یک پیکان سفید مراقب اسیدپاشان بود

بهروز صمدبیگی
بهروز صمدبیگی

» شواهد تقویت کننده سریالی بودن اسیدپاشی‌ها

تهدیدهای مکرر مقام ها و نهادهای حکومتی تا حد زیادی کارگر شد و موضوع اسیدپاشی، دیگر چندان در کانون توجه رسانه‌ای قرار ندارد. خبرگزاری ایسنا در سه روز گذشته تنها چهار خبر مرتبط منتشر کرده که سه تای آنها اظهارات امامان جمعه است. ظاهرا، عموم روزنامه‌ها هم ترجیح می‌دهند پیگیری اسیدپاشی از طریق صفحه حوادث و منحصر به اظهارات مقام های رسمی باشد. اما در این بین، پدر یکی از قربانیان اطلاعات جدیدی را عنوان کرده که احتمال سازماندهی شده بودن این حملات را قوی‌تر می‌کند هرچند که او منتقد “بدحجاب” خوانده شدن قربانیان است.

 

پلیس مخالف رسانه‌ای شدن بود

ناصر جورکش، پدر سهیلا -یکی از قربانیان اسیدپاشی‌های اصفهان- است؛ دختر ۲۶ ساله اصفهانی که اکنون در تهران بستری است و در میان قربانیان، عکس او بیش از همه منتشر شده. سهیلا اما اجازه ندارد تصویرش را در آینه ببیند تا روحیه‌اش برای ادامه درمان ضعیف نشود. خانواده جورکش در بیش از یک ماهی که تنها دخترشان در بیمارستان بستری است و چندین عمل سخت و طولانی را پشت شر گذاشته، ارتباط خوبی با رسانه‌ها داشته‌اند و بسیاری از اطلاعات موجود درباره اسیدپاشی‌های سریالی اصفهان استخراج شده از گفته‌های پدر و مادر سهیلاست.

ناصر جورکش در گفت‌وگو با هفته‌نامه تماشاگران امروز، جزییات جدیدی از حادثه را عنوان کرده که حاصل مشاهدات دخترش و گفت‌وگوی او با برادر یک قربانی دیگر است: “شباهت‌هایی بین اسیدپاشی به سهیلا و خواهر او وجود داشت. هر دو اسیدپاشی روز چهارشنبه اتفاق افتاده، البته با این تفاوت که حادثه یک هفته بعد برای خواهر ایشان اتفاق افتاده بود. زمان وقوع هر دو حادثه بین ساعت ۶ تا ۷  بوده و در هر دو حادثه ۲ نفر روی یک موتور سوار بوده‌اند.”

موضوع مهم دیگری که به گفته جورکش توسط نیروی انتظامی در حال پیگیری است، حضور یک پیکان سفید رنگ پشت سر موتورسواران بوده که در هر دو حادثه، به نوعی نقش مراقب اسیدپاشان را برعهده داشته است. او اضافه می‌کند که “غیر از دوربین‌های ترافیکی، یک ایستگاه آتش‌نشانی هم در آن خیابان است که دوربین‌ مدار بسته دارد و می‌توانند از فیلم آن هم استفاده کنند” اما طبق اظهارات مقام‌های رسمی با وجود در اختیار بودن این جزییات، هنوز متهمان اصلی دستگیر نشده‌اند.

در گزارش هفته نامه تماشاگران امروز، همچنین عنوان شده در روزهای ابتدایی که پدر سهیلا برای شکایت به نیروی انتظامی رفته بود، به او توصیه کرده بودند برای مدتی موضوع را با رسانه‌ها طرح نکند. همین توصیه باعث شد تا یکی - دو هفته پس از این اتفاق، خبری از آن منتشر نشود. هرچند تکرار اسیدپاشی‌ها در نهایت باعث شد تا خبرگزاری ایسنا به سراغ موضوع برود و افکار عمومی از وقوع چنین حوادثی در اصفهان باخبر شود.

 

گله از روند مراقبت در بیمارستان

دو هفته است که مادر سهیلا شب‌ها در اتاق کناری محل بستری او می‌خوابد و پدرش در ماشینی که کنار در ورودی بیمارستان سوانح سوختگی پارک شده. تمام اوقات این دختر و والدینش در بیمارستانی می‌گذرد که گویا روند مراقبت و درمان در آن  چندان مساعد نیست.

مادر سهیلا گفته است: “پرستاران این بیمارستان مهارتی در رسیدگی به چشم سهیلا ندارند حتی اجازه نمی‌دهند پرستاری را هم برای کمک به سهیلا بیاوریم. برای همین مجبور شدیم یک پرستار را به‌عنوان عمه سهیلا در ساعات ملاقات به اتاق ببریم تا پانسمان چشم او را عوض کند.”

مادر سهیلا پیش از این هم در گفت‌وگو با روزنامه فرهیختگان از مراقبت ناکافی گلایه کرده بود: “چشمانش باید مرتب شست‌وشو داده شود و پمادی که پزشک تجویز کرده را به چشمانش بزنند، اما در این بیمارستان باید چندین بار برای پماد زدن به چشمان دخترم از آنها خواهش کنم تا این کار را انجام بدهند.” پدرش هم توضیح داده بود که “ به پرستار چشمی که می‌خواستیم از بیرون بیاوریم تا از چشمان سهیلا تا زمان عمل مراقبت کند، اجازه ورود ندادند، اما از طرفی خودشان هم مراقبت نمی‌کنند و بدون شست‌و‌شو دادن فقط برای دردهای نفسگیر چشمان دخترم مرفین تزریق می‌کنند.”

ناصر جورکش اما از وزیر بهداشت که شخصا چشمان سهیلا را معاینه کرده، راضی و متشکر است: “تا به حال، انسانی به شرافت دکتر قاضی‌زاده هاشمی ندیده‌ام. او به فرزندم به عنوان یک ایرانی احترام گذاشت و شخصا پیگیر درمانش شد. این برای ما بسیار ارزشمند است. دست تک تک پزشکانی را که در درمان سهیلا نقش دارند، می‌بوسم.”

 

این روش برخورد با بدحجابی است؟

از نخستین روزهای رسانه‌ای شدن اسیدپاشی‌های سریالی اصفهان، این فرضیه در اذهان عمومی قوت گرفته که مهاجمان با انگیزه مبارزه با بدحجابی دست به چنین کاری زده‌اند. پدر و مادر سهیلا هم بارها مورد سوال خبرنگاران قرار گرفته‌اند که آیا دخترشان بدحجاب بوده یا نه. مادرش پیش از این توضیح داده که “ دختر من از استخر بیرون آمده و صورتش هیچ آرایشی نداشته. من نمی گویم دخترم آرایش نمی کرده، اما آن روز اصلا آرایش نداشت. دختر من اهل مو رنگ کردن و ابروهایش را عجیب درست کردن هم نبود. دختر من کاملا از نظر پوشش معمولی بود. با مانتویی با قد متوسط و شالی مشکی.”

پدر سهیلا هم در آخرین مصاحبه‌اش گفته است: “ دخترم ظاهر مناسبی داشت. البته این طور نبود که مقنعه و چادر سرش کند. همیشه روسری سرش بود و مانتوهایی می‌پوشید که در شان یک دختر خانم دانشجو بود.”

او همچنین انتقاد کرده: “این حرف‌هایی که در ارتباط با وضعیت حجاب قربانیان زده می‌شود، اصلا درست نیست. من با خانواده یکی دو نفر دیگر از قربانیان تماس گرفتم و آنها هم این شایعه را رد کردند که اسیدپاشی به‌دلیل بدحجابی بوده است. وقتی دختر خانمی در ماشین نشسته هیچ کس از بیرون نمی‌تواند متوجه شود که وضعیت حجاب او چگونه است. اصلا لباسی که دخترخانم‌ها می‌پوشند، دیده نمی‌شود. اصلا حتی اگر این دختران بی‌گناه، به صورت سهوی حجابشان را رعایت نکرده ‌باشند، این روش برخورد صحیح است؟”

 

پرونده‌ای که هنوز باز است

نه ماموریت رییس‌جمهوری به سه وزیر برای پیگیری ماجرا، نه حکم ویژه رییس قوه قضاییه به محسنی اژه‌ای و نه سفر جانشنین فرمانده ناجا به اصفهان، تاکنون گرهی از پرونده اسیدپاشی‌های سریالی اضفهان باز نکرده است.

این درحالی است که در طول هفته گذشته، دستگیری خبرنگاران و فعالان مدنی معترض در دستور کار قرار گرفت و آریا جعفری، عکاس، زهرا محمدی، سردبیر و صنم فارسی، دبیر اجتماعی ایسنای اصفهان بازداشت شدند. مهدیه گلرو، فعال حقوق زنان نیز دستگیر شد و برخلاف سایر بازداشت‌شدگان، همچنان در زندان به سر می‌برد. در تمام روزهای اخیر هم، رسانه‌های اصولگرا و امنیتی سعی در زیر سوال بردن پوشش رسانه‌ای اسیدپاشی‌های اصفهان داشته اند و چهره‌ها و مقامات بسیاری علیه رسانه‌ها موضع گرفته و آنان را تهدید به برخورد کرده‌اند.

اما سهیلا، دانشجوی رشته حقوق و تنها یکی از قربانیان حوادث اصفهان، در بیمارستان بستری است و حتی نمی‌تواند گریه کند، چون گریه کردن برای  چند درصد باقیمانده از بینایی چشمانش مضر است.