وقتی دو کشور با سابقه ۲۰۰ سال جنگ و دشمنی بخواهند رفتار خود را تغییر دهند، چه میکنند؟ یک دشمن مشترک پیدا می کنند – واقعی یا خیالی.
در نظر حلقههای سیاسی مسکو و تهران، برای ایران و روسیه که از قرن هجدهم با هم دشمن بودهاند، این دشمن مشترک آمریکاست.
ولادمیر پوتین رئیسجمهور روسیه، ماه گذشته در سوچی در این مورد صحبت کرد. او گفت، آمریکا روسیه را بخاطر قدرت نظامی، چین را برای قدرت اقتصادی و ایران را به خاطر برنامه هستهای دشمن میپندارد.
بر این پایه، روسیه اوایل امسال سعی کرد تا چین را متقاعد کند تا در گروه مشهور شانگهای که برای مبارزه با تروریسم اسلامی تشکیل شده، تغییراتی ایجاد کند و آن را تبدیل به یک ائتلاف نظامی با مشارکت ایران کند. وقتی چین شانه خالی کرد، پوتین توجه خود را متمرکز بر “همکاری نزدیکتر با تهران” کرد.
روسیه و ایران شکایات مشترکی از آمریکا و متحدانش در اروپا و خاورمیانه دارند. هر دو مشمول تحریمهایی شدهاند که به اقتصاد آنها آسیب رسانده. هر دو ادعا میکنند کاهش کنونی قیمت نفت، توطئه واشنگتن و متحدان عرب این کشور برای فشار بر روسیه و ایران است که هر دو شدیدا وابسته به درآمد نفتی هستند.
مهمتر از آن، شاید این باشد که هر دو اعتقاد دارند واشنگتن از طریق فشار اقتصادی و “انقلابهای مخملی” میخواهد رژیم این کشورها را تغییر دهد.
روسیه به دنبال مرز پدافندی دفاعی در اروپای شرقی، کشورهای حوزه بالتیک و قفقاز است. ایران محدوده خود را عراق، سوریه و لبنان و در عمق بیشتر عمان و یمن قرار داده است. این دو کشور همچنین تلاش میکنند تا با همکاری یکدیگر و با استفاده از ترکیبی از زورگویی و رشوه، نفوذ آمریکا در آسیای مرکزی را محدود کنند.
تحلیلگران و سیاستمداران مسکو اعتقاد دارند، ایران و روسیه میتوانند در مدت باقیمانده ریاستجمهوری اوباما به ایجاد “واقعیات بیبازگشت” در اروپای شرقی، خاورمیانه و آسیای مرکزی دست بزنند. این دیدگاه به این معنی است که در نظر آنها رئیسجمهور بعدی آمریکا ممکن است به اندازه اوباما انعطافپذیر نباشد، بنابراین دو کشور سعی دارند در این مدت به اهداف خود دست یابند.
هدف بعدی این است که اطمینان یابند دولت جایگزین دیگری در سوریه قدرت نخواهد گرفت. حتی اگر اسد بخش اصطلاحا “سوریه مفید”، شامل ۴۰ درصد از خاک این کشور و نیمی از جمعیت را در کنترل خود نگه دارد، کافی خواهد بود.
هدف بعدی کاهش تاثیر تحریمهاست. روسیه پیشاپیش موافقت کرده تا ۲۰ میلیارد دلار از نفت خام را از طرف ایران وارد بازار کند، که میتواند نقشه آمریکا برای محدود کردن درآمد نفتی تهران را با مشکل مواجه کند.
از آن مهمتر، روسیه قرار است برنامه هستهای ایران را سرعت بخشد. ماه گذشته دو کشور توافق ساخت دو راکتور دیگر در بوشهر را امضاء کردند.
روسیه موشکهای زمین به هوای اس-۴۰۰ را به چین داده است و قصد دارد طبق قرارداد امضاء شده در تقریبا ده سال پیش، تسلیحات مشابهی هم به ایران بفروشد.
همچنین روسیه و ایران قصد دارند پیش از تغییر سیاست آمریکا در دوره بعدی ریاستجمهوری این کشور، نفوذ خود در عراق و افغانستان را نیز پیش ببرند. ایران با استفاده از فرصت پیش آمده توسط داعش بر بخشهای زیادی از شمال شرقی عراق کنترل دارد و دالانی امن برای ارتباط با سوریه و لبنان ایجاد کرده است. مسکو و تهران طی برنامهای مشترک در حال مدرنیزه کردن بندر تارتوس سوریه هستند که مورد استفاده نیروی دریایی دو کشور است.
مسکو و تهران قصد دارند تا فرصت دوره اوباما از دست نرفته، دیواری آتشین مقابل برنامههای آمریکا از بالتیک تا خلیج فارس بکشند.
اما اتحاد ایران و روسیه ثبات چندانی ندارد. تاریخ طولانی دشمنی نمیتواند یک شبه از بین برود، خصوصا وقتی دو کشور برای استیلا بر دریای خزر و آسیای مرکزی با هم رقابت دارند. همچنین ممکن است ائتلاف به سبک قرن نوزدهمی در قرن بیستویکم چندان موثر نباشد.
منبع: نیویورک پست - 8 دسامبر