حمایت سبز از موج سبز
در هفته ای که گذشت، چهار سوی دنیا برای ادای احترام ایران و ایرانیان سبز شد. مبارزات متمدنانه و صلح آمیز مردم ایران در یک ماهه اخیر، باعث شده تا حالا دیگر ایرانی بودن به عنوان سمبلی از آزادی خواهی و مبارزه ی مسالمت آمیز مردمی، از یک نام به یک فعل معنادار در قاموس لغت غربیان بدل گردد. فعلی حامل معنای “ مبارزه برای آزادی “.
در روزهای گذشته جدا از اعتصاب غذای سه روزه ی ایرانیان در مقابل مقر همیشگی سازمان ملل متحد در نیویورک و حمایت دسته جمعی ایرانیان در بیش از صد کشور دنیا از جنبش سبز، طویل ترین طومار دنیا نیز در مخالفت با دولت کودتا در محوطه ی برج ایفل و در شهری که یکی از سمبل های آزادی خواهی و جامعه ی مدنی در قرن معاصر است، نصب شد. دو کیلومتر امضای حک شده بر این طومار سبز، باعث شد تا دنیا همچنان شاهد ” نه “ گفتن مردم ایران به دولت برآمده از کودتا باشد.
پیشتر، کمپین بین المللی حقوق بشر درایران، سازمان عفو بین الملل، فدراسیون بین المللی حقوق بشر، سازمان گزارشگران بدون مرز، سازمان دیده بان حقوق بشر و نهاد ها و سازمانهای دیگر حقوق بشری در اقدامی هماهنگ روز سوم مرداد، برابر با ۲۵ جولای را روز جهانی اقدام برای حقوق بشر در ایران نامیده بودند. در همین روز بود که ایرانیان در سراسر دنیا، از توکیو تا نیویورک و از ملبورن تا ساحل خلیج همیشگی فارس در دبی، در حمایت از مردم ستمکشیده ایران و خانه ای که این روزها جانش بیش از همیشه آزار دیده، سبز پوشیدند.
در این تظاهرات مردمی که بازتاب وسیعی در رسانه های دنیا داشت، هنرمندان و چهره های ادبی و فرهنگی زیادی همراه مردم ایران شدند. در روز همبستگی ایرانیان از نوام چامسکی و رابرت ردفورد آمریکایی گرفته تا گوگوش و ابی و شهره آغداشلو و دیگر هنرمندان ایرانی، همه با مردم ایران و در کنار آنها قرار گرفتند. عده ای در مقابل سازمان ملل متحد و عده ای دیگر در مقابل ساختمان سفارت خانه های جمهوری اسلامی در بیش از 110 کشور دنیا.
در آمریکا، عده ی بسیاری از هنرمندان همراه درخواست اکبر گنجی شدند و در اعتصاب غذای نمادین وی شرکت کردند. گوگوش که به زعم بسیاری بزرگترین خواننده ی زن پاپ در تمام ادوار موسیقی ایران است، درباره ی این مراسم به خبرنگار سی ان ان گفت که امیدوار است تا دنیا صدای مردم ایران را بشنود و سازمان ملل برای مردم ایران دست به اقدامی بزند و کاری انجام دهد. وی همچنین پیشتر در جمع ایرانیانی که در این اعتصاب غدای نمادین شرکت کرده بودند نیز از آزادی ایران و ایرانی گفته بود و با بیان این نکته که پیش از این در این اجتماعات شرکت نمی کرده، حکایت این جنبش را از جنبشهای پیشین سوا کرده و به نمایندگی از مادران ایرانی، همبستگی اش با جنبش سبز را با بیان این جملات اعلام کرده بود:
” دل من در گرو آزادی و آبادی و سربلندی ایران است من به اینجا آمده ام تا صدای دردآلود و داغ دیده ی مادرانی باشم که جگرگوشه هایشان را در اعتراضات آرام به نتایج انتخابات اخیر به صلابه کشیده اند… من به اینجا آمده ام تا صدای حقانیت روشنفکران، اهالی قلم، هنرمندان، اقلیت های مذهبی و قومی و جنسی و عقیدتی باشم که طی سه دهه گذشته تنها به دلیل به گونه ای دیگر اندیشیدن، به گونه ای دیگر سخن گفتن و داشتن اندیشه و باور متفاوت به زندن افتاده اند، شکنجه دیده اند و به قتل رسیده اند، به اعتراف های نمایشی و نخ نما نشانده شده اند و یا چون خود من طی دو دهه زندگی در آن سرزمین وادار به سکوتشان کردند. من به اینجا آمده ام تا صدای جنبش ملی و حق طلبانه ی هم وطنانم در ایران باشم و همبستگی و حمایت خود را از این جنبش که زنان و جوانان نماد آن هستند اعلام کنم… من به اینجا آمده ام تا در مقابل سازمان با اعتبار ملل متحد، صدای مردم ایران را به گوش جهانیان برسانم. و از دبیرکل آن بخواهم که هر چه سریعتر هیاتی را برای بررسی وضع کلیه ی دستگیر شدگان و ومفقود شدگان و زندانیان سیاسی و عقیدتی و شکنجه شدگانی که سالهاست در زندانها به فراموشی سپرده شده اند، به ایران اعزام کنند… “
شهره آغداشلو، دیگر هنرمند کشورمان که سالهاست فعالیت هنری اش را بیرون از مرزهای جغرافیایی ایران پی گرفته هم با سخنانی بغض آلوده در جمع اعتصاب غذا کنندگان، اعضای سازمان ملل متحد را خطاب قرار داد و گفت:
” ما اینجاییم تا به اعضای سازمان ملل بگوییم، مردم ایران پس از سی سال شکیبایی و صبر، تصمیم گرفتند در یک انتخابات غرور آمیز شرکت کنند تا سرنوشتشان را در دستان خودشان بگیرند… انتخاباتی که در نهایت به خون جوانان ما آغشته شد… ما اینجاییم تا به سازمان ملل بگوییم ما کمک می خواهیم و زمان آن کمک هم همین حالاست، نه فردا، که فردا دیر است، ما امروز کمک می خواهیم، پیش از آنکه افراد بیشتری شکنجه شوند و مادران بیشتری داغدار، پیش از آنکه ایران بیش از این از خون جوانانش قرمز شود… “
در کنار این دو هنرمند، فعالان سیاسی و هنرمندان بسیار دیگری نیز دراین مراسم سمبولیک شرکت کردند، رضا براهنی، مهر انگیز کار،ابراهیم حامدی، فرامرز اصلانی، مهرداد مشایخی و چهره های بسیار دیگری نیز در این مراسم همراه مردم سبز پوش ایران بودند.
دیگر حادثه ی مهم 25 جولای که باعث دلگرمی ایرانیان شد، ساخت تندیس ندای آزادی خواهی ایرانیان توسط یک مجسمه ساز آمریکایی بود. این تندیس که “ فرشته ی ایران، فرشته ی آزادی ” نام دارد و توسط پاولا اسلاتر مجسمه ساز برجسته امریکایی، خالق مجسمه ی مشهور برنزی ابراهام لینکن تراشیده شده روز 25 جولای همزمان با اعتراضات جهانی ایرانیان در بیش از صد کشور دنیا در مقابل تالار اصلی شهر سانفرانسیسکو مورد بازدید عموم قرار گرفت تا بدین ترتیب حمایت مردم دنیا از جنبش سبز ایران همچنان ادامه داشته باشد.
پاولا اسلاتر که برای رونمایی این تندیس در روز 25 جولای دیگر سفارش هایش را به تعویق انداخته بود در گفت و گو با مطبوعات آمریکایی، همچنین اعلام کرده بود که عاملی که بیش از هر چیز او را تحت تاثیر قرار داده جلوگیری مقامات دولتی ایران از برگزاری مراسم سوگواری و خاکسپاری برای ندا بوده است. به این ترتیب خانم اسلاتر سعی کرده است با ساخت مجسمه او که اثری ماندنی از شخصیت او خواهد بود و یاد او را در سراسر جهان زنده نگاه خواهد داشت، عدم برگزاری مراسم یادبود برای ندا را جبران کند.
این راهپیمایی مسالمت آمیز در پیاده راه مارینا بعد از حدود نیم ساعت با تذکر پلیس دبی متفرق شد. پلیس دبی تمام پلاکاردهای افراد را گرفتند و حتی از بادکنک های سبز هم نگذشتند! این اقدام آنها بی ارتباط با ملاقات سفیر ایران با حاکم دبی به نظر نمی رسد! «ایران برایمان عزیز است، ایران مال ماست»
عصر امروز٬، سوم مرداد٬ بیش از ۴۰۰ نفر از ایرانیان مقیم ملبورن با گردهمایی در مرکز این شهر و به دست گرفتن طومار سبزرنگی که حاوی نوشتههای گوناگونی در حمایت از جنبش سبز ایران بود، به نقض حقوق بشر و سرکوب جنبش مردم ایران اعتراض کردند.
استکهلم- رم- لندن برلین- پاریس
ممکن است خیلی از هموطنان داخل ایران ندانند چقدر مقاومتشان در مقابل کودتای اخیر، و اقدامات آرام و پیوسته اشان، در سطح وسیعی در دنیا منعکس شده است و چه تاثیری داشته است. واقعیتش به نظر من دقیقا به همین دلیل است که ایرانیان خارج کشور، اکنون خود را شدیدا مدیون قربانیان این حادثه می دانند، {ون آنها تازه هویت خود را یافته اند و بر خلاف گذشته از یکدیگر دوری نجسته و برای نخستین بار در طول سال های اخیر، به ایرانی بودنشان افتخار می کنند. و دقیقا به همین دلیل در تمام همایش های خارج از کشور بصورت گسترده و پیگیر شرکت می کنند. من با خیلی گروه ها از کشور های مختلف در ارتباط هستم و این نوع جنبش را هیچکدام از اقوام ساکن در اروپا نداشته و ندارند. اول اینکه همه جا حتی در دورترین روستاها در اروپا، خبر جنبش سبز ایران را پیگیری کرده و از آن دفاع می کنند و اگر با کسی که لباس سبز پوشیده شوخی کنی که طرفدار موسوی هستی به راحتی متوجه شده و همراهی می کند. دوم انتخاب رنگ آبی در انتخابات کردستان عراق و اعلام اینکه این را از جنبش سبز ایران الگو گرفتند. سوم انتخابات افغانستان که رنگ آبی، سفید و رنگ پرچم افغانستان سمبل چند کاندیدای انتخاباتی هست و آنها هم اعلام کرده اند که از ایده ی انتخابات ایران برای این منظور استفاده کرده اند. چهارم، محل کار خودم که برای هر نوع مخالفتی، گاها بطور طنز و شوخی گفته می شود از روش ایرانی ها استفاده کنیم. پنجم پروزه پایان مدرسه ی ابتدایی دخترم، که هر کس درباره ی کشوری تحقیق کرده و پروژه ای برای نمایش حاضر کرده بود و دختر من درباره ی ایران تهیه کرده بود و به او پیشنهاد داده بودند درباره ی حوادث اخیر بنویسد که نوع نگاه او به این جنبش سبز، و افتخار او و استقبال معلمانش، نشان از تاثیر این جنبش در ضمیر آگاه انسان ها می باشد. و دست آخر ایمیلی که امروز دریافت کردم و تصدیق می کنم که کم و بیش در انگلیس هم مشاهده میشود: (منبع1، منبع2) من دبیر یکی از دبیرستان های نیویورک هستم، چند روز پیش یکی از دانش آموزان دبیرستان ما در اقدامی نادر بر سر موضوعی رودروی مدیر ترسناک مدرسه ایستاد و وقتی نتوانست به خواسته اش برسد، یکی دیگر از دانش آموزان به او گفت «بیا به روش ایرانیها با او برخورد کنیم.» و منظورش این بود که بیا در مقابلش اعتراضی را سازماندهی کنیم. به همین سیاق الان…
بیش از یکصد ایرانی صلح دوست به همراه ژاپنی ها و افرادی از ملیتهای دیگر روز شنبه 25 ژوئن از ساعت هفت عصر به دعوت گروه موج سبز ژاپن در پارک میاشیتا در مرکز توکیو گردهم آمدند. این مراسم با پخش ویدئو کلیپهائی روی پرده، همخوانی سرود، افروختن شمع و سردادن شعارهای انسان دوستانه در محکومیت خشونت و عاملان آن ادامه یافت. در این مراسم موسیقی سنتی زنده سنتور با پیام نفی خشونت نواخته شد و بر عدم مشروعیت دولت برخاسته از تقلب در انتخابات تاکبد گردید. این مراسم با توجه به اختلاف زمانی توکیو با سایر شهرهای جهان مورد توجه رسانه ها قرار گرفت.