”اگر ما درانتخابات شرکت کنیم و هدفمان تنها قدرت باشد به طور طبیعی دچار همان آفت هایی می شویم که روشنفکران ما درگذشته به آن دچار شده اند.“
مهندس محمد توسلی رئیس دفتر سیاسی نهضت آزادی ایران درگفت وگو با روزضمن بیان مطلب فوق همچنین با اشاره به اینکه “ما ایرانیان درکارجمعی ضعیف هستیم” انتخابات ریاست جمهوری اخیر آمریکا را به جهت “حفظ آداب واخلاق انتخابات” الگوی خوبی می خواند. این گفت وگو درپی می آید.
برای آنکه اصلاح طلبان در انتخابات پیش رو بتوانند از سد اصول گرایان عبور کنند چه شرایطی را باید ایجاد کنند؟
برای موفقیت نامزد اصلاح طلبان در انتخابات آتی، نخستین ومهمترین توصیه این است که با توجه به شرایط جاری کشور وموانعی که برای ورود نامزد اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری وجود دارد ـ که شواهد وقرائن آن کاملا مشهود است ـ باید با گفت وگو وتعامل به نامزد واحدی برسند. زیرا اگرهریک از نامزدهای متفاوت مانند آقای خاتمی، کروبی و موسوی جداگانه درانتخابات شرکت کنند، آرایشان تقسیم می شود و به طور قطع ویقین نامزد محافظه کاران درانتخابات آتی پیروز خواهد بود.
اما به طور مشخص با توجه به الگویی که انتخابات آمریکا به ویژه دررقابت خانم کلینتون واوباما و اوباما با مکین مشاهده کردیم، و با توجه به شرایط حساس کشور، شما راه حلتان برای بیرون آمدن اصلاح طلبان از تفرقی که با حضور چند کاندیدا به وجود آمده چیست؟
حال که آقای خاتمی کاندیداتوری خود را اعلام کرده واین اعلام کاندیداتوری با استقبال گسترده داخلی وبین المللی مواجه شده است، الزامات این مقطع تاریخی حکم می کند که آقای خاتمی با بقیه نامزدها ـ اگر چه ممکن است درانتخابات نیز حضور داشته باشند ـ تعامل داشته باشد ودرنهایت آن بزرگواران نیز به نفع آقای خاتمی کناربروند. البته آقای خاتمی نیز بایدبه طور مستمر با آنان در باره همکاری های انتخاباتی و همکاری های پس از مرحله پیروزی گفت وگو کند. از این منظر من معتقدم که انتخابات ریاست جمهوری آمریکا که پوشش وسیعی درسطح جهانی داشت وملت ما نیز این انتخابات را دنبال می کرد، الگوی بسیار خوبی برای همکاری میان کاندیدا هاست. تعاملی که نامزدهای مختلف درفرآیند انتخابات داشتند الگوی بسیار آموزنده ای در مورد انتخابات در کشورهای توسعه یافته است و نشان می دهد که آنها چگونه درراستای منافع ملی خودشان عمل می کنند. بنابراین دراین شرایط نامزد های اصلاح طلبان باید این توسعه یافتگی را دررفتار اجتماعی خودشان بروز بدهند و نهایتا به نامزد واحد دست یابند. این توصیه را ما نه تنها از قبل برآن تاکید کرده ایم بلکه بسیاری از صاحبنظران براین موضوع انگشت تاکید گذاشته اند. حتی نامزدهای دیگرهم پذیرفته اند منتها روی سازوکاری که باید چگونه نامزد واحد انتخاب شود هنوز بحث دارند. البته این موضوع ایرادی ندارد ومی توانند سازوکاری منطقی برای حل گره فوق پیدا کنند.
آیا شما درنهضت آزادی این آمادگی را دارید که دراستان ها و شهرستان ها برای دست یابی به یک وحدت جبهه ای درانتخابات وایجاد یک جنبش اجتماعی برای حفظ سلامت انتخابات وارد عمل شوید و درنهایت طیف های مختلف را به مرحله ای وارد کنید که منجر به گزینش کاندیدای واحد و درنهایت سلامت انتخابات شود؟
کاری که تا کنون ما انجام داده ایم درسطح رسانه ای بوده است به این معنی که ما درمصاحبه های خود و در یادداشت هایی که در نشریه های مختلف منتشر کرده ایم براین ضرورت تاکید کرده ایم. من با اطلاعی که از بعضی از استان ها دارم ومصاحبه هایی که برخی از صاحب نظران درنشریات محلی خود داشته اند نیز مشاهده کرده ام که گفتمان حاضر، یعنی ریاست جمهوری به یک گفتمان غالب تبدیل شده وبسیاری به این واقعیت رسیده اند که راهی جز این نیست؛ بنا براین من فکر می کنم زمینه اجتماعی چنین وحدتی فراهم شده است. اما درمرحله بعدی ما می توانیم از ارتباطات اجتماعی که داریم به صورت شخصی استفاده و زمینه های گفت وگو هایی را فراهم کنیم تا چنین نتیجه ای بتواند محقق بشود.
به نظر می رسد که درشرایط کنونی یکی از مسایلی که می تواند تحت الشعاع مسایل انتخابات قراربگیرد موضوع اخلاق انتخاباتی است. به نحوی که به طور مشخص به جای اینکه درمجموع کارنامه ای سنجیده شود، بر مسایل فردی واخلاقی تاکید و در مورد کاندیداها قضاوت شده است. لذا این مهم است که بدانیم اخلاق انتخاباتی درچه حوزه هایی درکشور ما درمعرض آسیب جدی قرار گرفته است و اصلاح طلبان باید روی چه موازینی حساس باشند؟
به نظر می رسد حوزه اصلی که در این فرآیند نقش کلیدی دارد خصوصیات فرهنگی واجتماعی ما ایرانیان است. ما برخلاف کشورهای توسعه یافته به دلیل فرهنگ دیرین استبدادی که برمناسبات، رفتار وشخصیت ما حاکم بوده است با کار جمعی کمتر مانوس هستیم ودراین حوزه از آمادگی های لازم برخوردارنیستیم. نداشتن روحیه کار جمعی ونداشتن گذشت برای منافع ملی یکی از مسایلی است که ملت ما هزینه های سنگینی بابت آن ها پرداخته است. شما اگر تاریخ صد ساله ما را ازمشروطه تا کنون مطالعه کنید مشاهده می کنید که یکی از بلیات ویکی از مشکلاتی که جامعه ما با آن روبرو بوده، همین خصوصیات روشنفکران جامعه ما است که درهرمقطعی به دلیل همین نقیصه هزینه های سنگینی را نه تنها برای جامعه ما بلکه برای قشر روشنفکر جامعه ما نیز به وجود آورده است. درحالیکه کشورهای توسعه یافته که در آنها دمکراسی نهادینه شده است، این تربیت را پیدا کرده اند و می توانند حول محورهای مشترک از نقاط افتراق خود به نفع منافع ملی و منافع جامعه چشم پوشی کنند. البته من تصور می کنم که لااقل درمیان سه نامزد بیشتر مطرح اصلاح طلبان، لااقل در دو بخش کمتر مشکل وجود داشته باشد. از این رو من میان آقای خاتمی وآقای موسوی فکر می کنم که چنین مفاهمه و چنین زمینه ای برای رسیدن به نقطه نظر مشترک وجود دارد. ما باید از شیخ اصلاحات یعنی آقای کروبی هم این انتظاررا داشته باشیم که با توجه به شرایط خطیری که درکشوروجود دارد و تاکید براینکه دوستان ایشان نیز در این مورد تصریح داشته اند، توجه کنند که اصلاح طلبان باید نامزد واحدی داشته باشند. یعنی ایشان در هرحال با بزرگواری و با احساس مسئولیت تاریخی، باید زمینه های یک چنین گفت وگو وتعاملی را با شخص آقای خاتمی و ستاد ایشان به وجود آورند. البته از آقای خاتمی وستاد ایشان نیز می توانیم این انتظار را داشته باشیم که دریک چنین تعاملی بتوانند به این نتیجه ای که مورد انتظار همه است برسند. به نظر من این موضوع، آن مشکل اصلی وکلیدی است که ما انتظارداریم این بزرگواران در این مقطع بر آن خصوصیت فرهنگی دیرینه ای که مشکل آفرین بوده است، غلبه کنند واین بار رشد وتوسعه یافتگی خود را به منصه ظهورو بروز برسانند. من فکرمی کنم اگر چنین اتفاقی درایران روی بدهد، درواقع یک جهشی درهمکاری های اجتماعی خواهد بود.
آقای توسلی آیا این درست است که شخص، به عنوان یک روشنفکر یا نیروی سیاسی به گونه ای حرکت کند که منافع ملی واستراتژی کلانی که درپشت حرکت انتخابات قرارگرفته بود، امروز پشت سر حرکت او قرار بگیرد؟
به نظر می رسد روشنفکران باید واقع بین باشند و بدانند که اگر درانتخابات یا حوزه سیاسی حضور ومشارکت دارند درراستای احساس وظیفه ملی و دینی و اجتماعی شان است. از این رو اگر دست به یک عمل اجتماعی می زنند، براین اساس نباید هیچ منتی برکسی داشته باشند. این نقطه کلیدی درحفظ آداب واخلاق انتخابات است. اگر ما درانتخابات شرکت کنیم و هدفمان تنها قدرت باشد به طور طبیعی دچار همان آفت هایی می شویم که روشنفکران ما درگذشته شده اند. اما اگر هدف ما از حضور درانتخابات یا درمرحله بعدی شرکت درانتخابات ورای دادن ودرنهایت هدف ما پاسخ به یک نیاز ملی باشد، اگر چه دراین راه هزینه هایی را هم پرداخت بکنیم، نبایداین هزینه را به دیگران تحمیل کنیم. برعکس در این حوزه هرروشنفکری باید به منافع ملی نگاه داشته باشد. اما از طرف دیگر وقتی مشکلی برای یک فرد، حزب یا جمعی در فرآیند انتخابات به وجود می آید، وظیفه مابقی روشنفکران و حتی آن کسانی هم که نامزد هستند ـ چه انتخاب شوند وچه انتخاب نشوند ـ این است که آنان نیز نسبت به این نوع وظیفه شناسی روشنفکران که درعمل اجتماعی مشارکت دارند بی تفاوت نباشند و درجهت دفاع از آنان هرنوع اقدام قانونی که به نظرشان می رسد انجام بدهند. من فکر می کنم اگر ما بتوانیم چنین تقسیم وظیفه و دو نگاه متفاوت را برجسته کنیم دراین شرایط هیچ اعتراضی از هیچ طرف ایجاد نخواهد شد وهمه، چه روشنفکران حمایت کننده و چه نامزد وستادهایی که از آن نامزد حمایت می کنند، می توانند با یکدیگربه صورت جمعی درراستای هدف مشترک، یعنی ایفای وظیفه ملی، گام بردارند.