دکتر احمدشیرزاد، نماینده مجلس ششم، استاد فیزیک و از دوستان دکتر مسعودعلیمحمدی که روز سه شنبه دریک ترور مشکوک به قتل رسید، درمصاحبه با روز با شرح ویژگی های شخصیتی وی گفته است “آنچه درخصوص این ترور توسط دستگاه تبلیغی دولت گفته می شود تنها مبتنی برتحلیل است.” به گفته او “از این پس باید تدریس فیزیک را نیز به مشاغل سخت اضافه کرد.” شیرزاد که طی ۴۸ ساعت گذشته ساعتها درکنار خانواده مرحوم علیمحمدی بوده، از«شوکی» سخن گفته که به خانواده این استاد دانشگاه وارد شده است.
این مصاحبه را می خوانید.
آقای شیرزاد، شما از نزدیک با دکترمسعودعلیمحمدی آشنا بودید . اگر قرارباشد در چند جمله ایشان را توصیف کنید چه می گویید؟
ایشان فوق العاده درکارشان جدی بودند. پرتلاش بودند. مجموعا ۵۸ مقاله دانشگاهی در رشته تخصصی خودش منتشر کرده بود که رکورد خیلی خوبی است و ما در ایران واقعا چنین موردی کم داریم. اگر چه ممکن است همه این مقالات در یک کیفیت نباشد، اما در مجموع چنین رقمی برای ۱۶ سال تدریس که بلافاصله بعد از پایان دوره دکترایش شروع شد بسیار عالی است. به لحاظ تدریس هم استاد موفقی بود. دانشجویانش از او خاطرات بسیار خوشی دارند. همان زمانی که ما دانشجوی دکترا بودیم و درس می دادیم، معمولا بچه هایی که داخل درس خوانده بودند از نظر تدریس موفق تر بودند. ایشان هم در واقع چنین خصوصیتی داشت. در دانشگاه تهران، چون روابط انسانی خوبی با دانشجویان داشت، بسیار محبوب بود. در جلب دانشجویان خیلی موفق بود. نمی دانم دقیقا چند نفر دانشجوی دکترا داشت ولی می دانم با توجه به تعداد مقامات منتشر شده اش باید بالا باشد. به هرحال متفکر فوق العاده فعالی بود.
ایشان امضا کننده برخی بیانیه های سیاسی بودند . در این زمینه شخصیتی ایشان هم چیزی می دانید؟
ایشان عضو امضا کنندگان دانشکده فنی نبودند، چون تدریس علوم می کردند، اما بیانیه هایی راکه بین استادان دانشگاه تهران دست به دست می شد، حتما امضا می کرد. درمواردی سابقه داشت که حتی خودش برای بیانیه ها امضا جمع آوری می کرد. از جمله در مورد نامهای که موقع حمله به کوی دانشگاه در خردادماه امسال تهیه شد، نام وی در جمع اولین نفر بود، بعد همکاران دیگر هم امضا کردند. ولی به هرحال نزدیکی خوابگاه دانشگاه تهران به دانشکده فیزیک باعث می شد که وی بیشتر درجریان عمق اتفاقات باشد و نسبت به آن واکنش نشان بدهد. در نامه های دیگری هم که در حمایت از آقای میرحسین موسوی بود ایشان جزو امضا کنندگان اصلی بود.
وقتی شما خبرهای رسانه های هوادار دولت را مشاهده کردید مبنی براینکه “ دانشمند هسته ای ایران ترور شد ” با توجه به شناختی که از نزدیک نسبت به مرحوم علیمحمدی داشتید برداشت تان چه بود؟
در مورد تبلیغات رسمی باید بگویم که تعجب برانگیز بود. من تا بعد از ظهر خدمت خانواده بودم و فضا بسیار ماتم زده بود. بعد از ظهر بود که متوجه شدم یک تبلیغات رسمی هم روی این موضوع صورت گرفته است. اما واقعا چیزی نمی توان در مورد این تبلیغات رسمی گفت. آن چیزی که به نظر می آید این است که اینها تحلیل است. در مورد ترور ایشان، که می توان از آن به عنوان یک قتل سیاسی نام برد، اصولا یک تحقیق تخصصی صورت نگرفته است. البته من دیروز صبح اول وقت که آنجا بودم بازپرس ویژه قتل آنجا بود که سعی کردند از صحنه نمونه برداری کنند. قرار است تحقیقاتی کنند واین تحقیقات قاعدتا بایستی بتواند مشخص کند چه کسانی در این ماجرا دست داشته اند؛ اما هنوز چیزی اعلام نشده است. آنچیزی که تلویزیون اعلام کرده در مورد کسانی که ایشان را احتمالا ترور کردند بیشتر تحلیلها و نکاتی است که به ذهن بعضی ها می رسد.
سایت های هوادار دولت بعد از چند ساعت از وقوع این ترور گفتند که آمریکا واسراییل به این اقدام مبادرت کرده اند . پس به نظر شما این هم یک تحلیل است؟
بله. طبیعتااگر بخواهند این ترور رابه جایی نسبت دهند باید مستندات و ادلهای داشته باشند و براساس این مستندات، چنین اقدام شومی به کسی و یا جایی نسبت داده شود. آنطور که به نظر می آید باید شغل فیزیکدان ها را هم جزو شغل های پر خطر به حساب آورد.
شما هم فیزیک خوانده اید و برخی از نامه های مشابه را امضا کرده اید.
ظاهرا همین طور است.