خدانگهدار غیر رسمی
از میان هفت روز هفته همایون خیری در وبلاگ “آزادنویس” ؛ روز چهارم و ششم اش به تحولات ایران اختصاص داشت:
روز چهارم) این موضوع شکایت از یعقوب یادعلی، یک تجربهی خیلی بزرگیست برای همهی ما. آدم که برنمیدارد از تصورات مردم شکایت کند که!
حالا البته این حرف را واقعأ باید در همین وبلاگستان زد که بابت فیلم 300 چقدر همه به سازندهی فیلم بد و بیراه گفته بودند که چرا به ایرانیها توهین کرده در حالی که نه آن سازنده و نه تهیه کنندهی فیلم هیچکدامشان نگفته بودند فیلم تاریخی ساختهاند که بابت تحریف تاریخ مؤاخذه بشوند.
درست مثل همین که یک بابایی ادعا کرده که یعقوب یادعلی به قوم لر توهین کرده در کتابش. در حالی که یادعلی فقط یک داستان نوشته که تمام وقایعش توی ذهن او رخ داده بوده. نه حرف تاریخی زده، نه نشانی آدمی را داده که همین ایشان بوده که در موردش نوشته بودم.
خوب حالا یعقوب یادعلی از کار و زندگی و نان خوردن افتاده که چی؟ که یک آدمی مثل همین ماها که توی وبلاگستان رگ گردنمان کلفت شده بود بابت فیلم 300 ؛ نوشتهی یادعلی را توهین تلقی کرده و صاف رفته شکایت کرده از او.
روز ششم) عجب حرفی زده جنتی! گفته سفرهای احمدی نژاد به استانها و نشستن با مردم در گذشته سابقه نداشته و در آینده هم معلوم نیست که چنین شود. این که در آینده هم معلوم نیست چنین بشود؛ این جالب است. یعنی ایشان هیچ امیدی ندارد که پدیدهی احمدی نژاد تکرار بشود، در حالی که همه جا داد و فریاد میکنند که دنیا دارد احمدی نژادی میشود. خوب واقعأ به همین میگویند خدانگهدار غیر رسمی دیگر!
تقاضا از سرگئی برین!
نویسنده وبلاگ “حاجی واشنگتن” در آستانه ماه رمضان و با توجه به پدیده تازه ای که کمپانی گوگل در جهان مجازی ارائه کرده است؛ از مدیران این کمپانی تقاضای جالبی دارد:
جنابان آقایان سرگئی برین و لری پیج!
حالا که گوگل، با کمک ناسا، شعبده جدیدی رو از آستینش در آورده و با عرضه Google Sky به کاربران امکان غور و تفحص در کهکشان ها و صور فلکی را داده؛ از حضرات تقاضا دارد با توجه به نزدیک شدن ماه مبارک رمضان ترتیبی اتخاذ فرمایند تا آقایان علما بدون نیاز به رفتن به پشت بام، به راحتی از پشت کامپیوترشان بتوانند ماه نو را رصد فرمایند تا مومنین و مومنات دچار مشکل همه ساله نشوند.
و من الله التوفیق
حاجی رمضون و شرکاء
حضور نظامیان قابل دفاع نیست
نویسنده وبلاگ “جمهور” از تمایل روزافزون نظامیان به حضور در صحنه سیاسی نوشت:
در چند سال اخیر…. تعداد زیادی از مسوولان، مستقیما از مناصب نظامی برای ایفای وظایف سیاسی و حتی مدیریت بنگاه های اقتصادی انتخاب شده اند. شاید با توجه به درگیر بودن کشور در جنگ و شکل گیری نسل تازه ای از سیاستمداران که همزمان حضور در سپاه را تجربه می کردند در دهه اول انقلاب طبیعی می نمود. اما در شرایط فعلی این موضوع قابل توجیه نیست.
وضعیتی که در تشکیل مجلس هفتم اتفاق افتاد و حضور زیادی از سرداران سپاه و پس از آن انتصاب های دولت احمدی نژاد مخصوصا در استانداری ها و مسوولیت های بعضآ اجتماعی، سیاسی به هیچ عنوان قابل دفاع نیست. سیاست عرصه مدارا و تعامل است. در این وادی باید بخوبی معضلات و مشکلات را رصد کرد و برای آن کم هزینه ترین راه را برگزید. راهی که متضمن رضایت اکثریت غالب مردم باشد و تامین کننده منافع ملی.
آنهایی که میگفتند شینتو با دموکراسی ناسازگار است، در اشتباه بودند
پویا ارجمند در وبلاگ “فهم” برای نخستین بار خود را معرفی کند و سپس متن سخنرانی مهم جورج بوش رئیس جمهور ایالات متحده در جمع کهنه سربازان امریکا را ترجمه کرده و در اختیار خوانندگان اش قرار می دهد. بخشی از این سخنرانی چنین مضمونی داشته است:
برخی دیگر از منتقدان گفتند که آمریکا آرمانهای خود را به ژاپنیها تحمیل کرده است. برای مثال، معاون نخستوزیر ژاپن ادعا کرد که “اجازه دادن به زنان ژاپنی برای اینکه رای دهند، پیشرفت سیاستهای ژاپن را به تعویق انداخت”.
جالب است که مکآتور (ژنرال داگلاس مکآرتور از فرماندهان ارشد ارتش آمریکا در طول جنگ جنگ جهانی دوم) در خاطراتش نوشت: “انتقادات بسیاری به ما در مورد اعطای حق رای به زنان وجود دارد. بسیاری از آمریکایی، همچنین برخی که کارشناس خوانده میشوند، آشکارا دیدگاهی را بیان میداشتند، که مطرح میکرد زنان ژاپنی عمیقا در سنتهایی که نوکرمآبی شوهرهایشان را در خود دارد غرق هستند، تا اینکه بخواهند به هر درجهای هرچند اندک به استقلال سیاسی برسند”.
سرانجام زنان ژاپنی رای دادند و 39 زن توانستند در اولین انتخابات آزاد پارلمانی به کرسیهای مجلس تکیه بزنند. امروز وزیر دفاع ژاپن، یک زن است. و درست یک ماه پیش، زنی برای عضویت در مجلس سنا برگزیده شد.
آنهایی که استدلال مطرح میکنند که دموکراسی در ژاپن نتوانسته موفق شود، میگویند دلیل آن، آئین و مذهب ملی (شینتو) است. این آئین، دارای احساسات و تعصبات بسیار شدید است و در امپراتور جایگیر شده است.
آنهایی که میگفتند شینتو با دموکراسی ناسازگار است، در اشتباه بودند، و خوشبختانه رهبران ژاپن و آمریکا این را به موقع تشخیص دادند. به جای اینکه آئین شینتو را منکوب کنند، اولیای امور در آمریکا با ژاپنیها در زمینهی بنیاد نهادن آزادی مذهبی، برای تمامی کیش و آئینها شروع به کار کردند. به جای اینکه تخت امپراتوری را براندازند، آمریکاییها و ژاپنیها با یکدیگر کار کردند، تا جایی برای امپراتور در سیستم سیاسی دموکراتیک بیابند.
و نتیجهی این گامها این بود که هر شهروند ژاپنی، از آزادی مذهبی نفع برد و امپراتور بر تختاش باقی ماند و دموکراسی ژاپنی نیرومندتر به رشد ادامه داد. چرا که آن (دموکراسی) قسمتی از فرهنگ ژاپنی (امپراتور) را در آغوش کشید.
کپی پیست نکن. لینک بده!
“حسین نوروزی” نویسنده یک وبلاگ ادبی؛ در معرفی خودش چنین می نویسد:
حسین نوروزی و بانو. بههمین سادگی. اینجا، فقط یک نفر میتواند کامنت بگذارد. باقی، دوستان و دشمنانی که میآیند، دعا میکنند، میروند. نوشتههای اینجا، مال همینجاست. نه دوست دارم کسی نقل قول کند، نه بدزدد. کپی پیست کردن، کار تخمحرامهاست. حتی با ذکر منبع!
دلات خواست، مستقیم لینک بده به فلان مطلب یا کل وبلاگ، نخواست، مهم نیست. فقط یک پُست را دوستی برداشت، و فقط همان یک پُست آزاد است. دزدی نکن! راه برو بخند؛ در نهایت ِ تاریکی، سیگاری آتش بکش؛ همین.
بنا به خواسته حسین نوروزی، بیش از این متن او در اینجا نقل نمی شود.
جدابتر از هر رویداد دیگر. حتی از یعقوب یادعلی!
نوشته حسین نوروزی، در حقیقت پاسخ به رضا ولی زاده در وبلاگ “ایستگاه” است که در آن، به عنوان مدیر گروه تعدادی از وبلاگرهای ادبی با نام بازنگار؛ به بی اعتنایی نویسندگان این گروه به دستگیری و محاکمه یعقوب یادعلی نوشته شده است. بخشی از آن را با هم می خوانیم:
حسین نوروزی به عنوان دبیر این گروه؛ پیش از هر چیز درگیر خواهر و مادر این دنیا است و جالب آن که درگیری های پایان ناپذیرش با خواهر و مادر دنیا، برای اهالی گروه ادبیات بازنگار، از هر رویداد مهم دیگری جذابتر است که ستون پرببینده های این گروه را مدت هاست به تسخیر خود درآورده است. مصطفی خلجی هم به مدد دختری که ترک موتور نشسته و روسری اش را برداشته، توانسته اوج تقاضاها و علایق اهالی این گروه را به نمایش بگذارد! (در حالی که یعقوب یادعلی بی دلیل در زندان است).