جلو حرکت دنیا را نمی‌شود گرفت

نویسنده

» حکایت

گفت‌وگو با مینا کاوانی بازی‌گر “گل سرخ”

آغاز فعالیت هنری‌تان از کِی و کجا بود؟

من از برکت وجود دایی‌ام آقای علی رفیعی که یکی از کارگردان‌های بزرگ تئاتر ایران است، در فضا و محیط تئاتر بزرگ شده‌ام. از بچه‌گی عشق عجیبی به تئاتر داشتم تا در دوازده ساله‌گی بالاخره تصمیم گرفتم بازیگر بشوم. البته اولین فیلم‌ام را در ده ساله‌گی بازی کردم اما دوازده ساله بودم که تصمیم گرفتم به طور جدی بازیگری را دنبال بکنم. در هفده ساله‌گی برای اولین بار روی صحنه تئاتر شهر رفتم؛ در کاری از آقای علی رفیعی. همین حضور باعث شد که من تئاتر را به مدت هفت سال ادامه بدهم. در سینما هم نقش‌های کوچک و کوتاه بازی می‌کردم اما به طور حرفه‌ای بیش‌تر همراه تئاتر بودم. بعد هم به فرانسه آمدم و کنکور کنسرواتوار ملی بازیگری فرانسه را دادم و آنجا را تمام کردم و الان هم در فرانسه دوباره مشغول تئاتر هستم.

 

از مشکلات حضور در یک نقش عاشقانه با سویه‌ی اروتیک خبر داشتید؟

در ایران؟

 

بله!

بله! به همین دلیل از ایران بیرون آمدم.

 

پس از نمایش فیلم با چه واکنش‌هایی روبرو شدید؟

به جز تهدیدها و تحقیرهای جمهوری اسلامی روی سایت‌های اینترنتی، مثل همیشه عده‌ای تحسین کردند و عده‌ی دیگری هم فحش دادند!

 

فضای فیلم و نقش دختری که فقط برای آزادی فردی خودش مبارزه می‌کند را در زنده‌گی شخصی هم تجربه کرده‌اید؟

همیشه. برای اینکه اساسا آدم آزاده‌ای هستم و آزاده‌گی را دوست دارم. حالا نه لزوما مثل سارا. چون من کاراکتر دیگری دارم اما آزاده‌گی و آزاده بودن را دوست دارم.

 

به نظرتان مبارزه‌ی اجتماعی سیاسی در ایران به بن‌بست رسیده؟

نه. جلو حرکت و روندی که دنیا دارد را نمی‌شود گرفت. یک جنبشی هست که دیگر فقط اسم‌اش جنبش سبز نیست. انگار که یک جنبش همه‌گانی پیش آمده که دیگر نمی‌شود جلوی‌اش گرفت. جوری که دنیا پیش می‌رود، دیگر دیکتاتوری نمی‌تواند بماند. چون دنیا به سمت یک سیستم دیگر می‌رود. اصلا بحث ایران نیست. بحث از بین رفتن دیکتاتوری در همه جای دنیا است.