به این چهل دلیل احمدی نژاد بماند

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

po_nabavi_01.jpg

انداختن سنگی به اندازه احمدی نژاد وسط چاه ویل سیاست مملکت، البته کار خیلی سختی ‏نیست، بخصوص اینکه چاه عمیق باشد و مردم دست شان زیر سنگ باشد و پای اصلاح طلبان ‏هم لنگ و رای دهندگان برادران بسیجی دارای توپ و تفنگ. اما درآوردنش به نظرم کار ‏هفت مرد عاقل که هیچ، هفتاد نماینده فراکسیون میانه رو که هیچ، هفتصد تا روشنفکر و هفده ‏میلیون رای هم نیست، ولی حتی اگر همه شرایط آماده باشد و خاتمی هم نیاید و هاشمی هم ‏برود رفسنجان گل بچیند و کروبی هم مثل همیشه سرساعت خوابش ببرد، باز هم این حقیر ‏سراپا تقصیر فکر می کنم هیچ راهی غیر از این نداریم که همین دسته گل محمدی به کاراکاس ‏خوش آمدی را باید خودمان بفرستیم که چهار سال و اگر ممکن است هشت سال دیگر رئیس ‏جمهور بماند. ‏

لابد فکر می کنید من مثل خیلی اوقات که طنز می نویسم می خواهم یک مشت پرت و پلا ‏تحویل تان بدهم و دوباره دودره بازی! ولی نه، این بار از این خبرها نیست. برخلاف حرف ‏های آقای جلایی پور که فکر می کند می تواند آب رفته را به سر چشمه برگرداند، من اصلا ‏چنین فکری نمی کنم، بلکه معتقدم باید همگی مدد کنیم و چوب تو …. نه اشتباه نکنید، چوب ‏توی دست مان بگیریم و به هر کسی که می خواهد به دیگران اعم از خاتمی و هاشمی و ‏کروبی و قالیباف و لاریجانی و اصلاح طلبان و هر که هست و نیست، رای بدهد درسی بدهیم ‏که به احمدی نژاد رای بدهند. من چهل دلیل قاطع و روشن برای انتخاب احمدی نژاد دارم که ‏امیدوارم شما هم با من موافق باشید. ‏

دلیل اول، رهبر دنیای عرب می شود: ما هفتاد میلیون نفر هستیم و سالانه صد و سی میلیارد ‏درآمد نفتی داریم، احمدی نژاد این همه برای ما و جهان دردسر درست کرده است، من حدس ‏می زنم که اگر او از ریاست جمهوری حذف شود، با توجه به اینکه به قول خودش “ محبوب ‏ترین شخصیت در جهان عرب است” احتمالا رهبر دنیای عرب می شود، یعنی می شود رهبر ‏یک میلیارد آدم با هزار میلیارد درآمد سالانه، و به همین ترتیب اگر با این 130 میلیارد ده ‏سال دیگر جهان را نابود کند، اگر رهبر جهان عرب بشود، قطعا تا سه سال دیگر تکه بزرگ ‏کره زمین را باید وسط مریخ پیدا کرد. ‏

دلیل دوم، روس ها او را می دزدند و از نبوغ اتمی او استفاده می کنند، آنجا هم مثل ایران ‏نیست که هرچه رئیس جمهور نابغه زور بزند، در چهار سال 168 سانتریفیوژ کار کند، یکهو ‏دیدی 168 میلیون سانتریفیوژ با نبوغ او و با پوتین مدودوف بکار افتاد و روس ها قدرتمند ‏شدند و زدند پدر آمریکا و چین را درآوردند و در نتیجه آمریکا هم با سپر و کلاهک و موشک ‏به جان روس ها می افتد و یک سال پس از اینکه در ایران یک حکومت میانه رو بعد از ‏احمدی نژاد سرکار آمد، تمام دنیا از بین می رود، در نتیجه ما هم از بین می رویم، حالا ما می ‏خواهیم دموکراسی و آرامش را وقتی مردیم چه کنیم؟ پس بهتر است همین رئیس جمهور باشد.‏

دلیل سوم، مدیریت جهان به دست او می افتد: اگر احمدی نژاد رئیس جمهور ما نباشد، تمام این ‏رهبرانی که در دنیا هر روز به احمدی نژاد زنگ می زنند و پیت نفت شان را توی صف می ‏گذارند تا از او مشورت بگیرند، شوخی شوخی مدیریت جهان را دست او می دهند، در نتیجه ‏مشکل ما در داخل حل می شود، ولی همه جهان مشکل پیدا می کنند و یک دفعه دیدی پانصد ‏میلیون نفر از آمریکا و فرانسه و مالزی و چین و روسیه و انگلیس از دست احمدی نژاد که ‏مدیر جهان است، پناهنده شدند به ایران. آن وقت ما چه بکنیم با یک جمعیت پانصد میلیونی؟ ‏پس بهتر است همین جا باشد و خودمان بدبخت بشویم.‏

دلیل چهارم، بحران روحی و شوک روانی: اعلام نتایج انتخابات که احتمال دارد یکی از ‏حالات آن عدم انتخاب احمدی نژاد باشد، ممکن است از نظر روانی شوک سنگینی به ملت ‏وارد کند که همین شوک باعث شود تعداد زیادی از خوشحالی سکته کنند و اصلا معلوم نیست ‏تعداد تلفات آن شوک عظیم کمتر از جنگ یا حضور چهار سال دیگر احمدی نژاد نباشد، چه ‏بسا که اگر احمدی نژاد سرکار باشد، به دلیل جنگ یا گرسنگی یا وبا یا فرار از کشور یا ‏اصولا خود احمدی نژاد یک میلیون تلفات بدهیم، اما اگر تعداد تلفات سکته ناشی از خوشحالی ‏رفتنش دو میلیون نفر باشد، از نظر منطقی و بهداشتی و جمعیتی و انسانی بهتر است این اتفاق ‏نیفتد.‏

دلیل پنجم، راست یا دروغ؟ یکی از نکاتی که در این چهار سال مردم به آن عادت کردند این ‏است که رئیس جمهور طبیعتا دروغ می گوید، مگر اینکه عکس اش ثابت شود، گاهی اوقات ‏حتی اگر عکس اش ثابت شود هم معلوم می شود دروغ گفته است. با این وضع هیچ معلوم ‏نیست اگر رئیس جمهور بعدی سرکار بیاید و صادقانه با مردم برخورد کند، ملت باور نمی ‏کنند و اصلا ممکن است چنین حکومتی را نپذیرند و مملکت بریزد به هم، به همین دلیل از ‏نظر امنیتی هم مصلحت این است که احمدی نژاد رئیس جمهور بماند.‏

دلیل ششم، دلایل اقتصادی: با حضور احمدی نژاد قیمت نفت از چهل دلار به 120 دلار ‏رسید، در نتیجه قیمت همه چیز گران شد، مردم هم طبعا پول نفت دست شان آمد، حالا دولت با ‏بودجه صد میلیاردی عادت کرده است و فرضا اگر رئیس جمهور بعدی یک آدم حسابی باشد، ‏قیمت نفت می شود بیست دلار، درآمد مردم هم پائین می آید، اما قیمت ها پائین نمی آید، در ‏نتیجه ما بیچاره می شویم. به نظر من منطقی این است که قیمت ها اینقدر بالا برود که….. ‏فرض دیگری وجود ندارد….‏

دلیل هفتم، چی کارش کنیم؟ فرض کنیم احمدی نژاد رئیس جمهور نیست، چی کارش بکنیم؟ ‏این همه فامیل و خاله خانباجی و پروین و شهین و مهین و باجناق و جاری و زن الهام و زن ‏متکی را کجا جا بدهیم؟ طبیعی است که باید حداقل تا ده سال صد هزار نفری را محافظ احمدی ‏نژاد بگذاریم و حداقل یک دولتی یا یک استانی با نصف بودجه کشور را بدهیم دست کسی که ‏از این دولت نهم نگهداری کند. من که هرچی فکر می کنم نمی دانم او را باید کجا قایم کنیم که ‏فردا دردسری درست نشود. البته می توانیم دولت نهم را با همین وضع نگه داریم، ولی فقط ‏اداره کشور را بدهیم به دست یکی دیگر که هم کشور از دست دشمنان نجات پیدا کند، هم از ‏دست احمدی نژاد.‏

دلیل هشتم، انرژی هسته ای حق مسلم ماست: من نمی دانم چقدر از مردم باور کرده اند که ‏انرژی هسته ای حق مسلم ماست؟ طبیعتا اگر حرف احمدی نژاد را قبول کنیم حتی یک نفر هم ‏در ایران مخالف این حق مسلم نیست( حتی خود من) و طبیعتا ملت ما می دانند که اگر قیمت ‏خانه بالا رفته و اگر آبروی ما در جهان از بین رفته است، و اگر کلی آدم بخاطر این حق مسلم ‏مورد تذکر خیابانی قرار گرفته و به سلمانی ها و مهمانی ها و پارتی ها و سخنرانی ها و ‏کلاس درس و سفارتخانه ها و غیره حمله شده است، همه و همه بخاطر همین حق مسلم ‏ماست، به همین دلیل فرض کنیم فردا ملت از رئیس جمهور بعدی بپرسند، حالا که پدرمان ‏درآمد لطفا حق مسلم ما را بدهید، طبیعتا یا باید رئیس جمهور بعدی آدم راستگویی باشد و ‏اعلام کند که شتر مرد، حاجی خلاص! یا اینکه خود احمدی نژاد باید یک جوری جواب بدهد ‏که ضمن اینکه هیچ اتفاقی نیفتاده، ولی همه فکر کنند اتفاقی افتاده است. ‏

دلیل نهم، مشکلات بین المللی: طبیعی است که با رفتن دولت احمدی نژاد میلیونها آدم بیکار ‏می شوند، این هفتصد میلیون نفری که در جهان دارند هفتاد میلیون ایرانی را بخاطر احمدی ‏نژاد کنترل می کنند، همگی از نان خوردن می افتند، احتمالا با رفتن او مورالس و چاوز و ‏یک عالمه دیوانه دیگر هم دچار مشکلات مالی می شوند، کلی از بیوه زنان ماناگوآ و یتیمان ‏توگو مشکل جدی پیدا می کنند، کلی از موسسات سیاسی جهان که در حال کشف یک هیچ ‏هستند و به همین دلیل نمی توانند آن را پیدا کنند، بیکار می شوند، آیا شایسته است که ما اینقدر ‏خودخواه باشیم که فقط بخاطر مسائل شخصی خودمان این همه آدم را بیکار کنیم؟

‏31 دلیل دیگر نیز وجود دارد که در چهار روز آینده خواهم گفت‏