گروگانگیری، ابزار دیپلماتیک ایران

نویسنده

» مقاله انتقاد آمیز نیوزویک از جمهوری اسلامی

کریستوفر دیکی

ایران باردیگر دست به گروگانگیری زد. این بار چهار سرنشین انگلیسی یک قایق مسابقه ای را که در محدوده باریک آب های بحرین به قایقرانی مشغول بودند و نفر پنجمی که ارتباط رادیوئی را در این مسابقه برقرار می کرد، دستگیر کرد. رژیم ایران مثل همیشه ادعا کرد این افراد قانون را زیر پا گذاشته اند و در این مورد، وارد آب های ایران شده اند. ایران باز هم  تهدید کرد افراد بازداشت شده را به جاسوسی متهم خواهد کرد. طبق معمول، تمام آنچه ایران برای موجه جلوه دادن اقدامش انجام می دهد، درست کردن قانون است. این قانون می تواند درباره دریا باشد (البته ورود اشتباهی به محدوده آبی نمی تواند جاسوسی نام بگیرد)، یا درباره کشورهای دیگر باشد (آنطور که مذاکرات هسته ای را به مسیر اشتباه کشاندند) و یا حتی به خدا متوسل شود تا زمینه را برای تثبیت صاحبان فعلی قدرت در آن کشور فراهم کند.

در قرآن آمده است: «چه کسی می تواند اشتباه بزرگتری از بستن دروغ و نیرنگ به خدا و نشانه هایش بکند؟» باید پرسید چه کشوری می تواند اشتباهاتی بزرگتر از ایران، که خود را دولت دینی می خواند، مرتکب شود؟ تاریخ این رژیم آمیخته با رفتارهای جنایتکارانه در جهت منفعت طلبی است؛ خواه کشتار مخالفان، ربودن گزارشگران و دیپلمات ها باشد، و خواه گروگانگیری بدون حساب و کتاب برای بهره بردای های سیاسی  باشد. صدها نفر در دهه 1980 و اوائل دهه 1990 به همین شیوه در ایران و لبنان قربانی شدند. مرگ دلخراش برخی از این افراد در سلول های زندان رخ داد. این سنت مردم ایران نیست، بلکه منطبق با معیارهای حکومتی آیت الله علی خامنه ای است که اصطلاحاً «ولایت مطلقه» خوانده می شود. این همان مکتبی است که جنایتکاران سپاه پاسداران انقلاب، و از جمله محمود احمدی نژاد را پرورش داده است.

چگونه باید با چنین رژیمی رفتار کرد؟ بگذارید فعلاً ماجرای به گروگان گرفته شدن انگلیسی ها در روز چهارشنبه، سه کوهنورد آمریکائی در نزدیکی مرز عراق در ماه ژوئیه و یا زن جوان فرانسوی و بیگناهی که اکنون در سفارت فرانسه در تهران تحت بازداشت خانگی است، کنار بگذاریم. حتی فعلاً از کنار صدها ایرانی که در زندان ها به گروگان گرفته شده اند و برخی از آنها تابعیت دوگانه از آمریکا، فرانسه، و کانادا دارند و در ناآرامی های پس از انتخابات دستگیر شده اند، بگذریم. اما آنچه مسلم است، از زمان به قدرت رسیدن محمود احمدی نژاد در سال 2005، حدود 35 شهروند خارجی و یا شهروند با تابعیت دوگانه، به منظور انجام معاملات ناجوانمردانه، بازداشت و به زندان انداخته شده اند.

حرف آخر به باراک اوباما این است که چگونه می توانید برای توافق بر سر برنامه تسلیحات هسته ای با رژیمی مذاکره کنید که خود را بالاتر از قانون می شمارد؟ رونالد ریگان هنگام مذاکره با روس ها به «اعتماد همراه با تفحص» اشاره می کرد. چگونه می توان از افراد خواست به تفحص بپردازند، وقتی ممکن است متهم به جاسوسی شوند و به زندان انداخته شوند؟ سابقه نشان می دهد هر کدام از اتفاقات قبلی، دوباره در ایران قابل رخ دادن است، حتی اگر قبلاً توافقاتی هم صورت گرفته باشد: اگر بازرسان به نزدیکی سایت های سری و حساس بروند، آنها را متهم می کنند و سپس به زندان می اندازند و هرچه رشته بودند، پنبه می شود. ایرانی ها حتی به بازجوئی و تحت فشار قرار دادن کارکنان محلی دفاتر خارجی رو آورده اند. همین تابستان گذشته بود که رژیم، تعدادی از کارکنان سفارت انگلیس در تهران را بازداشت کرد.  

هرگونه توافق هسته ای با ایران در نهایت باید با پشتیبانی تهدید به انجام اقدام نظامی به ثمر بنشیند. با درنظر گرفتن اوضاع نابسامانی که دولت بوش از خود به جای گذاشت و تمدید حضور نیروهای نظامی آمریکا در خارج از کشور، استفاده از چنین ابزاری نیز با دشواری همراه شده است. با همه این اوصاف، هیچ دلیلی وجود ندارد که اوباما در دیپلماسی علنی و خصوصی خود، بهانه ای را برای رفتار جنایتکارانه رژیم تهران بپذیرد. 

زندانی شدن چهار ماهه مازیار بهاری، خبرنگار مجله نیوزویک، این موضوع را آشکار ساخت که رژیم می خواهد دنیا و احتمالاً خود را نسبت به وجود توطئه های گسترده برای بی اعتبار ساختن ایران در داخل و خارج، متقاعد کند. اما واضح است که جدا از فضای دیکتاتوری که رژیم برای زندانیان تحت شکنجه و استدلال های همراه آن بوجود آورده، ضربه اصلی به اعتبار این حکومت از سوی رفتار خودش وارد آمده است.

رژیم این رئیس جمهور و این آیت الله از دین برگشته، هرگونه تعهد به قانون، عدالت و اصول اخلاقی را از دست داده است. نمونه ای تمام عیار از فریب و نیرنگ را پیش روی خدا قرار داده و آن را جمهوری اسلامی نامیده است.

 

منبع: نیوزویک- 1 دسامبر