واقعیت برنامه هسته ای ایران از دید نزدیک

نویسنده

» تحلیل فیگارو از گفته های سفیر سابق فرانسه

ژرژ مالبرونو

درحالی که تهدیدهای اسراییل علیه ایران همچنان ادامه دارد، من به کسانی که به پرونده هسته ای ایران علاقه مندند توصیه می کنم که مقاله فرانسوا نیکولو، سفیر فرانسه در ایران بین سال های ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۶ را بخوانند.

در آخرین دیداری که در مسکو بین گروه ۵+۱ و ایران برگزار شد – که به شکست انجامید – فرانسوا نیکولو معتقد است که کشورهای غربی نیز می توانند در برابر ایران که به شدت مورد تحریم قرار گرفته، “از گذشت زمان سود ببرند”. به عقیده او، فقط حکومت تهران نباید در پیشرفت مذاکرات مانع تراشی کند، بلکه کشورهای غربی نیز باید به همین شیوه عمل کنند.

 

حرف او چیست؟

او می گوید که “بسته پیشنهادی” مسکو که توسط گروه ۵+۱ ارائه شد، هیچ گزینه ای مبنی بر متقاعد ساختن ایران دربر نداشت.

این بسته که هدف آن متقاعد ساختن ایران به توقف فعالیت های غنی سازی اورانیوم تا میزان ۲۰ درصد بود، شامل مشوق ها و اقدامات جبران کننده به شکلی بلند مدت نمی شد. ازطرف دیگر، دو درخواست از سه درخواست آن برای مقامات ایرانی غیرقابل قبول بود و هیچ ارتباطی با مبارزه علیه تکثیر اتمی که به عنوان هدف این پروژه ذکر شده بود نداشت.

اولین و مهم ترین درخواست که توسط خانم اشتون ذکر گردید، به توقف فعالیت های غنی سازی ایران تا میزان ۲۰ درصد مربوط می شد. این فعالیت ها که توسط ۳۰۰۰ سانتریفوژ نصب شده در مرکز زیرزمینی فوردو انجام می شود، از هم اکنون به ذخیره ای در حدود ۱۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنی شده تا این میزان می رسد.

این درخواست اول کاملاً مشروع و بجا بود: اورانیوم ۲۰ درصدی به اورانیوم مورد استفاده در مصارف نظامی نزدیک است. به علاوه، این درخواست مورد انتظار مقامات ایرانی نیز بود. به خوبی مشخص بود که آنها امکان دستیابی به این میزان را دارند، زیرا قبلاً اورانیوم غنی شده به همین میزان برای رآکتور تحقیقاتی آنها سفارش داده شده و تحریم ها در این راستا قدری ملایم تر شده بودند.

ولی ازطرف دیگر خانم اشتون از مقامات ایرانی خواست که قبل از تحویل سوخت مورد نیاز رآکتور تحقیقاتی، بدون معطلی از ذخیره اورانیوم ۲۰ درصدی خود که ماه ها برای تولید آن زمان لازم بود چشم پوشی کنند. این درحالی است که تهران در پاییز ۲۰۰۹ درخواست مشابه دیگری را قاطعانه رد کرده بود. در راستای مسایل مربوط به عدم تکثیر اتمی، این درخواست دوم به هیچ وجه منطقی نبود، زیرا یک ذخیره ۱۰۰ کیلوگرمی از اورانیوم غنی شده به این میزان برای تولید بمب کافی نیست و به علاوه این ذخیره تحت کنترل آژانس اتمی قرار دارد.

اگر حکومت تهران می خواست این ذخیره را نابود کند یا برعکس غنی سازی را تا بیش از ۲۰ درصد ادامه دهد، بلافاصله ازسوی بازرسان آژانس اتمی مورد مؤاخذه قرار می گرفت و فرضیه بمباران تأسیسات اتمی را مجدداً بر زبان ها می انداخت. مقامات ایرانی می توانستند فرمول های مورد قبول دیگری را در این نشست ذکر کنند: تبادل همزمان یا تدریجی اورانیوم ۲۰ درصدی با سوخت مورد نیاز برای رآکتور تحقیقاتی. درخواست اشتون و مقامات ایرانی هر دو به یک نتیجه منتهی می شد، ولی نخواستیم که اجرا شود.

سومین درخواست به بسته شدن تأسیسات زیرزمینی فوردو مربوط می شد. اکنون دلایل آن در جناح غربی ها روشن است. در اوایل سال های ۲۰۰۰، ساخت تونل فوردو بدون اینکه به اطلاع آژانس اتمی برسد، ازسوی ایران آغاز شد که این خود در نقض کامل تعهدات مقامات جمهوری اسلامی بود.

این موضوع زمانی که در تابستان ۲۰۰۹ برملا گردید، به شدت واکنش جامعه بین المللی را در پی داشت. ولی پس از آن، و قبل از اینکه مجهز به سانتریفوژ شود، این تأسیسات به مانند کارخانه غنی سازی نطنز تحت کنترل آژانس اتمی قرار گرفت. اگر قرار بود فوردو بسته شود، مسؤولان ایرانی می توانستند این ۳۰۰۰ سانتریفوژ را به کارخانه اصلی نطنز منتقل کنند. بدین تریب این سانتریفوژها در کنار ۹۰۰۰ سانتریفوژی که تا میزان ۵ درصد غنی سازی می کنند نصب می شدند.

در نتیجه در بیلان نهایی مربوط به توان غنی سازی ایران تغییری حاصل نمی شد و در این حالت نیز این درخواست سمبولیک هیچ ارتباطی با مسأله عدم تکثیر اتمی نداشت. درخواست خانم اشتون در نظر مقامات ایرانی صرفاً به این صورت تعبیر شد که این سانتریفوژها نباید در محلی غیرقابل نفوذ باشند، بلکه مجموع سانتریفوژهای ایران باید در تأسیساتی نصب شوند که بمب و موشک های اسراییل و آمریکا بتوانند به راحتی به آنجا نفوذ کند.

درخصوص مشوق ها، خانم اشتون مسأله تأمین سوخت اتمی به میزان ۲۰ درصد را برای رآکتور تحقیقاتی تهران مطرح کرد و بدین ترتیب توجیه فعالیت های غنی سازی ایران تا میزان ۲۰ درصد را زیر سؤال برد. ولی ازسوی دیگر، هیچ اشاره ای به لغو یا کاهش تحریم ها حتی به صورت جزئی یا موقت نشد و صرفاً پیشنهاد گردید که از تشدید تحریم های اعمال شده چشم پوشی خواهد شد.

ایالات متحده نیز به نوبه خود پیشنهاد داده که قطعات لازم برای هواپیماهای غیرنظامی ایران را که به دلیل تحریم های دراز مدت به شدت معیوب شده اند تأمین کند. ولی اینها باعث نمی شود فراموش کنیم که همین اقدام در زمان بیل کلینتون و سپس جرج بوش، بدون هیچ مبادله ای و صرفاً بخاطر مسایل انسان دوستانه انجام شده است.

درنهایت چند پروژه همکاری فنی میان آژانس اتمی و ایران و همچنین تأسیس یک رآکتور جدید تحقیقاتی مطرح شد. ولی درحالی که هنوز فضای قابل اطمینانی بین طرفین به وجود نیامده، این پیشنهادات صرفاً باعث ظن و تردید بیشتر مقامات ایرانی شد.

آنها متقاعد شده اند که تماس با کارشناسان و بازرسان خارجی باعث نفوذ ویروس های خطرناک کامپیوتری به تأسیسات هسته ای شان شده و بدتر آنکه منجر به جمع آوری اطلاعات شخصی و درنتیجه سوءقصد علیه دانشمندان و تکنسین های اتمی ایران شده است. پیشنهاد خانم اشتون به مانند این بود که همه چیز را باید قبول یا رد کرد. شکست در چنین حالتی حتمی است و مذاکره کنندگان نمی توانند این موضوع را انکار کنند.

اگر نزدیک تر به مسأله بنگریم، آنها بدشان نمی آمد بگویند ایران مایل به انجام مذاکرات جدی نیست. بی شک ایران نیز در مسکو دارای خواسته های غیرواقعی، حداقل برای کوتاه مدت، بود: لغو تحریم های اصلی، و ناگهان به رسمیت شناختن حق ایران برای غنی سازی. درواقع می توان گفت که در مسکو شاهد کلکسیون مسایل غیرواقعی بودیم.

ولی پس از آن نشست، نظر براین شد که مذاکرات بار دیگر در سطح کارشناسان انجام شود و اولین نشست از این دست در تاریخ ۳ ژوئیه در استانبول برگزار شد. این نشست می بایست با نشست دیگری در سطح معاونان مذاکره کنندگان اصلی دنبال شود. حال سؤال این است که آیا کشورهای غربی نیز به دنبال “خرید زمان” نیستند؟

خرید زمان تا انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در اواخر نوامبر حتمی است، زیرا همه می دانند که رییس جمهور آمریکا نمی تواند تا این تاریخ از هیچ موردی در برابر ایران چشم پوشی کند، زیرا ازهم اکنون کمپین انتخاباتی او با مشکلات جنجال آمیز بسیاری از این دست روبروست. خرید زمان برای نتیجه دادن تحریم های نفتی و اقتصادی آمریکا و اروپا که از اول ژوئیه مطروحه شده در دستور کار قرار گرفته تا بر اقتصاد ایران اثر بگذارد، مردم این کشور را بشوراند و از همه مهم تر مواضع حکومت را تضعیف سازد.

با توجه به اقدامات تحریک کننده جمهوری اسلامی و چالش های حکومت تهران علیه اختیارات شورای امنیت سازمان ملل، کشورهای غربی فعلاً منفعت را در این دیده اند که بگذارند مسایل قدری زمان ببرد. بی شک این خرید زمان باعث تضعیف مواضع حکومت تهران خواهد شد و شرایط بهتری را برای مذاکرات آتی رقم خواهد زد.

منبع: فیگارو، ۱۰ اوت