ترانههای اعتراضی پیشینهای به درازای تاریخ دیکتاتوری دارند. هرجا و هر زمان دیکتاتوری ظهور کرده، هنر اعتراضی و به ویژه موسیقی اعتراضی پای به میدان مبارزه گذاشته است. آنگاه که در شیلی ژنال پینوشه قدرت را قبضه میکند، ویکتور خارا و شعر و موسیقی اعتراضیش متولد میشود، اما خارا که در جمع دانشجویان دانشکده فنی شیلی دستگیر شده بود، به همراه تعداد زیادی از دانشجویان به استادیوم سانتیاگو منتقل و در آنجا استخوانهای دست و انگشتهای او را شکستند و از او خواستند در حضور سایر بازداشتشدگان آواز بخواند و او ترانه «ما پیروز خواهیم شد» سرود مخصوص حزب اتحاد مردمی را خواند و در نهایت جسد تیرباران شده او را در کنار خیابان پیدا کردند.
با به قدرت رسیدن سرهنگها در یونان، موسیقی «میکیس تئودوراکیس» پا به عرضه اعتراض به وضع حاکم گذاشت و به موجب فرمان شماره ۱۳ سرهنگان کودتاچی، نواختن و حتی گوش دادن به آثار موسیقایی «تئودوراکیس» ممنوع اعلام شد. چون آنها معتقد بودند آهنگها و ساختههای موسیقایی وی، آموزهای از اعتراض به شرایط حکومتی است و در اوت ۱۹۶۷ «تئودور اکیس» دستگیر و به زندان معروف «بابولینا» منتقل شد.
در کردستان ایران پس از به قدرت رسیدن جمهوری اسلامی، ناصر رزازی و نجمالدین غلامی، موسیقی اعتراضی و حماسی را دوباره به جامعه کردستان بازگرداندد.
در ایران و در سالهای دههی ۱۳۴۰ همزمان با رشد روزافزون تمایلات چپگرایانه در ایران، ترانههای چریکی بسیاری نیز در ایران به شکل مخفیانه ضبط میشود که ویژگی این نوع ترانهها در اشعار حماسی و صداهای اغلب به شکل همخوانی بود که مخفیانه ضبط و منتشر میشد.
ترانه «سراومد زمستان» نیز که محصول شرایط آن زمان جامعه ایران است، پس از واقعه سیاهکل و تیرباران چریکهای فدایی خلق، در شور تاریخی انقلاب ۵۷ گل کرد و در مدت زمان بیش از سه دهه از ساخت و اجرای اولین آن، ورژنهای فراوانی از اجرا و کلیپهای تصویری این سرود ساخته شده و در یوتیوب و ساوندکلاود در وب جهانی قرار گرفته است.
دکتر بیژن باران در مورد آفتابکاران جنگل میگوید: سراومد زمستون قاب کوهی/ شبانی، پانورامای دلانگیزی از کوه و جنگل سیاهکل پیش شنونده ترسیم میکند که با تغییر فصول/ زمان رنگ آمیزی آن هم دگرگون میشود. ولی لایه معنایی اراده به تغییر درست در تخالف با حفظ شرایط موجود نیروهای راست حاکمیت است که خواست تغییر را سرکوب میکنند.
میگویند این سرود با اجرای گرم خواننده، ارکستراسیون قوی آهنگساز، شعر محاورهای امید بخش، اجرای بدیع سازهای ایرانی مانند ضرب با سازهای غربی مانند پیانو، همزمانی سرود با نقطه عطف تاریخی یک کشور، تمام مصالح یک ترانه محبوب را داراست.
بیژن باران اما، محبوبیت این ترانه را به خاطر عوامل زیر میداند:
۱- زیبایی و تمرکز روی ثنویت طبیعت و نوید پیروزی. فصول در فرهنگ ایرانی برای کل مردم از کودکان تا میانسالان و پیران جذاب میباشد. به طوری که اکثر تعطیلات سالانه مربوط به فصول میباشند. جشنهای مربوط به تغییر فصل، بیانگر این است که آنها در مرحله کشاورزی غالب بر جامعه شکل گرفتهاند.
۲- کاربرد زبان محاوره پایتخت شعر لحن را “خودمونی” میکند. ۳- صدای صمیمی و زیر تنور یک خواننده خلقی و صمیمی جدا از تفاخر قومی و فردی. ۴- پخش گسترده مکرر آن به وسیله رادیو انقلاب، پخش ۲/۲ میلیون نوار کاست به وسیله سازمان غیرانتفاعی فراگیر ورای دینها در دکههای خیابانی و پیشگام دانشگاهها، اجرای مکرر گروههای موسیقی مترقی هوادار سازمان.
۴- انطباق تم با مرحله تاریخی یعنی شکست قریب الوقوع استبداد و اوج شور انقلابی مردم؛ خیزش تمام اقوام فلات در شور انقلابی برضد استبداد ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی.
۵- تنظیم ارکستراسیون موسیقی پاپ با ادغام ملودی قدیمی ارمنی، پیشدرآمد خلاقانه شورانگیز؛ کاربرد سازهای ایرانی و غربی، تجسم اصوات کلمات در آهنگ نتها؛ حالت عاطفی خوش بینانه، مثبت، پیشگویانه پیروزی نزدیک.
و در نهایت باید گفت، موسیقی نواخته میشود؛ نمیتواند مسکوت بماند. کودکان، پیران، جوانان آنرا زمزمه می کنند. موسیقی دوستی را دامن میزند.
شعر سرود آفتابکاران جنگل
سر اومد زمستون، شکفته بهارون
گل سرخ خورشید باز اومد و شب شد گریزون
کوهها لالهزارن، لالهها بیدارن
تو کوهها دارن گل گل گل آفتابو میکارن
توی کوهستون، دلش بیداره
تفنگ و گل و گندم، داره میاره
توی سینهاش جان جان جان
یه جنگل ستاره داره، جان جان، یه جنگل ستاره داره
سر اومد زمستون، شکفته بهارون
گل سرخ خورشید باز اومد و شب شد گریزون
کوهها لالهزارن، لالهها بیدارن
تو کوهها دارن گل گل گل آفتابو می کارن
لبش خندۀ نور، دلش شعله شور
صداش چشمه و یادش آهوی جنگل دور
توی کوهستون، دلش بیداره
تفنگ و گل و گندم، داره میاره
توی سینهاش جان جان جان
یه جنگل ستاره داره، جان جان، یه جنگل ستاره داره