از همه جا

نویسنده

دو نامه از صادق هدایت

 

 

نامه اول

 

پاریس 19 ژوئن 30(1)

نامه منتشر نشدة صادق هدایت به محمود هدایت(2)

 

تصدقت گردم بیشتر از دو هفته است کاغذهایی که راجع به کارهای خودم نوشته بودم و قرار بود جواب تلگرافی آن برسد هنوز جوابش نرسیده. تعجبی هم ندارد. می‌دانم بالاخره این کارم هم مثل همه کارهایم به افتضاح خواهد کشید و درخواستی که کرده بودم امتحان را در ماه اکتبر بگذرانم و سندی در دست داشته باشم که بتوانم با آن دهان سفارت را ببندم(3) جواب آن هم امروز رسید. جواب بدتر از منفی دو شرط دارد: اول اسم خودم را برای امتحان آخر ژوییه بنویسم. یعنی برای پولش است بعد هم از تاریخ 6 اوت تا 20 اوت از تهران کاغذ بنویسم و ثابت بکنم که در تاریخ امتحان مسافر بوده‌ام تا اجازه بدهند. آن وقت اجازه را بگذارم در کوزه آبش را بخورم چون مقصود من برگشتن نبود و عجالتاً به جز خواستن فوری من از طرف وزارت‌خانه چارة دیگری ندارد، آن هم نشد به درک. چه می‌شود کرد؟ وقتی که نمی‌شود نمی‌شود. روزها را به کثافت و بی‌تکلیفی می‌گذرانم. در جوف پاکت یکی از شاه‌کارهای(4) خودم را می‌فرستم.

 

زیاده قربانت، صادق هدایت

 

توضیحات نامه:

29 .1خرداد 1309، این نامه تقریباً یک ماه قبل از بازگشت هدایت به ایران نوشته شده است. مسیر حرکت او پاریس به برلن و از آنجا به مسکو و سپس از بادکوبه به بندرانزلی و تهران بوده است.

 .2 این نامه عنوان ندارد. پاکت آن نیز موجود نیست. اما از مضمون و سیاق کلام آن پیدا است که مخاطب نامه محمود هدایت- برادر نویسنده- است.

.3  پدر هدایت، اعتضادالملک، از وزارت معارف تقاضا کرده بود که موافقت کنند هدایت سه ماه تعطیل تابستان را به خرج خودش در ایران بگذراند. چنان‌چه با این تقاضا موافقت می‌شد حدوداً 3500 فرانک به هدایت پرداخت می‌شد؛ زیرا او را هنوز جزو محصلان به حساب می‌آوردند؛ حال آن که هدایت مجبور به استعفا می‌شود و مخارج برگشت او به ایران عموما به عهدة خودش گذاشته می‌شود. برای اطلاع بیشتر رجوع شود به نامة 24 خرداد 1309 به محمود هدایت، در کتاب «نامه‌های صادق هدایت»، گردآورنده: صاحب این قلم.

.4  در نامة 24 خرداد 1309 اشاره می‌شود که تاکنون هشت بسته کتاب به نشانی محمود هدایت فرستاده است و از او خواسته است که بسته‌ها را باز نکرده کنار بگذارند. طبعاً تعدادی از نوشته‌های خود هدایت جزو همین هشت بسته کتاب بوده.

  

نامه دوم

28 Oct 22 (1)

نامة منتشر نشدة هدایت به پدرش اعتضاد‌الملک(2)

 

تصدقت گردم

پریروز یک کاغذ فرستادم. اینک دوباره می‌روم قدری دردسر بدهم. چنان‌که در کاغذ اخیرتان مرقوم داشته بودید بنا شد بنده را با یکی از شاگردان معارف تبدیل بکنند. تاکنون گمان می‌کردم که دیگر جزو شاگردان فواید عامه نمی‌باشم.(3) از این رو نرفتم به مدرسة معماری و در انتظار شاگردان معارف ماندم ولی موضوع تبدیل را نمی‌دانم شاگردی قبول می‌کند یا نه. اولاً ماهیانة شاگردان معارف 90 تومان است و کسی که سابقه را گذرانیده و برای رشتة مخصوص خودش را حاضر کرده نمی‌‌آید جای خودش را به من بدهد و نصف حقوق خود را بگیرد. آیا رفع این اشکال شده است یا نه، وگرنه از اینجا مانده و از آنجا رانده خواهم شد. همة مدارس هم باز شده و تا اول ماه هم بیش‌تر وقت نیست. مدرسة معماری مدتی است شروع شده. اولاً وقت آن دیر می‌شود، ثانیاً از طرف وزارت‌خانه اجازه ندارم که به آن‌جا بروم. آیا همة این پیش‌بینی شده است؟ تاکنون که بی‌تکلیف مانده‌ام. رشته‌هایی را که به نظرم می‌رسد دندان‌سازی، فلاحت، علوم طبیعی و غیره است. دندان‌سازی عیبی که می‌دارد دوره‌اش پنج سال است ولی فلاحت دو سال و سه سال هم می‌شود. به هر حال اصل کار معلوم شدن تکلیف است باقی کارها را خود سرپرست ترتیب می‌دهد. نوشته بودم که اخیرا عکس برداشته‌ام(4) ولی از آن‌جایی که خیلی تاریک و محو است جرئت نکردم آن را بفرستم چون ممکن است اسباب نگرانی فراهم بیاورد. از این جهت فردا پس‌فردا یک عکس معمولی برمی‌دارم و با آن می‌فرستم. عکاس پدرسوخته هم خیلی تقلب کرده. بدون رتوش عکس کثیفی به بنده داده است. از فرانسوی دزدتر و بدذات‌تر خودش است، چه شهرت مزخرفی در ایران دارند. خدمت خانم‌جان عرض بندگی دارم. اخوی، و همشیرگان را سلام می‌رسانم.

 

قربانت، صادق هدایت

امضاء

 

توضیحات نامه:

30.1مهر 1307، این نامه چند ماه بعد از اقدام ناموفق هدایت به خودکشی – انداختن خودش در رودخانه‌ای در پاریس- نوشته شده است. در ضمن چنان‌که از نشان و نوشتة سربرگ نامه پیداست هدایت آن را در کافه «کوپل» (La Coupole) در بلوار مونپارناس، محلة قدیمی و روشن‌فکری پاریس، نوشته است؛ کافه‌ای که پاتوق نویسندگانی چون فلوبر و سارتر و دوبوار بوده، و کماکان نیز دایر است.

.2 نامه عنوان ندارد، اما از مضمون و لحن آن می‌توان دریافت که خطاب به پدر هدایت اعتضادالملک است.

.3 در این ایام سرپرستی شاگردان فواید عامه با شخصی به نام سرهنگ ریاضی بوده است. هیچ یک از مقامات سرپرستی دل خوشی از هدایت نداشته است. رجوع شود به نامة 10 آبان 1307 هدایت به اعتضادالملک در کتاب «نامه‌های صادق هدایت»، ص 97.

.4 هدایت در زمان اقامت در فرانسه به اصرار پدر و مادرش تقریبا هر ماه عکسی از خودش به ایران می‌فرستاده است. از تعدادی از این عکس‌ها که من دیده‌ام سه آلبوم پروپیمان نزد برادرزادگان و خواهرزادگان هدایت کماکان موجود است.

توضیحات هر دو نامه از محمد بهارلو است.