مهرداد شیبانی
در این گرمای کشنده اولین هفته مرداد ماه 1387 هیچکس پیدا نشد به داد ملت ایران برسد که روز به روز، به گفته رئیس جمهور ضداستکباری و” عاشق انسان ها” خوشحال تر و خوشبخت تر” می شوند. به راستی که این ملت مردند از سعادت و کسی بفریادشان نرسید.
یکشنبه صبح، هنوز آفتاب سر نزده 30 جوان که در همین نظام خوشبخت پرور بزرگ شده بودند، به دار آویخته شدند . دادستانی تهران ـ که دادستانش در کشتن زنان خبرنگار در نیمه شب بااستفاده از لنگه کفش تخصص دارد ـ این افراد را ”قاچاقچیان مواد مخدر، اراذل و اوباش و اشرار تهران” نامید. کاری هم نداشت که این خبر تیتر اول روزنامه های جهان شد و اتحادیه اروپا آن را “توهین به کرامت انسان” دانست. مهم این بود که مردم ایران بازهم خوشحال تر و خوشبخت تر شدند. مخصوصا وقتی از اخبار شنیدند که “درآمد نفتی 6 ماهه ایران در سال جاری معادل کل درآمد سال گذشته و معادل 54 میلیارد دلار است.“
معلوم بود که این پول نفت را دولت مهر ورزی صرف بقای خودش نکرده و به جیب آفریقائی و عرب و اهل آمریکای جنوبی نریخته است و قرار نیست دو دستی تقدیم روسیه کند تاسیستم پیشرفته دفاعی بخرد.
روز بعد به گزارش خود دولت “اشتغال ایرانی خانه روی آب” از کار در آمد ومعلوم شد: “مسوولان جمهوری اسلامی براساس آمارهای قلابی از کاهش نرخ بیکاری در ۱۹ استان کشور به زیر ۱۰ درصد خبر داده اند. در تعاریف مرکز آمار برای تعیین نرخ بیکاری شاغل به کسی اطلاق میشود که در هفته مورد بررسی حداقل یک ساعت کار کرده باشد.“
و بازهم مردم ایران خوشحالتر وخوشبخت تر شدند. تازه هنوز باخبر نشده بودند که مرکز تحقیقات استراتژیک با ارزیابی اقتصاد کشورهای مطرح در سند چشمانداز اعلام کرده است: “ایران دارای بیشترین تورم و عربستان صاحب کمترین تورم است.” و وزیر مسکن مژده داده است: “موج دوم گرانی مسکن در راه است.” و گرنه یک جشن مفصل می گرفتند.
همان روز وزیر نفت که جوهر تکذیب سخنانش در مورد عدم خروج توتال از صنایع نفت خشک نشده بود ، فرمایش فرمود: “بزرگترین کاشف نفت و گاز ژاپن در مورد احیای سهم اولیه خود در میدان آزادگان پرس و جو کرده و ایران در حال بررسی این درخواست است. “
اما به گزارش رویتر شرکت “اینپکس هولدینگز اینک” در بیانیه ای گفت: “در این اظهارات هیچ حقیقتی وجود ندارد.“
و مردم بازهم خوشحال و خوشبختر شدند. چه بهتر؛ همسایه های عرب مسلمان دارند به سرعت بزرگترین ذخیره گاز جهان را پمپیاژ می کنند و بالا می کشند.
و اما روز دیگری رسید به نام سه شنبه که در آن ورزش دوستان از بقیه مردم ایران خوشحالتر و خوشبخت تر شدند. در این روز خبر رسید که حتی کنیا هم حاضر نشده است با تیم ملی فوتبال ایران بازی کند؛ و قهرمان امام زمانی وزنه برداری را هم کنار گذاشته اند. آخر رضا زاده که به “ابولفضل” معروف است، امکان داشت برنز بگیرد . ورزش دوستان هم از اینکه فوتبالیست های نازنین ما مجبور نشده اند با این کنیائی های بدبخت بازی کنند و هم اینکه دولت حرمت حضرت عباس را نگه داشت بسیار خوشحالتر و خوشبخت تر شدند.
اصلا هم به بقیه خبرهای خوشحال کنننده توجهی نکردندکه عبارت باشد از خبر بهجت اثر طالبانی کردن دانشگاه توسط مصباح یزدی. اخراج گروهی دیگر از اساتید برجسته دانشکده حقوق و علوم سیاسی. عامل بیگانه خواندن خاتمی توسط کیهان، بستن روزنامه همشهری عصر به عنوان آغاز مبارزه انتخاباتی با قالیباف.
حتی قطع آب درگرگان که مقدمه قطع آب در بقیه کشور است توجه کسی را جلب نکرد.
انگار همه منتظر روز چهارشنبه بودند که از قدیم الایام در ایران به نام روز خوشبختی معروف بوده است وامسال هم مصادف با روز بعثت بود و باید خبری که مردم را به اندازه عمر جمهوری اسلامی خوشحالتر و خوشبخت تر می کرد، به اطلاع افکار عمومی می رسید.
کلید را ثمره هاشمی زد وگفت:
- رابطه باآمریکا ، چرا که نه؟
رئیسش هم که از حضور نماینده آمریکا در اجلاس ژنو، کشف کرده که آمریکا عوض شده است، رک و راست خبر را علنی کرد؛ آن هم نه در رسانه های ایرانی که قابل نیستند، در یک تلویزیون سابقا استکباری آمریکای نازنین. آقای احمدی نژاد در گفتگو با شبکه تلویزیونی آمریکایی ان بی سی گفت: “امروز شاهد رفتارهای جدیدی از سوی دولتمردان آمریکایی هستیم و سوال این است که آیا این تغییر رفتار، احترام آمیز و عادلانه است و یا ادامه همان مسیر تقابل با ملت ایران می باشد که در قالب جدیدی در حال ظهور و بروز است. ما با شرکت در جلسه ژنو این تغییر را نشان دادیم و از حضور نماینده آمریکا در این جلسه استقبال کردیم. اگر آنها همین روند را ادامه دهند، در آینده ای نزدیک شرایط تغییر خواهد کرد. لازمه تغییر شرایط همآن است که آمریکا حقوق ملت ایران، قانون و شرایط احترام آمیز را در مناسبات سیاسی به رسمیت بشناسد و این کار سختی نیست.”
این چراغ آنقدر سبزش تند بود که به نوشته روزنامه اعتماد: “ظاهراً محافظه کاران سنتی بر این باورند که دولت ایران در نشست ژنو بیش از حد به امریکا چراغ سبز نشان داده است و در عین حال تبلیغات منفی بیش از حدی را هم علیه اروپاییان به راه انداخته است. از این رو محافظه کاران سنتی به منتقد رفتار جدید محمود احمدی نژاد در برابر امریکا تبدیل شده اند. انتقاد محافظه کاران به موضع گیری های احمدی نژاد درباره نشست ژنو برمی گردد. احمدی نژاد در شهر یاسوج مرکز استان کهکیلویه و بویراحمد هم درباره نشست ژنو گفت: “امریکا رفتاری متین داشت اما نماینده انگلیس زبان درازی کرد.” این بخش از سخنان محمود احمدی نژاد به صریح ترین پیام و آشکارترین تمایل برای بهبود رابطه ایران و امریکا تعبیر شد؛ تعبیری که اگر رنگ واقعیت به خود گیرد، می تواند به ابزاری مناسب در دستان محمود احمدی نژاد برای انتخابات ریاست جمهوری سال آینده تبدیل شود. بخصوص اینکه پیش از این احمدی نژاد به پیشنهاد تاسیس دفتر حافظ منافع امریکا در ایران هم واکنش مثبت نشان داد.“
دیگر امکان نداشت از این خوشحالتر و خوشبخت تر شد. البته این را مستکبران درک نمی کنند. برای همین هم: “خانم پرینو که در جلسه مطبوعاتی روزانه کاخ سفید صحبت می کرد، گفت: باید به این سخنان با تردید نگاه کنیم. آقای احمدی نژاد در روز شنبه به مردم ایران یک چیز گفت و روز دوشنبه به خبرنگار آمریکایی چیز دیگری را.“
روزنامه نیویورک تایمز که معمولا می شود نظریات وزارت خارجه آمریکا را درآن دید ، نوشت: “برداشت کلی این است که ایران می خواهد با اغوأی کشور های ۱+۵ آنها را به سوی گفت وگو های طولانی ، نامحدود و بدون هزینه سوق دهد و اگر این سند ملاک عمل قرار گیرد، گفت وگو سالها به درازا خواهد کشید.“
کاندولیزا رایس، وزیر امور خارجه آمریکابه ایران هشدار داد که تصمیم خود درباره بسته پیشنهادی گروه ۱+۵ را به موقع اعلام کند. او گفت: “ایرانی ها بهتر است بدانند این مسئله ای نیست که بتوانند بر سر آن وقت کشی کنند . ما دو شیوه [در مقابل ایران] در پیش گرفته ایم؛ اگر یک شیوه جواب ندهد، ما رویکرد دیگر را در پیش خواهیم گرفت”.
باراک اوباما، نامزد دموکرات ها در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا هم تقریبا در همه پایتخت های بزرگ اروپا، همان حرفی را تکرار کرد که در تل آویو زده بود: “ برنامه اتمی ایران را خطرناک است. دولت ایران باید بداند که چه دولت بوش در آمریکا سر کار باشد چه دولت اوباما، این نگرانی عمده آمریکاست.”
گریگوری شولتی، نماینده آمریکا در آژانس بین المللی انرژی اتمی گفت: “هنوز منتظر جواب روشنی از طرف رهبری ایران هستیم.“
و باراک، وزیر دفاع اسرائیل روز سه شنبه تصریح کرد که “به مقامات آمریکا گفته است که کشورش گزینه حمله نظامی به ایران را کنار نخواهد گذاشت.“
در گرمای هولناک تابستان آب و برق نداریم. جوان هایمان را گروه گروه به دار می آویزند. حتی کنیا ما را تحویل نمی گیرد. جهان متحد انتظار لحظه ای را می کشد که ما را درجهنم جنگ بسوزاند.
ولی هرروز خوشحالتر می شویم و خوشبختتر. و تازه این ازنتایج سحر است. درچهار سال اخیر ابر قدرت جهان شدیم، به سرعت بسوی اول شدن دراقتصاد جهان تاختیم و برای اولین بار در تاریخ بشریت، خوشحالی و خوشبختی روز به روز نصیبمان شد. تنها یک پرسش مانده است:
- آمریکای سابقاجنایتکار کی تضمین امنیتی می دهد و بقای مارا می پذیرد، تا این خوشبختی را برای جهان هم ارمغان ببریم؟