اگر لازم باشد اوباما دو کلمه فارسی را یاد بگیرد تا ایران را بهتر بشناسد، آن دو کلمه مصلحت و آبرو است. در طول این ۳۴ سالی که از شروع انقلاب اسلامی میگذرد، مصلحت ستون تصمیمگیریها بوده است، اما در چارچوبی که به رهبران ایران اجازه بدهد آبروی خود را حفظ کنند. اگر قرار باشد برای بنبست هستهای قطعنامهای صادر شود باید این دو مفهوم را در نظر داشت.
در سال ۱۹۸۸ ایران پس از هشت سال جنگ با صدام آتشبس سازمان ملل را پذیرفت، چون به مصلحت کشور بود. مهم این بود که عراق از خاک کشور رانده شده بود و ایران میتوانست ادعای پیروزی کند.
در طول هزاران سال، فرهنگ ایران با سنت افتخار و احترام شناخته شده است. در تاریخ مدرن ایران هیچ زمانی را نمیتوان یافت که مصلحت بر آبرو پیشی گرفته باشد. غرب این مفاهیم را به سختی درک میکند. این موضوع خصوصا تحت ریاست جمهوری جرج بوش به چشم میخورد که در پاسخ به موافقت تاکتیکی ایران نسبت به حمله آمریکا به افغانستان، این کشور را یکی از محورهای شرارت خواند.
پس از حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳، سفیر سوئیس در ایران یک طرح توافقنامه جامع با تهران را به دست واشنگتن رساند که همهچیز را از برنامه هستهای تا حمایت این کشور از گروههای شورشی در منطقه پوشش میداد. به رغم این قدم مهم، با ایران به سردی برخورد شد. گفته میشود که دیک چنی معاون جرج بوش این ابتکار را نمیپذیرد و میگوید ما با شیطان گفتوگو نمیکنیم.
حالا به لطف خاطرات حسن روحانی، مذاکره کننده پیشین ایران، میدانیم که جرج بوش یکسال پس از رد کردن توافقنامه به سمت ایران آمد. تعجبی نیست که این بار ایران پیشنهاد مذاکرات را رد میکند. در این ۹ سال برنامه هستهای ایران که افتخار این کشور محسوب میشود پیشرفت زیادی کرده و همهچیز پیچیدهتر شده است.
مسیر فرصتهای از دسترفته راهی سی ساله است. نتیجه این است که باراک اوباما ششمین رئیس جمهور متوالی است که به جایی کشانده شده تا ایران را یک تهدید ببیند نه یک فرصت. وقت آن رسیده که آمریکا از این چرخه بدنهاد خارج شود و صداهای غیرمنطقی که نزدیک شدن به ایران را منع میکند نشنیده بگیرد.
وقتی اوباما در سال ۲۰۰۹ به قدرت رسید قول گفتوگو با ایران را داد. بسیاری در تهران هنوز منتظر هستند تا او به وعدهاش عمل کند. اما چگونه؟
میدانیم که اگر حق قانونی ایران برای غنیسازی اورانیوم تحت پیمان انپیتی به رسمیت شناخته شود، این کشور در جهت شفافسازی اقدام میکند و غنیسازی بیشتر از نیاز برای نیروگاههای انرژی اتمی را دنبال نخواهد کرد.
مهم است که توافق به چه شکل انجام شود. در حالیکه تهران در این توافق به مصلحت خود میاندیشد، رهبران غربی باید بدانند که برداشتن قدم اول برای حفظ آبروی ایران مناسب نیست.
در ماههای آینده قرار است ایران مذاکرات با گروه ۱+۵ را دنبال کند. اوباما و گروهش باید به مفهوم مصلحت و آبرو فکر کنند. درک ذهنیت ایران برای پیشبرد مسیر گفتوگو با ایران حیاتی است.
منبع: استار تریبون - 6 ژانویه 2013