فرمانده کل سپاه پاسداران تعارف را کنار گذاشته و هر روز بیش از روز قبل در مقام “حاکم و فرماندار نظامی” اعلام نظر و بروز و ظهور میکند. تسلط سپاه بر کانونها و منابع گوناگون قدرت در سالهای اخیر سیری شتابان داشته است. از اقتصاد تا سیاست، از عرصهی نظامی و امنیتی تا ورزش، رأس هرم سپاه، جایی را مصون نگذاشته است. سخنان جدید سردار محمدعلی جعفری در دانشگاه امام صادق، تبیینگر حضور سهمطلبانه و تمام قد فرماندهان ارشد سپاه در ساختار سیاسی قدرت در جمهوری اسلامی است.
سردار جعفری در این سخنان جدیدش، درخصوص تمام حوزهها اظهارنظر و امر و نهی کرده، و در قامت یک رهبر سیاسی ظاهر شده است. او هرچند تلاش میکند چند بار به “حضرت آقا” ارجاع دهد، اما ناخودآگاه و بهگونهای مکرر، ملاحظات دستوری شخص خود را نیز صادر میکند. چنانکه میگوید: “باید بررسی کنیم تا موانع را دریابیم تا مشکلات ادامه راه انقلاب برطرف شود و در این زمینه علوم انسانی و بهخصوص مدیریت از نوع مؤثر و تغییرآفرین آن برای ما یک معضل اساسی است.”
بهعنوان شاهدی دیگر، فرمانده ارشد سپاه به انتقاد صریح از “شورای انقلاب فرهنگی” میپردازد که هدایت آن با رییس قوه مجریه است. سردار جعفری با اشاره به “نیاز” ایران به “مدیریت مؤثر و تغییرآفرین”، از “عدم انقلاب فرهنگی و انقلاب اداری در کشور” انتقاد کرده و گفته: “ما شورای عالی انقلاب فرهنگی داریم اما خبری از انقلاب فرهنگی نیست.”
او همچنین با انتقاد شدید از خروجی توافق اولیهی دولت روحانی با ۵+۱، در یکی از صریحترین اظهارنظرهایش در مورد دخالت جمهوری اسلامی در بحران سوریه به نفع دولت اقتدارگرای بشار اسد، میگوید: “ما هر اقدامی که بتوانیم و لازم باشد، انجام میدهیم تا سوریه حفظ شود و با افتخار هم انجام میدهیم.”
هفتهی گذشته نیز، جعفری که بیگمان ارشدترین مقام نظامی ـ امنیتی در جمهوری اسلامی محسوب میشود، در مصاحبهای، چنین ابلاغیهای صادر کرد: “مسئولان در صورت مشاهده هرگونه تخلف، بدعهدی و یا زیرپاگذاشتن حقوق مسلم هستهای کشورمان و سوءاستفاده از توافقنامه و تفسیر به رأی آن توسط غرب و آمریکا، با اقتدار تمام توافقنامه را کانلمیکن تلقی نمایند”.
دیری است که وقتی “فرمانده کل سپاه پاسداران” صحبت میکند، نه تنها جای “رییس ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی” را میگیرد، بلکه در موضعی فراتر، و از جایگاه “حاکم نظامی ایران” سخن میگوید. سردار جعفری رودروایستی در مورد دخالت مسئولان امنیتی سپاه در سیاست را هم کنار گذاشته؛ او بیاعتنا به وصایای رهبر فقید جمهوری اسلامی، حالا بر آن تذکرات بهگونهای غیرمستقیم طعن میزند. چنان که در همین اظهارنظر جدید گفته است: “مهمترین خطری که انقلاب اسلامی را تهدید میکند را در عرصه سیاسی میدانیم و در این عرصه تهدید سپاه نمیتواند ساکت بنشیند و بیتفاوت باشد. آنهایی که حرکت سپاه را مزاحم، مانع و در جبهه مقابل خود میدانند، اینچنین فضاسازیهایی را انجام میدهند که مثلاً سپاه نظامی است و نباید در مسائل سیاسی ورود کند، و حرفهای حضرت امام را به رخ ما میکشند. البته ما به این افراد توجه نداریم و کار خود را میکنیم و نمیتوانیم از این موضوع غفلت کنیم که اگر غفلت کنیم و خیال کنیم صرفا آمادگیهای دفاعی برای حفظ انقلاب کفایت میکند و دشمنان داخلی با حمایت خارجیها از مسیر تهدیدات سیاسی انقلاب را از دست ما بگیرند، کلاه ما پس معرکه است.”
وقتی ملاحظهی بنیانگذار جمهوری اسلامی اینچنین مورد نقد و عدول قرار میگیرد، بعید است که رأس امنیتی سازمان سپاه، به سخنان جانشین آیتالله خمینی چندان اعتنا کند. شهریورماه گذشته بود که آیتالله خامنهای در در جمع فرماندهان سپاه پاسداران تصریح کرد: “لزومی ندارد حتماً سپاه در عرصهی سیاسی برود به پاسداری بپردازد، امّا باید عرصهی سیاسی را بشناسد… اینکه ما بیاییم چالش انقلاب را فروبکاهیم به چالشهای سیاسی و خطّی و جناحی، این مسامحه است، سهلانگاری است.”
ظاهرا اما گوش رأس سپاه، از چنین توصیهها و نصیحتهایی پر شده و چنان که سردار جعفری تصریح کرده، او و یارانش دارند “کار خود” را انجام میدهند.
در چنین وضی، بدیهی است که آنها در تعقیب پروژههای امنیتی ـ نظامیشان، به توصیههای دولت روحانی نیز بیاعتنایی نشان دهند. دولت بنفش فقط و فقط مکلف است به تأمین بودجه: ریال برای پروژههای داخل و دلار برای پروژههای برون مرزی.
رهبر جمهوری اسلامی نیز باید بیش از هر زمان، دیدگاههای متفاوت همراهان امنیتی ـ نظامی ـ رانتیاش را جمعبندی و لحاظ کند. کنترل و همسو کردن نیروهای امنیتی مسلط بر سپاه، هر روز برای آیتالله خامنهای سختتر میشود. آنها نه در قامت فرماندهان سپاه، که در لباس فرمانداران نظامی مانور میدهند و جلوهگری میکنند. و این، کار را برای “سکاندار” کشتی جمهوری اسلامی بهقدر لازم دشوار ـ و چه بسا بعدتر، خطرخیز ـ میکند.