دفاع موشکی روسیه و آمریکا علیه ایران

نویسنده

» مصاحبه ساینس مانیتور با هنری کیسینجر

هنری کیسینجر وزیر خارجه سابق ایالات متحده درباره سیاست های هسته ای اوباما، تعامل با چین و نیز اتحاد جدید کشورهای چهارگانه بی- آر- آی- سی، به گفتگو با ناتان گاردلز مدیر شبکه نشسته است.

ناتان گاردلز: شما گفته اید رئیس جمهور اوباما را به چشم یک شطرنج باز می بینید که در یک سال و نیم دوره اول خود، حرکت هائی را در صحنه جهانی انجام می دهد. حرکت های اخیر او درباره پیمان کاهش تسلیحات استراتژیک، رویکرد هسته ای و نشست امنیت هسته ای که اخیرا پایان یافت، را چگونه می بینید؟

هنری کیسینجر : پیمان کاهش تسلیحات استراتژیک یک گام چشمگیر در دستیابی به ثبات در رابطه آمریکا و روسیه است. این پیمان جایگزین پیمان قبلی می شود، پیمانی که در دسامبر گذشته منقضی شد. کاهش تسلیحات در محتوا محدود است و تا حدودی به واسطه تغییرات ایجاد شده در شمارش به دست آمده است. این پیمان قدمی مفید است که اختلافات را رفع می کند.

من با موضع کاهش اتکا به تسلیحات هسته ای موافق هستم و ما می توانیم با اطمینان این کار را بکنیم. البته به نظر من برخی از خاطرجمعی هایی که به کشورهای غیرهسته ای داده شده اند، زیاده از حد آشکار هستند. خصوصاً آن بخش که می گوید ایالات متحده به حملات شیمیایی و بیولوژیک با حمله هسته ای پاسخ نخواهد داد. باید این مسأله را سربسته نگه می داشتند.

درباره نشست امنیت هسته ای هم باید بگویم، کنترل مواد هسته ای قابل شکافت در سراسر جهان اهمیت بسیار دارد، خصوصاً با توجه به گسترش استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای. این نشست در میان سه ابتکار اوباما در بحث تسلیحات هسته ای، مهمترین آنها بود. برای کارآمد بودن نیز به توجه مستمر نیاز دارد.

گاردلز: یکی از مهمترین مسائلی که ایالات متحده و اتحادجماهیرشوروی در گفتگوهای کاهش تسلیحات در زمان دولت ریگان مورد بحث قرار دادند، مسأله دفاع موشکی بود. این مسأله، موضوع امروز هم هست زیرا روسیه با استقرار سیستم دفاع موشکی علیه ایران در اروپا مخالفت می کند و می گوید ممکن است این سیستم، آنها را هدف بگیرد. ظاهراً روس ها در پیمان جدید این حق را برای خود محفوظ دانسته اند که در صورت عدم حل و فصل موضوع دفاع موشکی، از پیمان خارج شوند.

جورج شولتز، وزیر خارجه دولت وقت ریگان پیشنهاد می کند ایالات متحده، پیشنهاد دفاع موشکی مشترک با روسیه را ارائه بدهد و حتی سیستم های ردیاب را در خاک آنها مستقر کند. آیا این یک پیشنهاد خوب است؟

کیسینجر : من با استقرار یک دفع موشکی مشترک با روسیه در برابر ایران موافقم. البته ایالات متحده به دفاع موشکی تحت کنترل خود در مقابله با حملات استراتژیک از جهات مختلف نیز نیازمند است. بنابراین باید  اجازه داد که  در مورد ایران با روسیه همکاری کنیم، اما نمی توانیم دفاع موشکی در برابر سایر تهدیدات خصوصاً شلیک های تصادفی و بدون قصد قبلی را نادیده بگیریم.

گاردلز: وقتی شما رویکرد به چین را در زمان ریچارد نیکسون آغاز کردید، این کشور منزوی بود و روزگار سخت انقلاب فرهنگی را می گذارند. از آن زمان تا کنون، رشد اقتصادی آنها ظرف چند دهه دو رقمی شده است، تندترین قطارهای دنیا را دارند و ذخیره ارزی فراوانی در اختیارشان است. در نتیجه، چنین تصور می شود که چین در این روزها یک اعتماد به نفس برگرفته از داخل و مبتنی بر غرور و تکبر به همراه دارد. این وضعیت باعث شده چین درباره موضوعاتی نظیر گوگل، تبت، تایوان، تغییرات آب و هوائی و حتی با علائم متناقض بیشتر، درباره ایران، خود را محکم دربرابر آمریکا قرار بدهد. چگونه باید چین امروزی را ارزیابی کنیم؟ چگونه باید با چین کنار بیایئم؟

کیسینجر : من با مثال های شما به عنوان شاهدی از آنچه غرور و تکبر چین می خوانید، موافق نیستم. تایوان معضل دیرینه ای است. باید بگویم چین ظرف 40 سال گذشته مقاومت زیادی درباره موضوع تایوان کرده است. اما همکاری در زمینه دورنماهای درازمدت برای هر دو طرف مهم است.

البته این درست است که چین امروز بسیار توسعه یافته تر از چین در زمان آغاز روابط است. یکی از چالش های بزرگ نسل بعدی این است که آیا دریافت آمریکائی و چینی ها از دنیا می تواند به نوعی همسانی برسند یا خیر. آمریکا صاحب ارزش ها و آرمان های خاص خود است و این مسأله درباره چین هم صدق می کند. ما باید یاد بگیریم در کنار هم فعالیت کنیم. این بزرگترین چالش حل نشده در صحنه ژئوپلتیک امروزی است.

گاردلز: آیا چین سرانجام با غرب در برابر ایران متحد می شود؟

کیسینجر : آنها ظرف چند هفته گذشته حرکت های مثبتی انجام داده اند. اکنون مسأله این است که این تحریم ها چگونه تعریف می شوند. هدف تنها تنظیم تحریم نیست، بلکه اثری است که تحریم ها بر ایران خواهند داشت. من عقیده دارم چین متوجه خطر اشاعه تسلیحات هسته ای هست. آزمون اصلی این است که آیا تحریم های تصویب شده دارای اثرات کارآمد هستند یا خیر.

گادلز: برای دومین سال پیاپی، کشورهای برزیل، روسیه، هند و چین که اصطلاحاً کشورهای بی- آر- آی- سی خوانده می شوند، به منظور همکاری دیپلماتیک و اقتصادی مشترک در سطح جهانی، نشستی را برگزار کردند. به نظر میرسد رهبران این اتحادیه خود را به چشم یک «جنبش جدید مستقل» از کشورهایی می بینند که نظیرش را در دوره جنگ سرد دیده بودیم. نظر شما درباره ابتکارات بی- آر- آی- سی چیست؟ آنها چه نقشی را در سطح جهانی بازی می کنند؟

کسینجر : ما جنبش های مستقل را قبلاً دیده ایم. مسإله این است که آیا بی- آر- آی- سی می تواند خود را به شکل یک بلوک منسجم درآورد؟ چین، روسیه و در این مورد برزیل، نامزد عضویت در گروهی نیستند که آمریکا را کنار بگذارد، چه برسد به اینکه با آن روبرو شود. آنها با جنبش مستقل دهه 1970 و 1980 تفاوت دارند زیرا آنها دیگر کشورهای توسعه یافته نیستند.

ضمناً جنبش مستقل تلاش می کرد خود را میان ایالات متحده و اتحاد جماهیر قرار دهد. اکنون بی- آر- آی- سی قصد خود را بین کدام دو ابرقدرت قراردهد؟

گاردلز: آنها خود را در مقابل ایالات متحده و سازمان های بین المللی نظیر صندوق بین المللی پول تعریف می کنند.

کیسینجر : این بیشتر در قالب کلام صدق می کند. بی- آر- آی- سی تلاش خواهد کرد در صحنه اقتصاد جهانی یک بازیگر باشد. اما تعجب می کنم اگر بتوانند در صحنه بین المللی به موضع سیاسی مسنجمی دست پیدا کند. در صورت وقوع هرگونه رویدادی، بهترین دورنما در همکاری میان بی- آر- آی- سی با آمریکا و نه در رویارویی آنها  خلاصه می شود.

 

منبع: کریستین ساینس مانیتور- 20 آوریل