اینطور پیش برود کم کم روزنامه‌ها آزاد می‌شوند

نویسنده
جلال یعقوبی

» افزایش انتقادات مصباح یزدی

آیت الله مصباح یزدی طی سخنانی به مناسبت روز معلم به مقایسه وضعیت دانشگاه ها در دوران قبل و بعد از انقلاب سال ۱۳۵۷ پرداخت و گفت: “امروز دانشگاه ما جوانان را کافر می‌کند و رسما فلسفه‌های الحادی را آموزش می‌دهند و در آن زمان نیز مباحث مارکسیستی آموزش داده می‌شد و معلمان آن زمان، به دانشجویان کتب مارکسیستی را به خاطر قلمشان معرفی می‌کردند.”

آیت الله مصباح یزدی چند روز پیش هم گفته بود: “در یک جمعی گاهی می‌گویند که فرهنگ دست مردم و مال مردم است و ما نمی‌توانیم در آن دخالت کنیم و این کار مردم است و ما خادم مردم هستیم و باید هر چه آنها می‌خواهند، انجام دهیم. می‌گویند فرهنگ باید آزاد باشد و مردم هر کتابی می‌خواهند، باید بخوانند و رهبری که می‌فرمایند فرهنگ گسترش یابد، یعنی مجالسی به نام حضرت زهرا (س) ایجاد شود و عده ای در آن‌ها برقصند و بگویند سن و سال آن‌ها کم است.”

او سپس پرسیده: “آیا اگر این دختران نرقصند، رخنه ای در فرهنگ ایجاد می‌شود و اگر روزنامه‌ها هر چه می‌خواهند، بنویسند، این دیگر رخنه در فرهنگ ایجاد نمی‌شود و البته نقد هم باید باشد و کسی بیاید هر چه می‌خواهد بنویسد و دیگری نقد آن را می‌تواند منتشر کند؟ “

مصباح یزدی سپس کنایه زده بود: “مهم‌ترین انحرافات فرهنگی کشور از کسانی ناشی شده است که تحصیل کرده انگلیس و بعد آمریکا و فرانسه بوده‌اند. چرا که ساختار فکری فرهنگی آنها به دست همان کشورها ساخته شده است. می‌گویند که امروز همه دنیا در مقابل اعلامیه حقوق بشر سر خم می‌کنند و ما نیز باید طوری سخن بگوییم که آنها می‌پسندند و در مذاکرات با لحنی سخن بگوییم که آن‌ها بگویند این دولت خوبی است و کمی هم به حوزه‌های علمیه کمک می‌کنیم و به کمیته امداد هم.”

همزمان با افزایش انتقادات جبهه پایداری به دولت روحانی، حملات آیت الله مصباح یزدی، پدر معنوی این گروه سیاسی نیز افزایش یافته است. مصباح یزدی و هواداران او پس از ناکامی در انتخابات ریاست جمهوری و شکست فاحش سعید جلیلی، مدتی سکوت کردند. حمله به سخنرانی علی لاریجانی در قم و همدستی برخی اعضای موسسه تحت نظارت آیت‌الله مصباح‌یزدی با حمله کنندگان، انزوای این گروه و رهبر آنان را افزایش داده بود. در آن زمان حتی یکی از روزنامه های تهران، احتمال جدایی جبهه پایداری و مصباح یزدی را مطرح کرد.

با اینهمه نه تنها چنین اتفاقی نیفتاد، بلکه جبهه پایداری تلاش کرد تحت حمایت مصباح یزدی مجوز تاسیس حزب را نیز دریافت کند. در همین حال نمایندگان وابسته به جبهه پایداری در مجلس، فشار خود بر دولت روحانی را افزایش دادند.

آیت الله مصباح یزدی نیز به آرامی از حاشیه بیرون آمد و سخنرانی های خود را از سر گرفت. او در اولین سخنانش پس از انتخابات ریاست جمهوری که در هفته‌نامه پرتو، وابسته به موسسه خودش منتشر شد، به شعار “اعتدال” حسن روحانی تاخت و گفت: “متأسفانه در آنچه این روزها در تفسیر اعتدال بیان شده، چنین تعبیری از بعضی از اشخاص دیدم که گفته‌اند: منظور از اعتدال یعنی حد میانه بین اراده شریعت و اراده عمومی! یعنی اگر انسان خیلی دنبال دین برود، این افراط است و اگر اصلا به دین کار نداشته باشد و دنبال حرف مردم و اراده مردم و رأی عمومی و اکثریت باشد، این هم بی‌دینی محض است. پس باید راهی بین اراده شریعت و اراده عمومی را انتخاب کرد.”

 او تاکید کرد: “اصلا کفر حقیقی همین است. در فرهنگ امروز، اسم این کار التقاط است؛ بخشی از این و بخشی از آن، این اعتدال نیست. شما اسمش را اعتدال گذاشته‌اید. بین حق و باطل، میانه‌ای وجود ندارد؛ حق و باطل یا نقیضین هستند یا ضدین که لا ثالث لهما.”

پس از آن بود که او به صحنه سیاسی بازگشت. در ماه های بعد حمله مصباح یزدی به مفهوم اعتدال ادامه داشت. اواخر اسفند ماه سال گذشته، او طی سخنانی دیگر گفت: “تصوری که خیلی‌ها از اعتدال دارند این است که کمی ملاحظه متدینین شود و کمی هم لحاظ آنها، متأسفانه بعضی در نوشته‌های خود تصریح کردند که منظور از اعتدال، حد وسط بین شریعت و خواسته‌های عمومی فرهنگ جهانی است. حد وسط بین شریعت و بین فرهنگ جهانی نتیجه اش این می شود که دستی بر سر و گوش متدینین می کشند و می گویند مسجد می‌سازیم، و به آن‌ها هم می‌گویند کم‌کم مرگ بر آمریکا را برمی‌داریم، آرام آرام شخصیت‌هایی که طرف‌دار شاه بودند، برمی‌گردانند، روزنامه‌ها آزاد می‌شوند و کم‌کم علیه دین حرف می‌زنند.”

مصباح یزدی اضافه کرد: “طبق این نظر، آن‌هایی که خیلی دم از دین می زنند و تا امر خلاف شرعی واقع می‌شود، دادشان در می‌آید، این‌ها می شوند تندرو، و آن‌هایی که می‌گویند باید تسلیم خارجی‌‌ها بشویم آن‌‌ها هم کندرو هستند. اعتدال یعنی نه این و نه آن، کمی از این و کمی از آن. اگر اعتدال این باشد بهتر این است که اسمش را التقاط بگذاریم، نه اعتدال.”

همان روزها، او در جایی دیگر گفته بود: “در زمان رئیس‌جمهور اسبق، مقام معظم رهبری درباره یکی از وزرا تصریح کردند که ایشان نه تنها کاری برای اسلام نکرده، بلکه برخی از کارهایش ضد اسلام بوده است. متأسفانه دولت جدید نیز همان سخنی را می‌گوید که آن دولت بیان می‌کرد و حتی در این دولت به صراحت بیان شده که وظیفه ما اعتلای هنر است و کاری به دین نداریم؛ لذا از هنرپیشه زمان شاه هم به خاطر هنرش تقدیر می‌شود، و این رفتارها یعنی کاشتن نهالی که ثمره‌اش فتنه دیگری خطرناک‌تر از فتنه ۸۸ را رقم می‌زند.”

مصباح یزدی درباره مذاکرات هسته ای دولت روحانی نیز معتقد بود: “ صرف نظر از محتوای مذاکرات، نحوه عملکرد مسؤولین امر در تبیین و توجیه کارهایشان سؤال‌برانگیز است و از جمله پیامدهای آن پدیدآمدن سوءظن و کم اعتمادی نسبت به دولت جدید است. مذاکره‌کنندگان می‌توانستند با آگاهی‌بخشی به مردم نسبت به واقعیات مذاکرات، ضمن جلوگیری از سوء تفاهم و کم شدن اعتماد مردم، از مخالفت‌های احتمالی آنان به عنوان عاملی برای چانه‌زدن در مذاکره استفاده کنند.” او سپس اضافه کرده بود: “ما انتقادات مبنایی نسبت به دولت داریم که مربوط به موضوع مذاکرات هسته‌ای نیست. نگرانی اصلی ما از این است که سیاست‌های فرهنگی دولت که نظیر سیاست تساهل و تسامح دولت اصلاح‌طلبان است، زمینه را برای فتنه‌ای خطرناک‌تر از فتنه ۸۸ فراهم کند.”

مصباح یزدی اکنون بار دیگر فعال شده است اما شباهت چندانی به دوره احمدی نژاد ندارد. او زمانی در دفاع از ریاست جمهوری احمدی نژاد گفته بود: “وقتی رییس‌جمهوری از جانب رهبری نصب و تایید می‌شود به عامل او تبدیل شده و از این پرتو نور بر او نیز تابیده می‌شود. وقتی ریاست‌جمهوری حکم ولی فقیه را دریافت کرد، اطاعت از او نیز چون اطاعت از خداست.”

حال اما به نظر میرسد تعریف آیت الله مصباح یزدی درباره چگونگی اطاعت از خدا تغییری جدی کرده باشد.