جبهه گسترده آمریکا علیه ایران

نویسنده

christian.jpg

اسکات پترسن

استانبول- در خلال سیاه ترین روزهای مداخله نظامی آمریکا در سومالی درسال 1993، وقتی نیروهای ایالات متحده دچار تلفات سنگینی شده بودند، انگشت مقامات ایالات متحده به سوی دشمن آشنایی اشاره رفت.

آن دشمن ایران بود: مادلین آلبرایت آنرا هشدار داد و سپس نماینده ایالات متحده در سازمان ملل فرض وجود “اتحاد ماهرانه” میان جنگ افروزان سومالی و تروریست های سودانی را به میان آورده بود. منابع امنیتی هم برای اولین بار از قاچاق سلاح توسط ایران خبر دادند. در موگادیشو به خبرنگاران گفته شده بود که عوامل ایرانی مشغول آموزش نیروهای سومالیایی برای ساخت بمب های ماشینی هستند. به هرحال هیچ مدرکی در این خصوص ارایه نشد.

اینک نیز اتهامات ایالات متحده علیه نقش ایران در عراق رو به افزایش است. معذلک تحلیلگران می گویند داستان اداعاهای اثبات نشده آمریکا علیه ایران را باید با احتیاط نگاه کرد. آنها می گویند درسی که باید گرفت این نیست که ایران در عراق بی گناه است بلکه باید گفت این گفته ها سخن هایی آشنا به نظر می رسد.

تازه ترین اقدام دستگاه دیپلماسی بوش در گشودن جبهه جدید علیه ایران، اعلام نام سپاه پاسداران انقلاب به عنوان گروه “تروریستی” است. به اعتقاد کارشناسان، این عنوان به همراه فشارهای وارده بر سازمان ملل برای تصویب قطعنامه های بیشتر علیه برنامه های هسته ای ایران و نیز اتهامات مکرر در آموزش، پشتیبانی مالی و حمایت ها از جنگجویان ضد آمریکایی در عراق، همه و همه می تواند به ضرر گفتگوهای امنیتی و دیپلماتیک دو کشور در بغداد باشد.

تریتا پارسی، نویسنده و آینده نگر در واشنگتن، می گوید: “آمریکایی ها برای هر مشکلی ایرانی ها را سرزنش می کنند حتی اگر مقصر هم نباشند. ایرانی ها هم عین همین کار را با آمریکا می کنند.”

او می گوید: “تصمیم گیرندگان در واشنگتن لحظه به لحظه قدرت مانور خود را در کنار آمدن با موضوع ایران از دست می دهند و با این کار امکان باز گرداندن رابطه به مسیری مثبت را مشکلتر می کنند.”

مشکل آمریکا با ایران

فرمانده نیروهای ایالات متحده در منطقه مرکزی عراق در همین هفته ادعا کرد 50 افسر شاخه قدس سپاه پاسداران انقلاب مشغول آموزش جنگجویان در عراق هستند.

افسران بلند پایه آمریکا نیز در همین ماه، انجام 99 فقره حمله با بمب های منفجره نفوذی از ماه جولای که مسوول یک سوم تلفات نیروهای امریکایی در عملیات ها است را به سلاح های ایرانی نسبت دادند. ژنرال ریموند اودیرنو، معاون فرمانده نیروهای امریکایی در عراق در گفتگو با نیویورک تایمز این آمار را بیشترین تعداد از آغاز تا کنون قلمداد کرد.

ژنرال اودیرنو مدعی شد “ایرانی ها با افزایش حمایت ها از واحدهای تحت آموزش خود بر تصمیمات آمریکا در مورد افزایش نیروها در بغداد تاثیر گذاشته اند. او به تایمز گفت: “ظرف سه تا چهار ماه گذشته حمایت های ایران در قالب تجهیزات، آموزش و دلارهای ارسالی به شدت افزایش یافته است.”

بعضی اتهامات آمریکا به نظر منطقی می آید. پیشتر نیروهای آمریکایی یک نوار ویدئویی از آماده سازی برای دو حمله جنگجویان شیعه به نیروهای آمریکا در جنوب شرقی بغداد در روزهای 11 جولای و 5 آگوست به دست آورده بودند. تصویر نشان می داد 50 راکت 107 میلی متری برای شلیک روی سکوهای فلزی به خط شده بودند.

مقامات امنیتی می گویند “بدون شک” راکت ها ساخت ایران بودند در حالیکه هنوز عبارت “برای صادرات و محصول “2006 به زبان انگلیسی روی جعبه ها وجود داشت. آنها نمی تواند بگویند این راکت ها چگونه و توسط چه کسانی به عراق آورده شده است. در نتیجه شلیک 14 عدد از آن راکتها یک سرباز کشته شد. سه تای دیگر از این راکت ها هم در 5 آگوست شلیک شدند.

اتهامات دیگری هم وجود دارند که یا هنوز اثبات نشده اند و یا رد شده اند. مثلا” منابع امنیتی در ماه فوریه اعلام کردند تکنولوژی پیچیده موجود در سلاح های انفجاری نفوذی در سطحی است که باید پذیرقت آنها فقط می توانند در ایران ساخته شده باشند و رهبر ایران، آیت الله خامنه ای”مطمئنا” از این موضوع مطلع است.

کمی بعد از آن، فرمانده نیروهای ائتلاف، ژنرال پیتر پیس، گفت که او نمی تواند با قطعیت تایید کند که آیا دولت ایران مشخصا” “از این موضوع خبر دارد ویا در آن نقش دارد”. نیروهای آمریکایی به مراکز متعدد آموزش این سلاح های نفوذی درعراق حمله کرده اند و فهمیده اند اینگونه مواد منفجره عموما” در صنایع نفتی کاربرد دارد.

نظیر همین مورد وقتی بود که سوء ظن مفامات آمریکایی در حمله ماه ژانویه در کربلا برای ربودن نیروهای آمریکایی توسط افراد ملبس به یونیفرم ارتش آمریکا در حالیکه به زبان انگلیس صحبت می کردند متوجه ایرانی ها شد. وجود هر گونه ارتباطی میان این عملیات با ایران که منجر به کشته شدن 5 نفر از گروگان ها شد، یک ماه بعد رد شد.

از سویی، نتیجه اتهامات ایالات متحده علیه ایران را می توان به عنوان پیش درآمدی برای آغاز یک جنگ دانست. آقای پارسی که رییس شورای ملی ایرانی ها و آمریکایی ها است گفت: “اگر بتوان موضوع کشته شدن آمریکایی ها توسط ایرانی ها را در دست داشت، حتی برای مخالفان جنگ هم بسیار مشکل خواهد بود که دیپلماسی آمریکا را در خلاف جهت جنگ پیش ببرند.”

مقامات ایرانی هرگونه تضعیف تلاش های آمریکا در عراق را رد می کنند اما افسران ارشد آمریکایی می گویند نیروهای ایالات متحده در خلیح فارس، عراق و افغانستان اغلب درتیررس موشک های ساخت ایران هستند. فرمانده سپاه پاسداران انقلاب ، سردار رحیم صفوی، همین هفته گفت آمریکا در آینده ضربه محکمتری را از سپاه خواهد خورد.

هادی سمتی، یک کارشناس مسایل سیاسی در ایران، گفت تندرویان در ایران که اکنون برتمام مراکز قدرت جمهوری اسلامی مسلط اند از مارش جنگ واشنگتن به عنوان نشانه ای از سوء نیت این کشور استقبال می کنند.

آقای سمتی گفت: “من تا کنون این حجم از تبلیغات آمریکا علیه ایران را برای مسوول دانستن ایران درباره هر آنچه اتفاق می افتد- بعضی احتمالا” به درستی و بعضی همراه ناآگاهی- ندیده بودم.”

سمتی می گوید “تلاش ها در عراق شکست خورده و سرزنش کردن ایران بخشی و یا کل اهداف طبقه تندرو در واشنگتن را تشکیل می دهد برای اینکه اوضاع در عراق را بهتر از آنچه هست به نمایش بگذارند.”

نمونه حلبچه

اتهامات متقابل ایران و ایالات متحده ، نظیر نمونه سومالی، از انقلاب سال 1979 در ایران آغاز شده است. نمونه های اندکی به اندازه موضوع بمباران شهر حلبچه در شمال عراق توسط نیروهای صدام حسین در سال 1988 که منجر به کشتار 5000 غیر نظامی شد در این میان وضوح بیشتری دارد.

عراق در جنگ دهه 1980 علیه ایران به طور فزاینده از کمک های غرب و ایالات متحده برخوردار شد. بنابراین مقامات آمریکایی با ایجاد سوء ظن نسبت به اینکه عراق به تنهایی مسوول چنین جنایت جنگی نبوده است شروع به متهم کردن ایران کردند.

جوست هیلترمن، نوسینده کتاب تازه منتشر شده “یک تبانی سمی: آمریکا، عراق و مسمومیت حلبچه” می گوید: “امروز برای قضاوت درباره ایران شتاب زده عمل می شود. این مساله باید با سوال در مورد پنهانکاری هایی که در سال 1988 صورت گرفت بررسی شود . متهم کردن ایران در آن سالها راحتتر بود زیرا انجام این جنایت توسط یک هم پیمان آمریکا برای دولت ریگان مایه شرمساری بود.”

آقای هیلترمن که مدیر خاورمیانه ای گروه بحران بین المللی در استانبول است می گوید: “مردم این درس را گرفته اند که این کارها دروغ است و آنها باز هم دروغ خواهند گفت.”

اتهامات علیه ایران چنان در رسانه ها ریشه دواند که روزنامه ای با چاپ نمونه های غیر قابل استناد از “یافته های درست”، نقش ایران را در بمباران شیمیایی حلبچه بر مبنای شواهدی از دولت ایالت متحده در پی گرفت و نظرات خوانندگان خود را هم درانتقاد از ایران درج کرد.

هلیتر من در مطالعه خود می گوید مورد حلبچه “نمونه ای استثنایی از فریب آشکار” است. او ذکر کرده که 18 تن مدارک مخفی پلیس و اوراق امنیتی در سال 1991 از شمال عراق به دست آمده که بیانگر استفاده رژیم عراق از سلاح شیمیایی است اما هیچ یک چیزی از استفاده ایران از این گونه سلاح ها نمی گوید.

رشد انزجار از ایران

صرفنظر از هر چیز دیگر، میزان انزجار از ایران در دو دهه گذشته به بالاترین سطح خود رسیده است.

شان کم کورمک، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا هفته پیش گفت: “ما با اقدامات ایران در جبهه های مختلفی روبه رو هستیم. ما با آنها در روی زمین در عراق مواجهیم. نیروهای نظامی ما مشغول آن هستند. ما از نظر سیاسی هم در مقابل ایران هستیم … در ارتباط با برنامه هسته ای آنها.”

پارسی می گوید: “این دولت سابقه ای از انجام کارهایی دارد که فکر می کند درست است. این کارها را انجام می دهد صرفنظر از اینکه مشاجرات در مورد اینکه “آیا می تواند درست باشد؟” در جریان است.” او می گوید تصویر بزرگتر این است: کشمکش میان ایران در حال قدرت گرفتن با آمریکای در حال تضعیف ناشی از شکست در عراق.

منبع: کریستین ساینس مانیتور – 24 آگوست