از فرمانده نیروی انتظامی شکایت کرده ایم

فرشته قاضی
فرشته قاضی

» خانواده داوود صدری در مصاحبه با روز:

خانواده داوود صدری، جوان 26 ساله ای که 25 خرداد سال گذشته بر اثر اصابت گلوله در جریان اعتراضات مردمی به تقلب در انتخابات جان باخت، در مصاحبه با “روز” ضمن تکذیب مطالب منتشر شده در خبرگزاری فارس، اعلام کردند که از فرمانده نیروی انتظامی شکایت کرده اند.

خبرگزاری امنیتی- نظامی فارس روز گذشته مصاحبه ای به نقل از پدر داوود صدری منتشر کرد که براساس آن، علی اکبر صدری، میرحسین موسوی را عامل جان باختن فرزندش دانسته و از او شکایت کرده است.

آقای صدری به “روز” می گوید: “به انها گفتم از فرمانده نیروی انتظامی به دلیل بی کفایتی و بی عرضگی او که باعث کشته شدن پسر من و جوانان دیگر شده است شکایت کرده ام اما به من گفتند اگر این را بنویسیم دشمنان سواستفاده میکنند و من نیز تاکید کردم که اگر این را نمی نویسید هیچ کدام از حرفهای مرا ننویسید. متاسفانه رفتند و بخش هایی از حرف های مرا تغییر داده و منتشر کردند و بخش مربوط به شکایت من ازفرمانده نیروی انتظامی را ننوشتند.”

پدر داوود صدری می افزاید: “روزی که برای تحویل پیکر داوود رفتیم از ما تعهد گرفتند و ما نیز نوشتیم که از میرحسین موسوی شکایت داریم. در اصل برای گرفتن پیکر پسرم مجبور شدیم تعهد بدهیم؛ بعد که برای شکایت به دادسرا رفتم گفتند از میرحسین موسوی شکایت کن و بعد گفتند که او برای تجمع و راهپیمایی مجوز نداشته و باعث کشته شدن بچه ها شده است و باید از او شکایت کنی. در گفتگو با خبرنگارخبرگزاری فارس هم که بیشتر درد دل بود، چون به گفته خودشان برای دلجویی به خانه ما آمده بودند، گفتم من شنیده ام آقای موسوی مجوز نداشته و در دادسرا از من خواستند از او شکایت کنم و من شکایت دارم؛ اما تاکید کردم که از فرمانده نیروی انتظامی هم به دلیل بی کفایتی اش شکایت دارم. حالا واقعا متاسف هستم که میرحسین موسوی را نوشته و تحریف هم کرده اند اما فرمانده نیروی انتظامی را که شکایت اصلی من از اوست ننوشته اند.”

به آقای صدری می گویم براساس اصل 28 قانون اساسی، نیازی به اخذ مجوز برای راهپیمایی نبوده است و او می گوید: “من از این مسائل آگاهی ندارم و اکنون هم بسیار ناراحت هستم از اینکه سخنان مرا کم و زیاد کرده  و حرفهای خودشان را در قالب حرفهای من نوشته اند. مثلا در مورد سمیرا صدری و علی جمالی که از اقوام نزدیک من هستند دروغ نوشته اند. تنها حرفی که من زده ام این بوده که این دو جوان هزینه فعالیت در ستادهای انتخاباتی را پرداخت میکنند. اما رفتند و قصه ساختند.”

خبرگزاری فارس به نقل از پدر داوود صدری درباره علی جمالی و سمیرا صدری، دو عضو ادوار تحکیم وحدت نوشته است: “سمیرا صدری خواهرزاده بنده است و در دوره دانشجویی در دفتر تحکیم وحدت فعالیت می‌کرد. ما همیشه او را خدیجه خطاب می‌کردیم که پس از جریان شهادت پسرم، به اسم شناسنامه وی که سمیرا بود، پی ‌بردیم. وی همسر علی جمالی است. علی جمالی در دوران انتخابات ریاست جمهوری که هاشمی رفسنجانی کاندیدا بود و انتخاب نشد، در دفتر ستاد انتخابات رفسنجانی فعالیت می‌کرد. این جوان وضعیت مالی خوبی ندارد و به خاطر اینکه پس از انتخابات مسئولیت و سمتی بگیرد در ستاد آنها فعالیت می‌کرد”.

علی اکبر صدری توضیح میدهد: “به اسم دلجویی به منزل من می آیند و بارها تاکید کرده ام، خواهش کرده ام دروغ ننویسند. پسرمان که کشته شد دست از سرمان برنمیدارند، هر چیزی که به نفع خودشان است می نویسند و از خون بچه شهید ما سواستفاده میکنند”.

از آقای صدری درباره سرانجام شکایتشان می پرسم.می گوید: “به شکایت ما برای معرفی قاتل پسرم که تاکنون پاسخی نداده اند و همچنان می گویند در حال رسیدگی هستند. اما ما پی گیری میکنیم تا روزی که قاتل بچه ام را معرفی کنند”.

 

تکذیبیه نوشتیم

ابوالفضل صدری، برادر داوود صدری نیز به “روز” می گوید که پدر و مادرش از اینکه خبرگزاری فارس وروزنامه جوان متعلق به سپاه هستند اطلاعی نداشتند؛او می گوید: “آنها تحت عنوان دلجویی به خانه ما امدند و دروغ نوشتند.

وی می افزاید: خبرنگار این خبرگزاری به پدرم گفته است که مصاحبه را در روزنامه جوان بخواند. پدر من هم اصلا آدمی سیاسی نیست و کاری هم به سیاست ندارد. ما امروز تکذیبیه نوشته ایم و برای این خبرنگار فرستاده ایم. امیدوارم بخش هایی از حرفهای پدرم را که تحریف کرده اند تصحیح کنند.”

آقای صدری در ادامه می گوید: “متاسفانه این اولین بار نیست و سابقه هم دارد. مدام می آیند و می روند و داستان سازی میکنند. هیچ کسی نمی تواند بفهمد پدر و مادر داغدیده من چی می کشند؛ هر کسی دنبال بهره برداری سیاسی به نفع خودش است چه ان طرفی ها و چه این طرفی ها. نمیدانید که چقدر تحت فشار هستیم”.

برادر داوود صدری سپس تاکید میکند که خانواده او از طریق قانونی تا معرفی و محاکمه قاتل داوود صدری پی گیری خواهند کرد و اجازه نخواهند داد خون او پایمال شود.

 

از خانواده های شهدا سواستفاده میکنند

سمیرا صدری، عضو شورای سیاستگذاری سازمان ادوار تحکیم و خواهر زاده علی اکبر صدری است که خبرگزاری فارس به نقل از آقای صدری، مطالبی را نیز درباره او و همسرش، علی جمالی که اکنون در زندان به سر می برد منتشر کرده است.

سمیرا صدری در این زمینه به “روز” می گوید: “دارند از سادگی دایی من سواستفاده میکنند. دایی من می گوید همه مقصر هستند از سپاه و بسیج گرفته تا احمدی نژاد و موسوی و… اما از زبان او میرحسین موسوی را مقصر جلوه میدهند و همه حرفهای او را منتشر نمیکنند. در اصل از وضعیت روحی و روانی به هم ریخته خانواده های شهدا سواستفاده می کنند.

وی می افزاید: خبرنگاری به اسم خانم ملکی میرود خانه دایی من و می گوید برای دلجویی آمده ام. آنها هم درد دل میکنند ولی او از درد دل های آنها این حرفها را درآورده و با حرفهای خود قاطی کرده و به نقل از دایی من منتشر کرده است. این واقعا بی اخلاقی است. من واقعا متاسف ام؛ برای اینکه خوراک تبلیغاتی علیه رهبران جنبش سبز جور کنند، از خانواده های شهدا سواستفاده کنند. از تطمیع و تهدید گرفته تا هر راه دیگری که می توانند وارد می شوند. این خانواده ها هم نگران بچه های دیگرشان هستند و سعی میکنند از انها محافظت کنند و….”

خانم صدری که قبل از مصاحبه با “روز” با پدر داوود صدری صحبت کرده بود، می گوید: “دایی ام به شدت ناراحت است.می گوید من داغدار فرزندم هستم و بارها تاکید کرده ام از زبان من دروغ ننویسید اما باز نوشتندو خواهش میکنم دست از سر ما بردارند. بگذارند با درد خود بمانیم.”

سمیرا صدری سپس با اشاره به مصاحبه ای که خبرگزاری فارس منتشر کرده می گوید: “کاملا مشخص است که هدف سیاسی بوده و قصد داشتند میرحسین موسوی، مهدی کروبی و هاشمی را در یک مصاحبه تخریب کنند. اصلا این بحث های سیاسی را چرا با دایی من مطرح میکنند؟” او داغدار فرزندش است تحلیل گر سیاسی که نیست. بعد اسم من و همسرم را می آورند که تمام فعالیت های ما را به بحث مالی تقلیل دهند.

پیش از این و همزمان با سالگرد جان باختن داوود صدری، مادر او در مصاحبه با “روز” درباره چگونگی جان باختن فرزندش توضیح داده بود: “داوود در تهران کار می کرد و همیشه با پدرش بر می گشت. آن روز که پدرش آمد پرسیدم داوود کجاست گفت زنگ زده و گفته کار دارد و دیرتر می آید. دل شوره داشتم. تا اینکه خودش زنگ زد. گفت: در آزادی هستم، نگران نباشید خودم ماشین می گیرم و می آیم. حدود ساعت 9 شب بود که تلفن خانه زنگ زد. دوستان داوود بودند گفتند که به موبایل داوود زنگ میزنیم اما کس دیگری جواب میدهد. نگران شدیم زنگ زدیم به موبایل داوود و یک نفر جواب داد و گفت بیایید بیمارستان رسول اکرم. خدا میداند چگونه خود را رساندیم. گفتند اتاق عمل است. رفتیم و مقابل اتاق عمل بودیم که خانمی آمد و به من گفت پسرتان تمام کرد. گفتم چی می گویید شما! یعنی چی که تمام کرد؟ بچه من توی اتاق عمل است هنوز بیرون نیامده و…که گفتند: زیر عمل تمام کرده است. نفهمیدم دیگر چه اتفاقی افتاد جگرم سوخت. آتش گرفتم یک سال است که می سوزد این جگر. در بیمارستان نگذاشتند بچه ام را، حتی جنازه اش را ببینم. پدر داوود 5 روز تمام دنبال جسد پسرم دوید و به این در و آن در زد. پزشکی قانونی هم نداد، خودشان آوردند و دفن کردند. فقط موقع دفن اجازه دادند صورت پسرم را ببینم و دیگر چیزی ندیدم”.

خانم صدری افزوده بود: “قاتل بچه من همان کسی است که به او شلیک کرد و با گلوله او را از پا در آورد. من میخواهم او را بیاورند و معرفی کنند. از بنیاد شهید آمدند خانه ما و گفتند برای داوود کارت صادر می کنند. اما اینها بچه مرا برنمی گرداند. قاتلش را بیاورند و معرفی کنند. مقصر کسانی هستند که مردم را بازی دادند. گفتند بیایید رای بدهید. خب اگر نمیخواستید مردم رای بدهند چرا گفتید بیایید ؟چرا همه را بازی دادید.. این همه حرف زدند تبلیغ کردند تا مردم رای بدهند، خب اگر نمی خواستند می رفتند از همان اول اعلام می کردند فلانی رئیس جمهور است و بین خودشان فیصله می دادند و مردم را بازی نمی دادند و کار را به جایی نمی کشاندند که جگر گوشه های ما کشته شوند و…”