از مجموع گزارش ها و اخباری که حول پرونده هسته ای ایران منتشر می شود تبلیغات اسراییل علیه ایران از وزن کاملا شاخصی برخوردار است. دولت اسراییل بدون اینکه نقش یا حضوری رسمی در جریان مذاکرات با ایران بر عهده داشته باشد سایه اش در همه بخش های پیش و پس از مذاکرات قابل مشاهده است و عملا پای ثابت هر اظهار نظر و جنجالی است که پیرامون پرونده هسته ای ایران مطرح می شود. شاید یکی از اصلی ترین عللی که افکار عمومی ایران توجهی به نقش اسراییل در این رابطه ندارد یا نسبت به آن بی تفاوت است این باشد که به دلیل سی سال تبلیغات گسترده دولتی علیه اسراییل، مردم چنان از شنیدن و تکرار تقش و توطئه اسراییل در همه مسایل و در توجیه ناکارایی های داخلی منزجر شده اند که عملا نه نام اسراییل را می شنوند و نه باور می کنند که اسراییل بیش از مجموع کل اتحادیه اروپا و امریکا نسبت به هر گونه فعالیت و تحقیقات اتمی در ایران حساس است و خبر و گزا رش و مصاحبه تولید می کند. در سراسر آمریکا هر جا یک دانشگاه یا موسسه تحقیقاتی سمینار و کنفرانسی پیرامون خاورمیانه یا غرب آسیا برگزار می کند یک نفر از یک لابی یهودی هوادار اسراییل حضور دارد و مقاله ای پیرامون تهدید ایران اتمی را مطرح می کند. در آمریکا هیچ انتخاباتی برگزار نمی شود مگر اینکه نامزدهای انتخاباتی به وضوح و مفصل در باره پرونده هسته ای ایران اظهار نظر کنند و نقطه نظرات دولت اسراییل را پوشش دهند. چنین ارتباطی حتی در مورد رؤسای هیات نمایندگی اتحادیه اروپا و آمریکا در مذاکرات 1+ 5 نیز صدق می کند. خانم کاترین اشتون رییس هیات نمایندگی اروپا در مذاکرات، تقریبا قبل از هر دور مذاکره به اسراییل سفر می کند و درجریان آخرین نقطه نظرات و دغدغه های دولت اسراییل قرار می گیرد. خانم وندی شرمن رییس هیان نما یندگی آمریکا در مذاکرات هسته ای با ایران نیز قبل از مذاکرات بغداد به اسراییل سفر کرد اما نخست وزیر اسراییل در اعتراض به مواضع دولت اوباما در ارتباط با پرونده هسته ای ایران با وی دیدار نکرد.
تبلیغات اسراییل علیه پرونده هسته ای ایران افکار عمومی اسراییل را نیز بشدت درگیر کرده است. نتانیاهو مانند مقام های ارشد ایرانی که هیچ سخنرانی و مناسبتی را بدون اشاره و حمله به اسراییل به پایان نمی رسانند تقریبا در هیچ اظهار نظر رسمی از پرونده هسته ای ایران و هشدار در مورد خطر ایران اتمی غافل نمی شود. حجم تبلیغات علیه ایران در حدی است که بسیاری از مدیران ارشد دستگاههای اطلاعاتی اسراییل در اعتراض به این تبلیغات اظهار نظر کرده اند. مئیر داگان رییس سابق موساد هشدار داده است جنگی که نتانیاهو علیه ایران تبلیغ می کند عواقب سنگینی برای اسراییل و منطقه در پی دارد. داگان تاکید کرده است بین حمله به ایران و یک جنگ منطقه ای فقط 5 دقیقه فاصله است و حمله به ایران حتی اگر ایرانی ها را برای دهسال به عقب بیاندازد این کشور را نه تنها هرگز غیر هسته ای نمی کند بلکه جری تر هم می سازد.داگان با ویژگی امنیتی که دارد حتی تاکید کرده اگر هم قرار است حمله ای به ایران صورت پذیرد بگذارید آن را آمریکایی ها انجام دهند تا مسؤلیت اسراییل به حداقل کاهش یابد.
افراییم هلوی رییس قبل از داگان نیز نقطه نظر مشابهی داشته و گفته است که می توان با ایران هسته ای کنار آمد و ایران حتی اگر به سلاح هسته ای مسلح شود بمب های خود را به سوی اسراییل شلیک نخواهد کرد. وی تاکید کرده ایران را می توان خلع سلاح کرد اما نمی توان دانش و تجربه مدیریت تاسیسات اتمی را از این کشور گرفت یا دانشمندان هسته ای ایران را از بین برد.
یووال دیسکین ریس پیشین شباک (سازمان امنیت داخلی اسراییل) نیز بنیامین نتانیاهو را متهم کرده است که دولت با تبلیغات غیر منطقی افکار عمومی اسراییل را گمراه و مساله هسته ای ایران را به نحوی نمایشی مطرح می کند. از دیگر مقام های ارشد اسراییلی که در این رابطه اظهار نظر کرده ژنرال عاموس یادلین رییس اطلاعات ارتش اسراییل است که گفته حتی یک ایران اتمی و مسلح به سلاح اتمی به اسراییل حمله نمی کند.
انتشار پی در پی مواضع مدیران امنیتی اسراییل علیه سیاست های ضد ایرانی دولت، نقطه نظرات نتانیاهو تا حدودی اعتبار خود را از دست داده و این تلقی از سیاست های او ایجاد شده است که نتانیاهو عمدا شانتاژ می کند.
یکی از تهدیدهایی که اسراییلی ها برای تحت فشار قرار دادن آمریکا از آن بهره می برند این است که به تنهایی و مستقل از آمریکا به ایران حمله خواهند کرد. نتانیاهو حتی در سفرهای پی در پی به آمریکا در صدد بوده است تا به توافقی با اوباما برسد مبنی بر اینکه اسراییل به تنهایی به ایران حمله کند و فقط در صورتی که این حمله با مشکلی مواجه شد آمریکایی ها مداخله کنند. ظاهرا همه دولت های امریکا از بوش تا اوباما، تاکنون همه در مقابل لابی اسراییل برای حمله به ایران مقاومت کرده و مراقب بوده اند اسراییل تهدید حمله انفرادی با ایران را عملی نکند. حملات سایبری به تاسیسات هسته ای ایران و نیز برخی دیگر از نهادهای مهم از جمله وزارت نفت ایران ظاهرا تا حدودی بر این مبنا صورت می گیرد تا اسراییل و لابی طرفدار آن متقاعد شوند که پرونده هسته ای ایران هنوز از اولویت های سایت خارجی آمریکاست و کاخ سفید پرونده ایران را رها نکرده است.
در حال حاضر ظاهرا شبکه رادارهای آمریکا بخش های مهمی از رادارهای نظامی اسراییل را نیز تحت پوشش قرار می دهد. این همکاری بدین مفهوم است که انجام عملیات انفرادی علیه ایران برای اسراییل دشوار یا خطرناک است و احتمال آن را کاهش می دهد.زیرا اسراییلی ها بدون استفاده از این رادار نمی توانند عملیات حمله به ایران را انجام دهند.اما لابی های یهودی آمریکا مانند ایپک یا تی پارتی جریان های قدرتمندی هستند که رییس جمهور یا نامزدهای پست های ارشد آمریکا نمی توانند نقطه نظرات انها را نادیده بگیرند. به همین دلیل تبلیغات اسراییل علیه ایران در رسانه های آمریکا با استقبال انعکاس می یابد تا حداقل باعث شود کمک های نظامی و مالی آمریکا به اسراییل به بهانه تهدیدی که مرتبا تکرار می شد افزایش یابد. در طول مدتی که پرونده ایران در حال مذاکره بوده است نتانیاهو با جنجال بر سر اینکه اسراییل امنیت ندارد میلیاردها دلار کمک فوق العاده دریافت کرده است تا حدی که برخی نیز معتقدند دولت آمریکا برای حمله نکردن اسراییل به ایران به آنها باج می دهد.
اخرین اظهار نظر بنیامین نتانیاهو در این مورد تقریبا به معنای استقبال ازشکست مذاکرات مسکو بین ایران و 1+5 است. نتانیاهو اعلام کرده است که سه شرط توقف کل غنی سازی، انتقال اورانیوم غنی شده از ایران، و نیز تعطیلی مرکز غنی سازی فردو در قم الزاماتی هستند که در جریان مذاکره باید به طرف ایرانی تحمیل شود. شروط فوق تقریبا بیش از کل شروطی است که آمریکایی ها و اتحادیه اروپا بر آن اصرار داشته اند.حال باید دید ادامه این تبلیغات پس از مذاکرات بی رمق مسکو به کجا می انجامد.