آمریکا و اسرائیل؛ متحدانی با ساز مخالف‏

نیویورک تایمز
نیویورک تایمز

» مقاله نیویورک تایمز درباره اختلاف هائی بر سر ایران

مقامات ارشد امنیتی هفته گذشته در پایتخت های دو متحد نزدیک- آمریکا و اسرائیل- دربارۀ برنامه هسته ای تهران ‏سخن گفتند. تفاوت ها آشکار بود.‏

آموس یالدین رئیس اداره اطلاعات نظامی اسرائیل یکشنبه گذشته، طی سخنانی برای اعضای هیأت دولت کشورش که ‏به سرعت سر از مطبوعات درآورد، اعلام کرد: “ایران از آستانۀ دانش فنی لازم عبور کرده است.” وی افزود: ‏‏”دستیابی به توانمندی نظامی هسته ای، فقط در گروی به کارگیری دانش فنی لازم برای تولید بمب هسته ای است.“‏

از سوی دیگر، دریالار دنیس بلیر رئیس جدید سازمان امنیت ملی آمریکا، تنها چند روز بعد با حضور در یکی از کمیته ‏های کنگره آمریکا “با احتمال رویاروئی ایران و اسرائیل و یا بحران” بر سر اخبار مربوط به پیشرفت هسته ای ایران ‏هم نظر بود. با اینحال، او گفت اسرائیلی ها “به انتخاب بدترین رویکرد موجود در مواجهه با این مسائل، تمایل بیشتر ‏دارند.” ‏

هر دو نفر در تأیید گزارش ماه گذشته سازمان ملل مبنی بر ذخیره سازی مواد هسته ای کافی - البته با درجه خلوص ‏پایین - از سوی ایران برای تولید یک بمب واکنش نشان می دادند.‏

اسرائیل و آمریکا سالها نگران بودند وقتی چنین لحظه ای فرا برسد، آنها باید چه کار کنند. اکنون آن لحظه فرار رسیده ‏است؛ عبور از نقطه خطر باعث بروز اختلافات عمیق میان دو کشور بر سر سرعت و شدت عمل لازم در تهدید مناسب ‏علیه تهدید ایران شده است. همانطور که دریاسالار بلیر خاطر نشان کرد، ساعت تهدید هسته ای اورشلیم بسیار سریعتر ‏از ساعت واشنگتن تیک تاک می کند. ‏

اینکه این هیاهو به کجا می انجامد، هنوز مشخص نیست. اسرائیلی ها از سطح پیشرفت ایران به عنوان ابزار فشار بر ‏ایالات متحده جهت اتخاذ موضع سخت تر و نیز یادآوری محدودیت در صبر و شکیبائی خود به رئیس جمهور جدید ‏استفاده کرده اند. درواقع مقامات اسرائیلی این پیام را ارسال می کنند که دیپلماسی مورد نظر دولت اوباما در قبال ایران ‏باید سریعتر آغاز شود و زودتر هم پایان یابد. یکی از مقامات ارشد امنیتی اسرائیل گفت: “تکلیف باید تا اواخر بهار یا ‏اوائل تابستان مشخص شود.» و این پیامی است که در اسرائیل به هیلاری کلینتون وزیر خارجه آمریکا داده شده است. ‏آنها می گویند در غیر اینصورت، ایرانی ها گفتگو را تا ابد ادامه می دهند و در عین حال سرگرم تولید بمب خواهند بود.‏
از سوی دیگر، تیم اوباما برای تعیین دیپلماسی جدید خود در رویکرد به تهران، صبرپیشه کرده است. انتخاب دنیس ‏راس کهنه سوار آمریکا در خاورمیانه به عنوان مسؤول تیم واشنگتن در تنظیم آنچه اوباما “هویج های بزرگتر و چماق ‏های سنگین تر” خوانده بود نیز در همین راستا است. ممکن است گفتگوهای واقعی تا پس از برگزاری انتخابات ریاست ‏جمهموری خرداد ماه در ایران آغاز نشود. ‏

بنابراین ممکن است نقطه مورد نظر واشنگتن برای تماس جدی با ایران از ضرب الاجل اعلام شده از سوی اسرائیل ‏عبور کند. از نگاه مقامات اسرائیلی، دست کم تحریم ها باید هرچه سخت تر اعمال شوند. ‏

همه این اتفاقات یکسال پس از آن روی می دهد که مقامات اسرائیل با حضور در کاخ سفید، درخواست استفاده از بمب ‏افکن های غول پیکر، اجازه عبور از آسمان عراق و امکان سوختگیری را ارائه دادند تا طرح حمله به تأسیسات غنی ‏سازی ایران در نطنز را عملی کنند.‏

پاسخ جورج بوش منفی بود و اسرائیلی ها هم دست از درخواست خود کشیدند؛ حداقل اینکه موقتاً از آن دست کشیدند. ‏برخی مشاوران سابق جورج بوش می گویند امروز دیگر مطمئن نیستند اسرائیل تصمیم خود برای حمله به ایران را ‏گرفته یا خیر، زیرا تا پیش از سر کار آمدن دولت جدید در پی بدست آوردن تجهیزات لازم برای دست زدن به این کار ‏بودند، یا اینکه در پی مجاب کردن بوش به حمله پیش از ترک کاخ سفید بودند. ‏

‏ آمریکائی ها و اسرائیلی ها بر روی چند نکته اتفاق نظر دارند: بازرسان بین المللی دریافته اند سرعت غنی سازی ‏ایران بیش از هر زمان دیگری است، و تنها به اندکی ادامه غنی سازی برای دستیابی به سوخت مورد نیاز بمب هسته ‏ای نیاز هست. ‏

با این حال، ممکن است این حقایق مشترک به تنظیم سناریوهای مختلف منجر شود، همانطور که اسرائیلی ها از یک سو ‏و رابرت گیتس وزیر دفاع آمریکا از سوی دیگر به طرح آن پرداخته اند. گیتس گفت هنوز چندسالی تا توانائی ایران ‏برای ساخت زرادخانه سلاح هسته ای فاصله داریم. ‏

در دنیائی با نتیجه گیری های عجیب، گاهی مشکل است حتی بین متحدان نیز به این نکته پی ببریم که چه کسی جدی ‏است و چه کسی بلوف می زند. ‏

ممکن است مقامات اسرائیل جهت آماده کردن واشنگتن برای دست به کار شدن در موقع لزوم انگیزه هائی داشته باشند، ‏حتی اگر واقعاً هم قصد انجام کاری نداشته باشند. این راه حلی است که می توان به کمک آن یک متحد را به اتخاذ تحریم ‏های سنگین تر، و یا حتی اگر لازم شد، به استفاده از زور، مجاب کرد.‏

مشاوران برجسته آقای اوباما حدس می زنند بنیامین نتانیاهو- نخست وزیر آینده اسرائیل- خطر اقدام یکجانبه را به تن ‏نمی خرد. این مسأله می تواند روابط آن کشور را با مهمترین متحدش تحت الشعاع قرار دهد. اما این فقط یک حدس ‏است.‏

اگر اسرائیل درحال بلوف زدن باشد، دراین صورت آن کشور تنها کسی نیست که این کار را می کند. ‏
ریشه این مشکل که چگونه باید به پیشرفت هسته ای ایران واکنش نشان داد، به احساس عدم امنیت در خود ایران بر می ‏گردد. ایرانی ها به مدت 18 سال کار هسته ای خود را مخفی کرده بودند. سال گذشته بود که آمریکائی ها در خصوص ‏احتمال حمله اسرائیل به ایران گفتند بسیاری از تأسیسات هسته ای هنوز مخفی نگاه داشته شده اند. اسرائیلی ها می گویند ‏دست زدن به حمله می تواند برنامه هسته ای ایران را تا سه سال عقب بیاندازد، درحالیکه آمریکائی ها می گویند تأثیر ‏آن تنها به اندازه شش ماه خواهد بود. ‏

ایران اغلب به بزرگنمائی توانمندی های خود دست زده است تا غنی سازی اورانیوم را امری غیرقابل بازگشت نشان ‏دهد. در عین حال، از پاسخگوئی به سؤالات بازرسان بین المللی درباره فعالیت های خود نیز طفره رفته است، و همین ‏مسأله بر قصد آنها در استفاده از اورانیوم غنی شده برای تولید بمب دلالت دارد. ‏

اگر ایران در پی فرو نشاندن تنش ها بود، می توانست این کاررا به ساادگی انجام دهد: اورانیوم غنی شده را به سوخت ‏رآکتور اختصاص دهد.‏

اسکات کمپ کارشناس هسته ای در دانشکده روابط عمومی و بین المللی وودرو ویلسون از دانشگاه پرینستون در ‏مصاحبه ای گفت: “ما امیدواریم آنها چنین کاری را بکنند.” ایران پا را از این مرحله فراتر گذاشته و راه را برای ادامه ‏غنی سازی بیشتر اورانیوم باز نگهداشته است. اینکه آنها با چه سرعتی می توانند به این کار ادامه بدهند، حتی در میان ‏کارشناسان هسته ای نیز اختلاف عقیده وجود دارد.‏

بخش نظارت بر ایران در طرح کنترل تسلیحات هسته ای ویسکانسین اعلام کرده است این روند تنها دو تا سه ماه طول ‏خواهد کشید. از سوی دیگر، مقاله جدیدی که از سوی آقای کمپ و کالج وی منتشر شده، این زمان را بین 9 تا 36 هفته ‏تخمین زده است. ‏

جفری جی لویس، متخصص هسته ای از بنیاد آمریکای نوین گفت: “در رقابت میان بمب ایرانی و بمباران ایران، ما ‏برنده خواهیم شد. قبل از آنکه آنها مقدار ماده قابل استفاده در بمب را بدست بیاورند، سقف را بر سرشان خراب می ‏کنیم.“‏

جامعه اطلاعاتی آمریکا نیز به سهم خود تخمین زده است که ایران احتمالاً مقدار اورانیوم غنی شده لازم برای تولید یک ‏بمب را تا پایان سال جاری در اختیار خواهد داشت؛ با این حال تاریخ محتمل تر را بین سال آینده تا 2015 ذکر کرده ‏است. ‏

دریاسالار صرفنظر از علائم و نشانه ها، به این اعداد استناد کرده است.‏

منبع: نیویورک تایمز- 14 مارس‏