یک روز پس از آنکه آیت الله خامنه ای از رسانه ها خواست که درباره ماجرای اختلاس تاریخی دولت ایران “جنجال و هیاهو” نکنند، حسین شریعتمداری که تیتر روزنامه اش را برای چندمین بار در دو سال اخیر “مقام معظم رهبری فصل الخطاب هستند” برگزیده بود در ستون گفت و شنود نیز از پایان پرداختن به موضوع اختلاس سخن گفت و همزمان گزارش ها از تهران حکایت دارد که از سوی دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی بخشنامه ای مبنی بر عدم برجسته کردن موضوع اختلاس به جای بیداری اسلامی به روزنامه ها ابلاغ شده است تا “توصیه” آیت الله خامنه ای برای چند روزی دوام آورد.
بر اساس این گزارش، پیرو این “دستور”، سایت های حکومتی منتقد احمدی نژاد که ماجرای اختلاس را خود رسانه ای کردند و طی روزهای گذشته به برجسته کردن آن پرداختند، نا گهان انگشت ملامت را به سمت “رسانه های خبری” نا مشخص نشانه گرفتند و از غفلت از بیداری اسلامی در زی سایه موضوع اختلاس سخن گفتند.
روزنامه کیهان که آغاز گر “افشاگری درباره اختلاس میلیاردی جریان انحرافی” بود، دیروز در تغییر موضعی آشکار در ستون “گفت و شنود” خود در یادداشتی به قلم حسین شریعتمداری، چنین نوشت:” امروز نمی دونم چرا دست و دلم به «گفت و شنود» نمیره؟ سوژه که این روزها تا دلتون بخواد هست، اما امروز، مخصوصا بعد از صحبت های آقا و غبار غمی که از پلشتی غارت ۳هزار میلیارد تومنی به چهره ایشان دویده و بر صدای همیشه ملکوتی آقا سایه انداخته بود، حیفم اومد این چند خط رو ننویسم. آخه آقا، امام همه بسیجی هاست و با صحنه ای که قراره از اون روزها نقل بشه، بیشتر از همه آشناست… امروز هم ، همه اونا پا به رکاب آقا ایستادن و…“.
خبرگزاری فارس نیز که هنوز فرصت نکرده بود تا مصاحبه و گزارش هایش درباره نقش مقامات دولت احمدی نژاد در پرونده اختلاس را از ستون “برگزیده” های خود حذف کند، به بررسی “غفلت رسانه ها از بیداری اسلامی” پرداخت و در گزارشی با عنوان “وقتی زلف پریشان اختلاس دل رسانه‌ها را برد” نوشت:” دلبری اختلاس از رسانه‌های ما آنقدر بود که اغراق نیست اگر بگوییم دستاوردهای دو اجلاس مهم بیداری اسلامی و حمایت از انتفاضه فلسطین در خارج از ایران بیش از داخل کشور بازتاب و بازخورد داشت. و بسیاری از رسانه‌های داخلی در حد بسیار کمی به این دستاوردهای مهم پرداختند.اما هنوز هم دیر نیست. اگرچه شاید طی قریب به دو ماه گذشته مسئله اختلاس بیش از اندازه در داخل کشور کش! پیدا کرده است اما توجه به مقوله اهمّ و مهم و رسالت رسانه‌های اسلامی همچنان می‌تواند برخی اشتباهات و کم‌کاری‌ها را جبران کند و ما را به جایگاه اصلی خود یعنی تپندگی در قلب بیداری اسلامی رهنمون باشد.نگاه مظلومان جهان و کشورهای خیزش کرده همچنان به انقلاب اسلامی است. انقلابی که رهبری معظم، با درایت و خردمندی، استواری آن را در راه بیداری اسلامی و حمایت از حرکت‌های اسلامی در سرتاسر جهان نشان داده‌اند و می‌طلبد تا در این راه، رسانه‌های کشور نیز به رسالت تاریخی خود عمل کنند”.
جهان نیوز، ارگان علیرضا زاکانی، نماینده ای که خود دیروز نامه شکایت از احمدی نژاد به دلیل قصور در ماجرای اختلاس را امضاء کرده بود، نیز در گزاش اصلی خود با عنوان “همایش بیداری تحت الشعاع لالایی اختلاس برای رسانه ها” به انکار نقش خود در برجسته کردن پرونده اختلاس در رسانه ها پرداخت و با متهم کردن “دیگر رسانه ها”، چنین نوشت:” بیداری اسلامی مسئله‌ای نیست که بشود به سادگی از کنار آن گذشت. از طرف دیگر آیا مقولات مهم دیگری همچون موفقیت‌های کشور در تاراندن تروریست های پژاک و یا جنجال های رخ داده بر سر مبانی و اصول اسلام و انقلاب که گاه و بیگاه در کشور مطرح می شود و نیاز به روشنگری دارد مقولاتی کم اهمیت محسوب می شوند…؟! باید قبول کنیم که تمام وظیفه رسانه ها در انعکاس یک خبر و یا اصلا چند خبر از وقایع گفته شده خلاصه نمی شود بلکه رسانه وظیفه تعمیق، نهادینه سازی و حرکت به سمت افق های نادیده را نیز بر عهده دارد. و حال قضاوت کنیم که هنگامیکه وظایف رسانه های کشور تنها معطوف به یک وجه می شود و وجوه دیگر مورد تغافل قرار می گیرند، طبیعیست که نتوانیم انتظار زیادی در مورد تبیین صحیح مسایلی مثل بیداری اسلامی، خیزش عمومی در جهان اسلامی و یا شیطنت های استکبار جهانی در قبال این مسئله داشته باشیم”.
گفتنی است مشابه این گزارش ها که با الگویی یکسان نگاشته شده، در تمامی سایت های خبری و روزنامه های حکومتی دیروز دیده می شود. حتی فارس برای این سوژه، چند مصاحبه نیزبا برخی اعضای خبرگان رهبری و نمایندگان مجلس ترتیب داده که عبارات “غفلت رسانه ها”، “بیداری اسلامی” و “اختلاس” در تیتر تمامی آنها مشترک است.
گفتنی است این اولین بار نیست که آیت الله خامنه ای در قالب “توصیه”، شرایط را برای ابراز نظر رسانه ها محدود می کند. هر چند که به اعتقاد برخی آگاهان، “فصل الخطاب” بودن او پس از چند روز از اعتبار می افتد و مجددا رسانه های موضوع اختلاس را در صدر مسائل خود قرار خواهند داد.
بر اساس این گزاش از زمان انتخابات ریاست جمهوری سال 88 تا کنون بارها موضوع “فصل الخطاب بودن” آیت الله خامنه ای از سوی راستگرایان و رسانه های حکومتی و نیز معترضان به نتیج انتخابات سال 88 نقض شده است. مهمترین نمونه از این بی اعتنایی به نظر رهبر ایران، متعلق به رفتار محمود احمدی نژاد در عدم برکناری اسفندیار رحیم مشایی از سمت معاون اولی تا چند روز پس از دریافت نامه رهبری بوده است. او همچنین با وجود “توصیه اکید” آیت الله خامنه ای به عدم موازی کاری در وزارت خارجه، علاوه بر برکناری منوچهر متکی، بارها معاونان خود را به عنوان “ سفیر ویژه” به کشورهایی نظیر اردن و عمان فرستاده است.
معترضان به نتیجه انتخابات نیز با وجود تبریک زودهنگام آیت الله خامنه ای به انتخاب احمدی نژاد، واکنش گسترده ای به تقلب در این انتخابات نشان دادند که از سوی وی به “فتنه” تعبیر شد.
آیت الله خامنه ای در سخنرانی نماز جمعه 29 خرداد 88 نیز از مردم خواست که در خیابان ها اعتراض نکنند که به این گفته وی نیز اعتنایی نشد.
او همچنین در سال 89 “فتوا” داد که آموزش موسیقی حرام است، اما هم اکنون بسیاری از موسسات داخلی به آموزش موسیقی مشغولند. او در همان سال، چهرشنبه سوری را “فساد خیز” دانست، اما مردم با بی اعتنایی به نظر وی، به برگزاری گسترده جشن چهار شنبه سوری پرداختند.
در سطح اصولگرایان نیز، بی اعتنایی به نظر وی باره دیده شده است. به تازگی او از نمایندگان خواسته بود که از “دو-دو” کردن در مجلس خودداری کنند که این توصیه وی پس از چند روز به فراموشی سپارده شد. همچنین طرح وی مبنی بر “نظارت نمایندگان بر نمایندگان” با تاخیری یکساله در مجلس و با وجود انتقادهای گسترده به تصویب رسید. نظر وی درباره “لزوم وحدت اصولگرایان” نیز برای انتخابات پیش رو تا کنون به هیچ وجه مورد توجه محافظه کاران قرار نگرفته و نزاع میان “جامعتین” و “جبهه پایداری” روز به روز شدید تر می شود.
کارشناسان، افزایش تعطیلات در “سال جهاد اقتصادی”، افزایبش رقم بیکاری در سال “همت مضاعف-کار مضاعف” و … را نیز نمونه های دیگری از بی اعتنایی جامعه و مقامات حکومت ایران به نظر وی می دانند.
درباره موضوع “عدم جنجال” بر سر پرونده اختلاس نیز آگاهان معتقدند که این توصیه نیز پس از چند روز به سرنوشت دیگر “توصیه ” ها و “دستور”های وی دچار خواهد شد.
