جنبش علیه کودتا و پرهیز از خشونت

رشید اسماعیلی
رشید اسماعیلی

عدم خشونت بزرگترین نیرویی است که در اختیار بشرست.این نیرو از قدرت عظیم ترین سلاحهای ویران کننده که با نبوغ انسان ساخته شده نیز بیشتر است… سخت ترین دلها و خشن ترین جهالتها هم در برابر طلوع خورشید، تحمل و رنج بدون خشم و بدون بدخواهی،ناپدید خواهند شد.» - مهاتما گاندی

در ایران کودتا شده است، خیابانها هر روز شاهد حضور مسالمت آمیز و مدنی مردمی است که علیه این کودتا به پا خاسته اند، آنها در سکوت راهپیمایی می کنند، در سکوت کشته می شوند و در سکوت برای شهیدان جنبش علیه کودتا سوگواری می کنند،این سکوت اما از هر فریادی رسا تر است، آنها روی پلاکاردهای خود می نویسند: «سکوت من از چماق تو نیرومند تر است» درست هم می گویند، سکوت اکنون بزرگترین  سلاح جنبش سبز است، این سکوت و دستهایی که  «علامت پیروزی» را نشان می دهند به اندازۀ کافی گویا هستند،افکار عمومی در سراسر دنیا به رغم همۀ محدودیتهایی که کودتاچیان بر مجاری اطلاع رسانی داخلی و خارجی تحمیل کرده اند با جنبش سبز علیه کودتا در ایران همدل و همراه است،هیچ کدام از این سانسورها باعث نشده که صدا و تصویر این «غوغای خاموش» را مردم دنیا نشنوند و نبینند.

خشم حزب پادگانی از اینترنت از همین روست، با این حال جنبش ایرانیان علیه کودتا از روز شنبه 30 خرداد وارد مرحله جدیدی شده است، کودتاچیان عزم خود را برای عدم تمکین در برابر خواست مردم و اراده خود برای سرکوب را به رخ کشیده اند. ناگفته پیداست که آنها می کوشند راهپیمایی های آرام مردم را به سوی خشونت و هرج و مرج سوق دهند و بعد به سرکوب بی رحمانۀ جنبش علیه کودتا مبادرت کنند؛ این همان دامی است که نباید اسیر آن شد،ما باید با سکوت، نشانهای سبز و علامتهای پیروزی مان در خیابانها بمانیم اما تداوم و پیروزی این حضور نیازمند شرایطی است. اولا کادر رهبری جنبش، بخصوص شخص میرحسین موسوی باید بر خواست به حق و قانونی «ابطال انتخابات» بایستند و ارتباط خود را با مردم به هر ترتیب ممکن حفظ کنند، این جنبش بدون یک رهبری آگاه و شجاع به نتیجه نمی رسد؛رهبری ای که بر خواست ابطال انتخابات ایستادگی کند و مردم را تنها نگذارد. ثانیا آقایان خاتمی، کروبی و میر حسین موسوی باید هماهنگی و اتحاد عمل خود را حفظ کنند و از هر گونه شکاف و اختلاف احتمالی پرهیز کنند. ثالثا نباید خواستهای جنبش را به صورت نامعقولی افزایش داد «ابطال انتخابات، برگزاری یک انتخابات آزاد تحت نظارت کمیسیون های مردمی و سازمانهای بین المللی و شناسایی و محاکمه آمرین و عاملین خشونتها و کشتار خونین معترضین» خواستهای معقولی است که مردم و رهبران جنبش باید بر آن بایستند؛ هر گونه رادیکالیزه کردن خواستها و افزایش غیر معقول مطالبات  سمی مهلک برای جنبش است. رابعا باید از هرگونه اقدام و شعاری که بهانه به دست سرکوب گران بدهد پرهیز شود. رهبران و بدنه حنبش باید بر این نکته تاکید کنند که به دنبال «براندازی» نیستند و تنها خواهان ابطال انتخابات، برگزاری انتخاباتی آزاد و عادلانه و مجازات عاملین کشتار مردم هستند. خامسا جنبش باید مطلقا به شیوه مبارزه مسالمت آمیز و مدنی و پرهیز از خشونت وفادار بماند. ما باید  افراد ماجراجو و اوباش نفوذی کودتاچیان خودمان را از جنبش طرد کنیم.

عدم خشونت بهترین شیوه برای رسیدن به مطالبات مدنی است، خصوصا در برابر رژیمی که اراده و توان سرکوب را دارد، ما نباید بازی را به زمین خشونت بکشیم. خشونت میدانی است که کودتاچیان در آن پیروز خواهند شد، آنها بی صبرانه در انتظار ورود به میدان خشونتند و حتی طی تظاهرات روز شنبه نشان دادند که برای اعمال خشونت علیه معترضان مسالمت جو و ساکت هم عزمی جزم دارند. در برابر بی رحمی آنها تنها با عدم خشونت می توان پیروز شد. باید از سرکوبگری حاکمیت در مبارزه مسالمت آمیز مردمی ، به عنوان واکنشی منفی بهره برداری کرد تا این سرکوبگری را به شکل سیاسی به خود حاکمیت بازگرداند و از این طریق به تضعیف حاکمیت و تقویت خویش بپردازیم. این روش فقط زمانی اثر گذار است که مردم در مقابله با سرکوب خشونت آمیز،  به روش مبارزه مدنی و مسالمت جویانه خود ادامه دهند و شکیبایی خویش را از دست ندهند،به روشهای خشونت آمیز روی نیاورند و مبارزه را رها نکنند. در این هنگام سیاست سرکوب گری حاکمیت موقعیت حاکمیت را در وخیم ترین حالت ممکن قرار می دهد. ادامه سیاست سرکوب توسط حاکمیت می تواند به تغییر عقیده و رویکرد نیروهایی که یا بی طرفند یا ظاهرا خود را بیطرف نشان می دهند منجر شود. مهمتر از همه ادامه این رویکرد در ظرف مدت چند هفته می تواند منجر به شکاف در حاکمیت و نیروی نظامی شود،مبارزان با پرهیز از خشونت و ادامۀ این روند طی مبارزه  قدرت مردم را افزایش می دهند. این روش موجب تنفر از حاکمان در سه گروه می شود 1- در خود حاکمیت و نیروهای نظامی،2- افرادی از جامعه که اهداف اعتراضات برای آنها مهم است اما تاکنون به آن نپیوسته اند(مثلا کارکنان صنعت نفت) این شکافها می تواند قوه سرکوب کودتاچیان را چند پاره کند. 3-  نیروی سوم ، می توان با ادامه روش مبارزه مسالمت آمیز نیروی سوم را به نفع حنبش علیه کودتا به میدان آورد.

 اگر بخواهیم پیروز شویم باید بر ترس غلبه کنیم و جنبش سبز سکوت را با تکیه به عدم خشونت ادامه دهیم، باید این «صدای سکوت» را در تمام ایران و در کوی و برزن طنین انداز کنیم:

آفاق ازصدای سکوت تو روشن است/خاموشیت مباد که فریاد میهنی                

پی نوشتها:

تعبیری است از استاد محمود دولت آبادی در شاهکار بی مانند استاد یعنی «جای خالی سلوچ»

با عذر خواهی از استاد شفیعی کدکنی بخاطر دستکاری در این بیت، به اقتضای زمانه!