لورنس فرانکلین
اکثر تحلیلگران دستگاه های اطلاعاتی و روزنامه نگاران براین باورند که به لطف امتیازات متعدد ارائه شده ازسوی گروه شش کشور به ایران، رسیدن به توافق نهایی قریب الوقوع است. ناظران پیامدهای احتمالی چنین توافقی را پیش بینی کردهاند. ولی چه خواهد شد اگر ایران به رویه خود ادامه دهد؟
تحریم های اعمال شده علیه ایران هیچ تأثیری بر سران حاکم بر این کشور نداشته و تشدید آنها تنها باعث خواهد شد که حکومت تهران قدرت و تسلط خود را بر مردم ایران افزایش دهد.
توافق اتمی همراه با بهبودی روابط اقتصادی و بازرگانی با غرب کاملاً برخلاف خط مشی سپاه پاسداران است.
سپاه پاسداران بخش اعظم اقتصاد ایران و همچنین بازار سیاه این کشور را به عنوان یک اقتصاد جایگزین دراختیار دارد. شرکت های زیرمجموعه سپاه خارج از قوانین عمل می کنند و به لطف کنترل شان بر بازار سیاه سودهای کلانی به جیب می زنند. بدین ترتیب، سپاه از تحریم ها سود می برد و این شرکت های خصوصی هستند که از این وضعیت رنج میبرند؛ به ویژه شرکت هایی که با کشورهای خارجی همکاری می کنند.
به علاوه، ناوهای جنگی و قایق ها و لنچ های شخصی تحت نظارت سپاه رفت و آمد می کنند. شبکه فروش کالا در ایران تحت اختیار انحصاری این نهاد ایدئولوژیک و درعین حال نظامی است.
نمونه بازر دور زدن تحریم ها که اخیراً نیز اتفاق افتاده، خرید غیرقانونی هواپیما ازطریق واسطه ها و از شرکت هایی بوده که در اروپا و شبه جزیره عربستان شعبه دارند. هواپیمایی ماهان که متعلق به سپاه پاسداران است، توانست ۱۵ هواپیمای بازرگانی دست دوم را به ارزش ۳۰۰ میلیون دلار خریداری کند.
با توجه به چنین شرایطی، دلیلی وجود ندارد که عوامل سپاه پاسداران نان خود را آجر کنند. به واقع سپاهیان چرا باید به سرمایه گذاری بخش خصوصی، شفاف سازی در مبادلات، و یک اقتصاد رقابتی تن دردهند؟
ازسوی دیگر، اگر توافق باعث بهبودی روابط با ایالات متحده شود، جناح تندروی جمهوری اسلامی که از متعصبان انقلابی و عوامل اطلاعاتی آیت الله ها تشکیل شده، به شدت نگران مشروعیت ایدئولوژیک خود در داخل کشور خواهند شد؛ چرا که خصومت با آمریکا بسیار سودآور است.
امیدهای واهی و توهم آمیز
بهبودی روابط با واشنگتن ممکن است باعث ایجاد امیدوهای واهی در نزد شهروندان ایرانی شود که حکومت بالاخره از مواضع خود کوتاه خواهد آمد. قابل ذکر است که لایه کنترل آیت الله ها بر جامعه ایران بسیار ناچیز است؛ اگر اصلاحات اجتماعی و سیاسی آن طور که مورد انتظار است به نتیجه نرسد، ممکن است شرایط به ضرر حکومت تمام شود و فضای سیاسی کشور ثبات خود را ازدست بدهد.
در راستای رسیدن به توافق، ناظران و تحلیلگران براین عقیده اند که با توجه به حمایت های آیت الله خامنه ای از مذاکرات، رسیدن به چنین توافقی از این پس محتمل و مشروع به نظر می رسد.
این درحالی است که تمامی برنامه های استراتژیک حکومت تهران، مانند برنامه موشک های بالستیکی، به طور کامل در دست سپاه پاسداران است. تصمیمات در مورد حضور سلطه گرانه ایران در منطقه ازسوی قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس که از زیرمجموعه های سپاه است، اتخاذ میشود. نقش نماینده خامنه ای در سپاه بیشتر به یک کنترل کننده شبیه است تا به یک مسؤول عملیات.
شکست در مذاکرات یعنی موفقیت حکومت
شیطنت قایق های سپاه پاسداران در خلیج فارس علیه ناوهای آمریکایی و کشتی های بازرگانی یک اقدام غیرمسؤولانه بود. نیروی دریایی سپاه نشان داده که نیت اش رویارویی با ناوهای جنگی آمریکا در خلیج فارس است. قایق های سپاه همچنین در ۱۴ مه چندین بار به سوی یک کشتی سنگاپوری شلیک کردند، ولی خساراتی برجای نگذاشتند.
اقدامات سپاه کاملاً نشان دهنده بی تفاوتی این نهاد نسبت به تلاش های روحانی و وزیر خارجه اش، محمد جواد ظریف، برای پیشبرد مذاکرات و کمک به اقتصاد بیمار ایران است.
سخنگویان نظامی و سیاسی حکومت ایران در گذشته بارها با بیان اظهارات ضد آمریکایی و ضداسراییلی، مواضع جنگ طلبانه اتخاذ کرده اند. اعضای حکومت، ازجمله رهبر انقلاب علی خامنه ای مدام شعار “مرگ بر آمریکا” و “نابودی اسراییل” سر می دهند. درحالی که دولت اوباما اعلام کرده که این تهدیدها صرفاً برای “مصرف داخلی” است.
مجتبی ذوالنور، نماینده آیت الله خامنه ای در سپاه پاسداران، گفته است که جمهوری اسلامی “از سوی خداوند اجازه الهی دارد که اسراییل را نابود کند”. این اظهارات خصمانه نسبت به اسراییل به هدف تشدید اختلافات میان دولت اوباما و دولت اسراییل بیان می شود.
به علاوه، اقداماتی نیز به هدف خروج آمریکا از مذاکرات انجام شده؛ به عنوان مثال، ایران اعلام کرد که هرگز مسأله بازرسی از تأسیسات نظامی خود و لغو تدریجی تحریم ها را نخواهد پذیرفت. سران ایرانی بر این مسأله تأکید ورزیده اند که تحریم ها باید بلافاصله ملغی شوند. هدف این خواسته ها مضاعف است؛ اول اینکه با اعمال فشار قصد دارند این خواسته ها را به مخاطبان خود بقبولانند و دوم آنکه امکان موافقت دولت اوباما با کنگره برای پذیرفتن هرگونه توافقی را ازبین ببرند و بدین ترتیب ایالات متحده را مقصر شکست در مذاکرات جلوه دهند.
نمایندگان تندروی مجلس ازهم اکنون نسبت به مذاکرات به اعتراض پرداخته اند و آن را برخلاف حاکمیت ملی ایران قلمداد کرده اند. ۸۰ تن از اعضای مجلس عریضه ای را در تاریخ ۱۲ مه به امضاء رساندند و از حکومت خواستند که مذاکرات را تا زمانی که واشنگتن به اظهارات تهدیدآمیز خود پایان نداده متوقف کنند.
درواقع، تحلیلگران غربی باید رسانه های حکومت تهران را جزء به جزء مطالعه کنند تا از خط مشی رسمی و درعین حال افراط گرایانه آن مطلع شوند.
به علاوه، طنین مخالفت نیز کم کم در خطبه های نماز جمعه شهرهای مختلف ایران شنیده می شود. امامان جمعه براین عقیده اند که رنج کشیدن از تحریم ها به مراتب مهم تر از تسلیم شدن در برابر نظارت و نفوذ بر حاکمیت ملی است. مخالفان توافق گاهی تا بدانجا پیش می روند که وفاداری هیأت مذاکره کننده ایرانی را نسبت به آرمان های انقلاب اسلامی زیر سؤال می برند.
ایالات متحده نیز باید نسبت به این باور آیت الله ها که دولت اوباما ضعیف است [به لحاظ سیاسی و عدم اعمال زور] هوشیارانه عمل کند. آیت الله ها از اینکه اوباما را به مانند جیمی کارتر [در جریان گروگانگیری] تحقیر کنند لذت می برند. آنها معتقدند که وقتی دولت اوباما سخن از “توافق” بر زبان می آورد، یعنی آماده است تا هر چیزی را ندید امضاء کند.
منبع: اورورا، ۱۴ ژوئن ۲۰۱۵