و عیسی چون در بیتاللحم زاییده شد ناگاه مجوسی چند از ناحیه مشرق به اورشلیم آمده گفتند: کجاست آن مولود؟ زانکه ما ستاره او را در طرف مشرق دیدهایم…(انجیل متی)
ما را با مسیح پیامبر مهر پیوندی دیرینه و دیرپاست. در درازنای تاریخ از پس دیوار ستبر زمان مریم مقدس را مینگریم، چهرهای به پاکی شبنم و به بلندای آسمان، تنها و غمگین کنار تنه درخت نخل خشکیدهای ایستاده است. درد زایمان بر جانش میپیچد؛ نگران و خسته ندایی آسمانی می شنود: غمگین مباش، زیرا پروردگار پایین پایت چشمه آبی گوارا جاری ساخته، به بالا دیده دوز و بنگر که چگونه ساقه خشکیده، جان گرفته و جوان شده و بنگر که میوه های خرما درخت را پوشانده اند.
درخت را تکانی ده تا خرمای تازه بر تو فرو ریزد، بهره از این غذای لذیذ برگیر و از این آب گوارا جرعهای بنوش و دیده به دیده پر مهر نوزادت روشن دار.
اگر انسانها را دیدی به اشارهای بگو: من به فرمان بخششگر مهربان روزه سکوت نذر کردهام. سخن نخواهم گفت، نوزادم مسیح سخن خواهد گفت و به پاکی من و خود گواهی خواهد داد…
نیاکان ما ایرانیان از حرکت ستارگان دریافته بودند که در شبی سرد، مسیح چون خورشیدی گرم، جهان و جان سرد مردمان را روشن میسازد. نوری تاریکی را میزداید. دلها را شادان و پرمهر میدارد، با تولد او ستمدیدگان دلگرم میشوند و با ستمگران می ستیزند.
آنان از راهی دور، از پارس به فلسطین سفر کردند، میخواستند این کودک را بنگرند، و آن شب آنچنانکه در انجیل آمده:
”ناگاه ستارهای که در ناحیه مشرق دیده بودند در پیش رویشان میرفت تا آنکه آمده بر جایی که طفل بود ایستاده شد. پس چون ستاره را دیده بودند. در انتهای غایت خرسند گشته و داخل در خانه شده، طفل را با مادر وی مریم یافتند… پس مخازن خود را گشوده از طلا و کندر و مربا پیشکش گذرانیدند.”
ما را با مسیح و مسیحیان مهری دیرینه است، پیوندی پاک و پایدار. سالهای بسیاری است که زاده شدن مسیح به نمایش در میآید، ماکتی که ایتالیاییها آن را Presepe مینامند. در همه روستاها و شهرهای مسیحی بازآفرینی میلاد مسیح به زیبایی و چیرهدستی پدید آمده است. من سالها در ایتالیا زیستهام بیش از ربع قرن و از این شاهکارهای شگفت که به برکت ایمان و به شور عشق پدید آمده بسیار دیده ام.
زندگی دو هزار سال پیش بیتاللحم و زادگاه مسیح آنچنان به زیبایی و هنرمندی شکل گرفته که بیش از هر سروده و داستان و نغمهای دل میلرزد و دیده از شوق می گرید.
اما در این بازآفرینیها، مردانی پارسی، دستاری زیبا و رنگین بر سر دارند و هدیههایی بر دست. کمتر کسی در مییابد که این مردان با هاله و هیبتی شرقی، پدران ما هستند که به پیشباز مسیح این راه دراز را پیمودهاند. امروز روز نخست سال نوی میلادی است. از خدا میخواهیم که به نور پاک مسیح جهان روشن شود و شب ستم پایان گیرد.
فغان جغد جنگ خاموش گردد، کبوتر عشق و شادی و دوستی در جهان به پرواز در آید. از او میخواهیم که به برکت او در این سال، کودکی برای آب و نان نگرید و شب خسته و گرسنه نخسبد.
بر سر مردمی بیپناه، آتش خشم و کینه شعله نکشد.
مسیح پیامآور صلح، آزادی و شادی و امید است.
قرنها پیش پدران ما به شوق دیدار مسیح ره سپردند و اکنون ما ایرانیان، فرزندان آنان که بسیاریمان مسلمانیم، برادرانه در کنار مسیحیان هممیهنمان قرنها به مهربانی زیسته ایم.
در این روز نو و سال نو از خدای مسیح میخواهیم که به مبارکی درخت دلمان را پر بار کند، نوید عشق را در سرمان سر دهد. از خرمای شادی، جانمان را شیرین سازد و از چشمه گوارای دادگری و آزادی و صلح، جامی جهانیان را بنوشاند.
ایمان بیاوریم که به گفته حافظ:
فیض روحالقدس ار باز مدد فرماید/ دگران هم بکنند آنچه “مسیحا” می کرد