همین چند روز پیش بود که سید اصلاحات برای توجیه حضور دوباره خود و یارانش در صحنه سیاست نظام ولایی، مشوقانه خبر از “باز شدن فضای سیاسی کشور می داد، و از نشانه هایی می گفت که گویی در دل تاریکی، روزنه ای از نور یافته است. اما از سخنان رهبری نظام در روز سه شنبه، که در واقع چیزی جز اولتیماتوم به اصلاح طلبان و شخص آقای خاتمی و ایضا مردم نبود، باید دریافت که سید اصلاحات و یارانش به کورسویی سیاسی دچار گردیده و از سر بی بلد بودن راه، باز هم به بیراه می روند.
آقای خامنه ای در سخنان سوم مردادماه خود با گفتن این جمله که “در آن دورهای که ادبیات مسئولان ما {دولت خاتمی} آمیخته به تملق گویی از غرب و آمریکا شد، فردی که مجسمه شرارت بود، به خود اجازه داد که جمهوری اسلامی ایران را محور شرارت معرفی کند” در واقع خط بطلانی بر همه تصورات خوش باورانه اصلاح طلبان کشید و در مقابل مهر تائیدی بر گفته های فرماندهان سپاه پاسداران زد که بعد از اعلام حضور اصلاح طلبان در انتخابات پیش رو به کرات این هشدار را به گوش اصلاح طلبان رساندند که “نمی گذاریم رای بیاورید”.
صرف نظر از پیام صریحی که در سخنان رهبری نظام خطاب به اصلاح طلبان وجود داشت، حکم به تحمل وضعیت موجود و دم نزدن مردم از نابسامانی های معیشتی، از دیگر اشارات مستقیم آقای خامنه ای، خطاب به ملت گرفتار ایران بود؛ملتی که در شرایط کنونی با ایستادن در صف های طویل ارزاق عمومی مانند مرغ و گوشت و… هر روزتحقیر می شوند و بنا بر گزارش مسئولین نظام و نه بیگانگان، دیگر قادر به خرید نان هم نیستند چرا که در بسیاری از نانوایی ها، به دلیل کاهش قدرت خرید مردم، نان ها تلنبار می شوند. حتی در برخی ازمحلات تهران هم نانوایی ها یا تعطیل شده و یا ساعات پخت نان را کاهش داده اند.
می گویند کمبوجیه پسر کوروش، عاشق یکی از خواهران خود شد و خواست او را به همسری برگزیند، اما از آنجائیکه خواست پادشاه بر خلاف سنت بود، قضات دربار شاهی را احضار کرد و از آن ها پرسید آیا قانونی که ازدواج خواهر با برادر را اجازه دهد وجود دارد یا خیر؟ قضات شاهی پاسخی دادند که هم عادلانه بود و هم عاقلانه. آنها به ولی نعمت خود گفتند: چنین قانونی وجود ندارد، اما قانونی هست که به شاه اجازه میدهد هر آنچه مایل باشد انجام دهد… حال حکایت حکم بی منطق رهبر مسلمین جهان است که با نادیده گرفتن عدم کفایت خود که با انتصاب دولت بی کفایت، ملتی را به بلای عظیم گرفتار کرده است، حکم به تحمل مشقت وگرسنگی ملت هم میدهد چرا که بنابر قانون خود نوشته همه دیکتاتوران، مردم جز اسیران حلق به گوش نیستند و حکم،حکم ولی فقیه است.
آقای خامنه ای و مریدانشان بر این باورند که آنچه امروز نظام را به تنگنا کشانده وجود تحریم ها ی مجامع بین المللی است در حالیکه به شهادت قریب به اتفاق کارشناسان اقتصادی، وضعیت امروز، صرف نظر از تحریم ها، بر آیند بی کفایتی رهبری و زمامداران نظام است؛ تا نگوئید به کدام نشانه، بیادتان می آورم هفت سال پیش از این کارشناسان و متخصصین اقتصادی داخل و خارج از کشور نسبت به آینده اقتصادی ایران هشدار داده بودند. از جمله مهر ماه دو سال پیش نشریه فرانسوی زبان “Les Echos” از نامه محرمانه کارشناسان اقتصادی به رهبر جمهوری اسلامی خبر داد. بر اساس گزارشی که این نشریه منتشر کرد، اقتصاددانان نسبت به فروپاشی اقتصاد ایران در سالهای آینده هشدار داده بودند. قبل از آن هم تعدادی از اقتصاددانان داخل کشور در سه نامه به رئیس دولت، از سیاستهای اقتصادی “غیرکارشناسی” و “نسنجیده” دولت انتقاد کرده و از وی خواسته بودند “در اتخاذ سیاستها و تدابیر اقتصادی، مبانی نظری علم اقتصاد و تجربه غنی دولتهای قبلی را در این عرصه نادیده” نگیرد.
حال در شرایطی که بیش از دوسال از آخرین نامه اقتصاددانان به دولت منتخب رهبری میگذرد، و شرایط موجود نشانه صحت آن پیش بینی ها است، باز هم جناب رهبری کماکان می گویند “دشمنان انقلاب و اسلام سعی میکنند با واقعیت سازی و واقعیت نمایی، مسئولان و مردم را دچار خطا در محاسبات کنند”.
آنچه گفته آمد بخشی از همان نشانه هایی است که آقای خاتمی آن را به فال نیک گرفته بودند و قصد داشتند ( و شاید هم هنوز هم قصد دارند) آن را چراغ راه نمایند تا نظام را اصلاح کنند؛در حالیکه از سخنان روز سه شنبه آقای خامنه ای نه معنای فضای باز سیاسی استنباط می شود و نه نشانه ای از متنبه شدن رهبری،جز اینکه باور کنیم سید اصلاحات و یارانش به کور سویی سیاسی گرفتارشده باشند.