شش کشوری که تلاش می کنند به کمک گفتگو ایران را به دست برداشتن از بلند پروازی های هسته ای خود متقاعد کنند، با وضعیت ناخوشایندی روبرو شده اند. تهران به تولید اورانیوم غنی شده ادامه می دهد و آنرا در خدمت برنامه هسته ای صلح آمیز می خواند. این درحالی است که هنوز رآکتوری برای استفادۀ از مواد هسته ای در اختیار ندارد و اورانیوم غنی شده می تواند در تولید یک بمب هسته ای به کار گرفته شود.
محمود احمدی نژاد رئیس جمهور ایران با پیشنهادی روبرو شد که به موجب آن، روسیه و فرانسه اورانیوم خلوص پائین این کشور را دریافت می کنند و پس از تبدیل به اورانیوم خلوص بالا و قابل استفاده در رآکتور تحقیقلت پزشکی در خارج از مرزهای آن کشور، آن را دوباره به ایران باز می گرداند. درحالیکه ذخیرۀ اورانیوم ایران رو به کاهش گذاشته و تنها چند ماه تا اتمام آن زمان باقی مانده، پذیرش این پیشنهاد می تواند پنجره ای به سوی اعتماد سازی میان تهران و گروه شش باز کند. ضرب الاجل درنظر گرفته شده برای پذیرش این پیشنهاد در آخر سال 2009 به پایان رسید و دستی که باراک اوباما به سوی رژیم ایران دراز کرده بود، پس زده شد.
التهاب ها افزایش یافته است زیرا این معضل، آزمونی برای پیمان منع گسترش جنگ افزاهای هسته ای (ان- پی- تی) محسوب می شود. به موجب این پیمان، کشورها دارای حق تولید جریان برق هستند اما اجازۀ تولید تسلیحات هسته ای به کمک شکافتن هسته را ندارند. قرار است پیمان یاد شده در ماه جاری تحت بازنگری قرار بگیرد. اگر با گذشت این چند ماه ایران به دنیا نشان داد زیر پا گذاشتن قوانین پیمان تا چه حد سهل و آسان است، در این صورت کار پیمان منع گسترش تمام شده است. بنابراین، اکنون زمان درنظر گفتن اقدامات و تمهیدات جدی تر فرا رسیده است. تنها دو گزینه پیش روی کشورهای گروه شش باقی مانده است: وضع تحریم های سنگین تر و یا دست زدن به اقدام نظامی.
هیچ دولتی در دنیا، حتی در اسرائیل، مایل به استفاده از زور نیست. حملات نظامی می توانند سبب ایجاد وقفه در تلاش های هسته ای ایران شوند، اما فواید و هزینه های آن غیرقابل پیش بینی اند. ممکن است سبب محو شدن تأسیسات شناخته شده شوند، اما نهادهای اطلاعاتی می دانند که تأسیسات دیگری نظیر نیروگاه غنی سازی اورانیوم تا حد خلوص تسلیحاتی در کوه های اطراف شهر قم نیز وجود دارند که محل آن، تنها چهار ماه پیش برملا شده است. این حملات حتی اگر بتوانند تمام تأسیسات را هدف بگیرند، بلند پروازی های ایران را فقط به طور موقت فرو می نشانند. پس از آنکه اسرائیل در سال 1981 به رآکتور اسیرک عراق حمله کرد، صدام حسین دوباره دست به کار تولید بمب هسته ای شد. حملات نظامی این خطر را به همراه دارند که منطقه بی ثبات خاورمیانه را با یک مناقشه گسترده تر روبرو کنند.
بنابراین، تحریم های سنگین تر تنها گزینۀ موجود به جای باز گذاشتن دست تهران در غنی سازی تا حد خلوص هسته ای و اعلام در اختیار داشتن یک بمب هسته ای است. اما روسیه و چین در برابر سخت تر شدن تحریم ها مقاومت می کنند. درحالیکه شرکت های غربی از ایران خارج شده اند، چین به سرمایه گذاری هنگفتی در صنایع نفت و گاز ایران دست زده است.
منافع فردی تنها انگیزه مقاومت در برابر تحریم ها نیست. کسانی هستند که از دست زدن به حمله نظامی حمایت می کنند و دسته دیگری نیز تنها به عیب جوئی از تحریم ها و ادعای ناکارآمد بودن آنها بسنده می کنند. برخی نیز اعتقاد دارند تحریم ها کارآمد است، اما ضرر آن بیش از سود آن است زیرا امکان به راه انداختن احساسات عمومی در سراسر کشور را به وجود می آورند؛ آن هم در شرایطی که به نظر می رسد جنبش معترضان در آستانه ایجاد تغییر در کشور است.
با این حال از جنبش سبز ایران درک کافی وجود ندارد و به همین دلیل نمی توان روی آن حساب زیادی کرد. تقریباً هیچ گزارش مستقلی از آنچه در داخل کشور می گذرد در دست نیست، معترضان رهبری مشخصی ندارند و سرنوشت جنبش تا حد زیادی به شکاف های موجود در داخل حکومت دینی گره خورده است. حتی در جاهائیکه حقایق شفاف تر بوده اند، اثر تحریم ها قابل پیش بینی نبوده اند. مثلاً تحریم ها علیه صدام حسین باعث شد رژیم به فعالیت هایش شدت ببخشد. در نقطه مقابل، به نظر می رسد تحریم ها در برابر رژیم نژادپرست آفریقای جنوبی و نیز برنامه هسته ای لیبی، کارآمد بودند.
اگر قرار بود از تحریم ها فقط وقتی استفاده شود که عواقب آن کاملاً روشن باشد، اصلاً از آنها استفاده نمی شد. از طرف دیگر، نامطمئن بودن نمی تواند بهانه ای برای بیکار نشستن باشد زیرا دست روی دست گذاشتن می تواند خطرناک باشد.
نکته در اینجاست که تحریم ها باید رژیم را تنبیه کنند و بر مردم اثر سوء نگذراند. تحریم های فعلی توانسته اند واردات غیرقانونی در خدمت برنامه های هسته ای و موشکی را مختل کنند. بازرسی معمول از کشتی ها و هواپیماهای ایرانی در بنادر و فرودگاه های خارجی به کشفیات بیشتر منجر می شوند. محدودیت های بانکی نیز خشم رئیس جمهور و نمایندگان مجلس را برانگیخته اند. این تمهیدات می توانند سخت تر و سنگین تر شوند. با درنظر گرفتن کمبود توان پالایشگاهی ایران، کنگره آمریکا در پی تحریم واردات بنزین به آن کشور است، که خود می تواند سبب به زانو درآمدن اقتصاد رژیم شود. البته ممنوع کردن سرمایه گذاری در صنایع نفت و گاز و نیزواردات تسلیحات می تواند اقدام هوشمندانه تری باشد.
جلب توافق همگان برای وضع چنین تحریم هائی دشوار خواهد بود و این دشواری فقط به دلیل مقاومت روسیه و چین نیست. برخی از مقامات در تیم اوباما معتقدند شکیبائی بیشتر، همچنان اقدامی خردمندانه است. باز نگهداشتن درها، به امید اینکه نظر آقای احمدی نژاد تغییر کند، ایدۀ خوبی است. با این حال، وضع تمهیدات هوشمندانه تر می تواند او ا به سوی این نقطه سوق بدهد. هر چند دربارۀ دست زدن به این اقدام تردیدها و مجهولاتی وجود دارد، اما بهای دست روی دست گذاشتن سنگین تر است.
منبع: اکونومیست- 7 ژانویه 2010