایه‌ دیگران شده‌ایم.

 

جزییات بریتانیایی برای مخاطب امریکایی

جان کراولی کارگردان اثر است و استیون نایت فیلمنامه را نوشته است. هر دو بریتانیایی هستند، هرچند فیلم با بودجه‌ای بریتانیایی / امریکایی ساخته شده است. نتیجه محشر است: همانند هر اثر بریتانیایی برجسته دیگری، تمرکزی ویژه بر جزییات شده.

این جزئیات ریز، گام به گام به تماشاگر خود کمک می‌کند تا در فیلم جذب شود و بتدریج، متوجه شود واقعاً اینجا چه می‌گذرد. این جزییات را بیشتر از هر چیزی در مکان‌هایی می‌بینیم که گفتگوهای کلیدی فیلم رخ می‌دهند؛ در یک کافه معمولی، در راهرو دادگاه، در استادیوم و غیره.

به این شکل از یک سو، ببینند در عمق زندگی روزمره مردم عادی است، از سویی دیگر، شاهد فاجعه‌ای است در تراژیک‌ترین شکل ممکن، دنبال می‌شود. از آن سوی دیگر، روایتی امریکایی بر اثر حاکم است. داستان موازی یک عشق با پایانی خوش، همراه فیلم شده است و شکلی ملودراماتیک به اثر بخشیده است.

هرچند این شکل ملودراماتیک، وزنه‌ای بر کیفیت روایتی و بصری داستان شده است. یعنی مانند یک اثر امریکایی نیست همه‌چیز معطوف به روایت سیاسی اثر باشد. وکیل‌ها و قاضی‌ها و تروریست‌ها و دیگر عامل‌های دولتی و غیردولتی، اینجا احساس و زندگی و عاطفه دارند.

این را بیشتر از هر چیزی می‌توان در عشق میان دو شخصیت اصلی داستان دید: دو وکیل که کمک می‌کنند به یک انسان. او را به جرم همکاری در این انفجار بازداشت کرده‌اند. ماجرا گره خورده است. چون مجموعه‌ای از مدارک وجود دارند، ولی دولت می‌گوید افشای این مدارک به ضرر امنیت ملی کشور است.

در نتیجه این مدارک فقط به شکلی مشخص و بسیار محدود در دید وکیل‌ها قرار می‌گیرد، ولی در اختیار متهم قرار نمی‌گیرد و آنها باید از او دفاع کنند، در حالی که متهم قصد همکاری با آنها را ندارد و بیشتر ترجیح می‌دهد تا هروئین‌اش را مصرف کند و سکوت اختیار کند.

این وسط، خواننده درگیر دو داستان می‌شود: از یکسو عشقی که از گذشته مانده است، فرزندی که بچه طلاق است و ارتباط پیدا کردن او با پدرش کار سختی است، و در سوی دیگر انسانی که متهم به تروریسم است و فرزندش که عاصی است دیگر و صبرش تمام شده.

سوال اصلی هم همچنان بر جای خودش باقی است: چه شده؟ واقعاً چه شده؟

 

در نگاهِ مخاطب

برخلاف قدرت روایتی فیلم، اثر نتوانسته است رتبه‌ای خیلی بالا از تماشاگر خود بگیرد. در آی‌ام‌دی‌بی رای 6 و نیم آورده است و در راتن‌تومیتو ربته 5 و نیم را کسب کرده است. دلیل آن روایت سنگین فیلم است. تماشاگر بایستی متمرکز باشد بر جزئیات فیلم و بتواند انبوهی از لینک‌های درونی اثر را به هم متصل کند تا متوجه شود دقیق چه می‌گذرد.

همچنین سوژه برای همه جذاب نیست: اینکه انفجاری رخ بدهد ولی دست حکومت به شکلی در آن دخیل باشد، سوژه‌ای نیست که برای همه جذاب باشد. بیشتر شبیه به تیتر جنجالی یکی از روزنامه‌های زرد است. ولی درنهایت، این سوژه نیست که جذابیت اصلی فیلم است، بلکه روایت است و تمرکز اثر بر جزییات.

برای همین تکلیف تماشاگر باید مشخص باشد: اگر شما از رمان‌ها، فیلم‌ها و سریال‌های جنایی، سیاسی و متمرکز بر رسوایی، لذت می‌برید، از این فیلم لذت فراوانی خواهید برد. لذت تماشای فیلم هم برایتان ماندگار خواهد بود. حتی به سرتان می‌زند باری دیگر به تماشای فیلم بنشینید.

چرا؟ چون این فیلم با ذهن شما درگیر می‌شود و شما را به چالش می‌کشد و شما را به فکر کردن وادار می‌کند. برای همین برای تمامی قشرهای مخاطب، جذاب نیست. چون همه نمی‌خواهند درگیر فکر کردن شوند، خیلی‌ها فقط می‌خواهند لذتی وافر از تماشای فیلمی خوب ببرند. این فیلم، خوب است، شکی در آن نیست، اما شما هم باید در آن حاضر باشید، درگیر شوید تا اثر به غنای خود برسد.

 

از دلِ دولت

برای انفجاری گسترده که باعث مرگ ده‌ها نفر و زخمی شدن انسان‌های بسیاری شده است، انتظار می‌رود تا تحقیقات بی‌حد و مرزی صورت بگیرد. هرچند در سرعتی بالا، انسانی بازداشت می‌شود و همه‌چیز را به او ارتباط می‌دهند. همه هم خیلی راحت قبول می‌کنند همین است: چون قرار است دادگاهی تشکیل شود و همه می‌گویند، دادگاه مستقل است و دادگاه عادل است و راه برای عدالت باز است.

هرچند مگر نمی‌شود صحنه‌آرایی کرد؟ شروع داستان با یک شوک دیگر همراه می‌شود: وکیل مدافع متهم درگذشته است، مرگ او هم مشکوک است. حالا وکیلی جدید انتخاب کرده‌اند و وکیل جدید باید کار خودش را انجام بدهد. او موجودی است کنجکاو و کنجکاوی‌اش درنهایت کار دست‌اش می‌دهد، اما چشمان ما را به روی واقعیت هم باز می‌کند.

نام فیلم، به کیفیت اثر می‌افزاید: دوربین مداربسته که در معنای جناسی خود، می‌شود دایره‌ی بسته. دایره‌ای که در آن شخصیت‌ها گیر افتاده‌اند، فکر می‌کنند کنترل همه‌چیزی را در دست دارند، اما درنهایت امر، کنترل هیچ‌چیزی در دست آنها نیست.

نیروهایی پنهان ورای همه‌چیز ایستاده‌اند و تلاش می‌کنند تا کنترل همه‌چیزی را هم دست خودشان بگیرند. می‌توانند یا نه؟ بایستی صبور باشید و تا انتهای فیلم را تماشا کنید. درنهایت، آنچه باقی می‌ماند، روایتی نیست که فیلم به شما عرضه کرده است. شما هر روز، رودررو با انبوهی از خبرهای سیاسی هستید.

تروریست‌هایی که بازداشت می‌شوند. گروه‌های افراطی، اختلاف‌های مذهبی، غیره و غیره. حالا از خودتان می‌پرسید، چقدر واقعی هستند؟ چقدر صحنه‌آرایی؟ حالا با دیدگاهی تازه دنیا را تماشا می‌کنید. آنچه بر شخصیت‌های فیلم گذشته است، صرف داستانی است جذاب و پرماجرا و پرجزییات و حیرت‌انگیز. آنچه بر شما بعد از تماشای فیلم می‌گذرد، چیزی دیگر است. حالا وقت تماشای دنیاست، حالا وقت فکر کردن است و یافتن پاسخ‌های سو‌ال‌هایی که پیش از این، کمتر بهشان توجه‌ای نشان داده بودید.

در کنار تمامی این‌ها، “دایره‌ای بسته” اثری است جذاب از سینمای بریتانیا. سینمایی که هر از چند گاهی، اثری ماندگار عرضه می‌کند و تا مدت‌ها، این اثر جایگاه خودش را دارد. “دایره‌ی بسته” را تماشا کنید و لذتی وافر ببرید. برای اطلاعات بیشتر هم به وب‌سایت فیلم مراجعه کنید.