این بار تحریم ها با گذشته فرق دارد

سید محمد صدر
سید محمد صدر

زنان سرتاپا سیاه‌پوش با چشمانی سیاه و نافذ که از شکاف روبنده‌ها دیده می‌شوند در کنار مردانی که غالبا سرتاپا سفید پوشیده‌اند، پشت فرمان جدیدترین مدل خودرو‌های ساخت غرب. زنانی که فقط شش سال از شناسنامه‌دار شدن‌شان می‌گذرد و چند هفته بیشتر نیست که حق رأی دادن به آنها داده شده، در کشوری که همچنان بر اساس سنت‌های چند صد ساله و نظام پادشاهی اداره می‌شود. وقتی نام عربستان سعودی به میان می‌آید غالبا تصاویری این‌گونه به ذهن خطور می‌کند اما چیزهای دیگری هم هست. شما مطمئنا تو دبستان نقشه جغرافیای ایران رو دیدید، شبیه یک گربه‌اس، ارمنستان، آذربایجان، ترکمنستان، افغانستان، پاکستان، کشورهای حاشیه خلیج‌فارس، کویت، عربستان، عراق، ترکیه، می‌دونید نظرشون راجع به این گربه چیه؟‌ روابط ایران و عربستان سعودی افت و خیز‌های زیادی در طول تاریخ داشته است. تنها خلیج فارس نیست که بین مرزهای جغرافیایی این دو کشور فاصله انداخته است شکاف‌های تاریخی بین اعراب و اقوام پارسی و شکاف‌های فرقه‌ای میان شیعه و سنی فاصله‌ای به عمق قرن‌ها بین این دو کشور ایجاد کرده است. ایرانیان خود را وارث تمدنی کهن‌ می‌دانند و در نگاه اعراب زادگاه آنها محل ظهور و گسترش اسلام است.

نزهت امیر آبادیان با این شروع، مقدمه ای نوشته بر مصاحبه اش با محمد صدر قائم مقام سابق وزارت خارجه در زمان دولت خاتمی که در ادامه آمده اگرچه ارتباط تاریخی بین ایران و اعراب، خلیج‌فارس سابقه طولانی دارد و بخشی از مردم استان خوزستان ایران عرب‌تبار هستند و بسیاری از خانواده‌های ساکن حاشیه خلیج‌فارس و جنوب عراق ریشه‌های ایرانی دارند. اما ریشه اختلافات میان دو کشور را می‌توان رقابت‌های سیاسی بر سر نفوذ و قدرت منطقه‌ای دانست. خاندان پادشاهی سنی مذهب حاکم بر عربستان نگران نفوذ و قدرت‌گیری شیعیان و ایرانیان است. از سوی دیگر تفاوت میان سیستم حکومتی ایران و عربستان در راس تفاوت‌ها و بی‌اعتمادی‌ها قرار می‌گیرد. در عربستان خاندانی قدیمی به روش سنتی پادشاهی می‌کند درحالی‌که نظام حاکم بر ایران یک جمهوری اسلامی برآمده از انقلاب با عناصر جمهوری‌خواهی و برخاسته از فقه شیعه است و این موضوع به‌تنهایی از سوی حکومت عربستان تهدیدی تلقی می‌شود.

به نوشته مصاحبه گر دکتر محمد صدر در مورد روابط ایران و عربستان در این مصاحبه سخن ها گفته است. 

بسیاری از رسانه‌های غربی این سوال را مطرح کرده‌اند که ایران چه سودی از این ترور می‌برد، سوال من این است که آمریکا و به دنبال آن عربستان سعودی چه سودی از مطرح کردن این اتهام می‌برند؟  
واقعیت این است که آمریکا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، استراتژی ایران‌هراسی را در میان اعراب به‌ویژه در شورای همکاری خلیج‌فارس دنبال می‌کرد. این استراتژی در بعضی مقاطع تاریخی موفق بود و در بعضی مقاطع نیز با شکست روبه‌رو شد و اصولا شورای همکاری خلیج‌فارس در چارچوب همین استراتژی تشکیل شد. آمریکا کشور‌های حوزه خلیج‌فارس را تهدید کرد که انقلاب اسلامی ایران به سراغ شما هم خواهد آمد بنابراین شما باید برای مقابله با ایران با هم هماهنگ باشید. به همین دلیل شورای همکاری خلیج‌فارس را تشکیل دادند. در جنگ صدام علیه ایران هم این شورا به‌طور کامل از صدام حمایت کرد اما با وجود جنگ بحث “ایران‌هراسی” نتوانست به‌طور کامل نفوذ کند. در دوره اصلاحات این استراتژی کاملا با شکست روبه‌رو شد یعنی موفقیت‌های دولت اصلاحات در سیاست خارجی و گسترش روابط با همه دنیا و به‌ویژه با کشور‌های عربی و به‌خصوص با شورای همکاری خلیج‌فارس به‌طور کلی این استراتژی را کنار زد و آمریکا در این مورد کاملا حالت انفعالی پیدا کرد. به خاطر دارم در سفری که در زمان اصلاحات به امارات کرده بودم شیخ زائد رییس دولت امارات بود. شیخ زائد در آن ملاقات به من گفت آمدن آقای خاتمی نه تنها برای ایران امنیت ایجاد کرد حتی برای ما هم در کشورهای جنوب خلیج‌فارس احساس امنیت ایجاد کرده است. این در واقع احساسی بود که مجموعه کشورهای خلیج‌فارس داشتند از جمله عربستان سعودی. بنابراین می‌توان گفت در آن دوره استراتژی ایران‌ستیزی آمریکا با شکست کامل روبه‌رو شد. متاسفانه در دوره بعد، استراتژی درازمدت آمریکا با موفقیت همراه شد و کار به جایی رسید که رابطه این کشورها با ایران به پایین‌ترین سطح ممکن نزول یافت. این اتهام و سناریویی که در حال حاضر توسط آمریکا مطرح شده دقیقا در چارچوب همان استراتژی‌ای است که متاسفانه با موفقیت کامل همراه شده است تا جایی که عربستان سعودی مهم‌ترین کشور عضو شورای همکاری خلیج‌فارس با آمریکا همراه شده و در شورای امنیت سازمان ملل از ایران شکایت می‌کند و آمریکا هم با جلب حمایت‌های سیاسی و بین‌المللی به دنبال صدور بیانیه یا قطعنامه‌ای علیه جمهوری اسلامی ایران است. 


به نظر شما اگر ایران روابط بهتری با کشور‌های منطقه داشت، عربستان موضع دیگری در مورد این اتهام می‌گرفت؟  
قطعا، عربستان یک دولت محافظه‌کار است و دولت محافظه‌کار یعنی دولتی که هیچ‌گونه اقدامات تند و افراطی‌ای در سیاست خارجی انجام نمی‌دهد. موضعی که در حال حاضر عربستان سعودی در مقابل ایران اتخاذ کرده است در طول 32 سال بعد از انقلاب سابقه نداشته است. این کار با ماهیت محافظه‌کارانه دولت عربستان در تضاد است به‌خصوص در حال حاضر که عربستان در داخل کشور خود دچار بحران جانشینی قدرت است. ملک عبدالله مریض است. به‌طور کلی عربستان اکنون در شرایطی نیست که بتواند بحرانی در سیاست خارجی خود ایجاد کند آن هم در مقابل کشور بزرگی مثل ایران، اما متاسفانه شرایط به گونه‌ای است که عربستان چنین اقداماتی را انجام می‌دهد. 


دولت آمریکا اعلام کرد که سه، چهار ماه روی پرونده اتهام ایران کار می‌کرده به نظر شما همزمانی بین مطرح شدن این اتهامات با گزارش احمد شهید در مورد حقوق‌بشر در ایران و گزارش آمانو درباره مسایل هسته‌ای برنامه‌ریزی شده است؟  
اولا بنده شخصا اطلاع دقیق ندارم که این اتهام سناریوسازی آمریکاست یا اینکه آمریکا واقعا مدرکی در اختیار دارد، اما این خیلی مهم نیست یعنی ما می‌توانیم این‌گونه تعبیر کنیم که چه این قضیه سناریوسازی و دروغ باشد و چه اینکه اقدامی انجام شده باشد، قدر مسلم آمریکا می‌خواهد برخوردش را با ایران نسبت به گذشته یک درجه بالاتر ببرد. اگر این اتهام واقعی باشد قطعا آمریکا عکس‌العمل نشان خواهد داد و اگر هم سناریو باشد که اساسا سناریو نوشته شده برای اینکه برخوردی شود، پس روشن است که تصمیم کابینه اوباما و مجموعه حاکمیت آمریکا این است که برخورد شدیدتری نسبت به گذشته علیه جمهوری اسلامی ایران صورت بگیرد. حالا اینکه این برخورد جدید چه خواهد بود باید بررسی شود. مسلما در مرحله اول این برخورد اعمال تحریم‌های بیشتر خواهد بود. 


تحریم‌ها که تازگی ندارند…  
این بار فرق دارد، در حال حاضر بحث تحریم بانک مرکزی است که در این سال‌ها سابقه نداشته است. اگر بانک مرکزی ایران تحریم شود مشکلات اقتصادی جدی‌تری نسبت به مشکلات کنونی به وجود خواهد آمد. بحث بعدی در زمینه تحریم نفتی ایران است. بنابراین در این مرحله بحث تحریم‌هاست؛ البته این امکان وجود دارد که به فاز نظامی هم برسد. در حال حاضر بحث حمله نظامی در رسانه‌های غرب به صورت قابل تاملی مطرح است اینکه آمریکا این کار را انجام خواهد داد یا نه هنوز مشخص نیست اما قطعا اگر قضیه بخواهد وارد فاز نظامی شود حتما نیاز به صدور قطعنامه از شورای امنیت سازمان ملل است که بعید می‌دانم آمریکا بتواند همه 15 عضو شورای امنیت را راضی کند که به چنین قطعنامه‌ای رای مثبت بدهند. چنان که در گذشته هم نتوانسته در مورد سوریه این کار را انجام دهد. احتمال دیگری که وجود دارد این است که مثل جورج بوش یک‌جانبه عمل کند نه از طریق سازمان ملل، یعنی همان کاری که جورج بوش در رابطه با عراق کرد؛ وقتی نتوانست از شورای امنیت قطعنامه بگیرد خودش به‌تنهایی وارد عمل شد و حمله کرد. اوباما در این حالت حداقل باید اتحادیه اروپا را با خود هماهنگ کند، در اتحادیه اروپا فرانسه و انگلیس علیه ایران مواضع تندی دارند اما بقیه کشورها معلوم نیست که چه موضعی دارند و بعید است که با اوباما در مورد رفتن به فاز نظامی هماهنگ باشند، بنابراین در این زمینه هم هنوز روشن نیست که چه اتفاقی خواهد افتاد. 


پس شما حمله نظامی را محتمل نمی‌دانید؟  
اولا شخصیت اوباما با جورج بوش متفاوت است اگر جورج بوش رییس‌جمهور آمریکا بود احتمال حمله نظامی بیشتر می‌شد. نادانی جورج بوش و استراتژی نومحافظه‌کاری آمریکایی عامل کنار زدن سازمان ملل و پیروی از اقدامات یک‌جانبه بود که هیچ‌کدام از اینها را اوباما ندارد. بنابراین حتی اگر اوباما بتواند موافقت اتحادیه اروپا یا شورای امنیت را جلب کند احتمال اینکه ارتش آمریکا مثل عراق و افغانستان وارد ایران شود، صفر است. 


روابط ایران و عربستان به‌عنوان دو همسایه هرگز چندان دوستانه نبوده است حتی در دوران حکومت پهلوی؛ به نظر شما دلیل اصلی این موضوع چیست؟  
ایران و عربستان با هم یک رقابت ذاتی دارند؛ رقابتی که مربوط به موقعیت این کشور‌هاست، ایران یک کشور بزرگ با سرمایه‌های نفتی بالا و جمعیت زیاد است عربستان هم به لحاظ خاکی کشور بزرگی است با منابع نفتی بسیار بالا و ادعای به قول خودشان خادم‌الحرمینی، عربستان در واقع خود را متولی اسلام و جهان اسلام می‌داند، طبیعتا اسلام عربستان با اسلامی که در ایران انقلاب کرد متفاوت است؛ در این زمینه هم این دو کشور با هم رقابت دارند و این یک واقعیت است اما در زمان دولت اصلاحات این رقابت‌ها تبدیل به رقابت دوستانه‌ای شده بود.


شما به‌عنوان یک کارشناس که در دوره‌ای عملا درگیر مسایل و مشکلات کشور‌های عربی بودید بهترین راه برای عبور از این شرایط را چه می‌دانید؟  
من بخشی از این شرایط را نتیجه روابط و سیاست‌های غیرکارشناسی سال‌های اخیر می‌دانم. در حال حاضر نظام باید به گونه‌ای عمل کند که ایران از این شرایط خارج شود. با ارایه توضیحات دقیق و منطقی به سازمان ملل، آقای صالحی هم اشاره کرده است که ما آماده همکاری و توضیح دادن هستیم، باید نسبت به این قضیه حساس بود و با درایت و دقت سعی کرد تا به گونه‌ای بحران رفع شود. 

منبع: شرق دوم آبان