سیاست خارجی بعد از ژٰنو

نویسنده

» تحلیل اینفورمد کامنت درباره آینده توافق ها

اگر ایران موفق شود به توافقی دائمی و همه جانبه با کشورهای ۱+۵ دست یابد، دیگر مساله تعادل بخشی به روابط تنش آمیز این کشور و قدرت های غربی چندان اهمیتی نخواهد داشت و به این ترتیب خاورمیانه و منطقه اطراف آن می تواند در مسیرهای کاملا جدیدی حرکت کند. این موضوع بر نحوه برخورد با درگیری های سوریه نیز اثر قابل توجهی دارد. در زیر بطور خلاصه شرایط پس از توافق اولیه هسته ای را تشریح می کنیم و ارزیابی می کنیم. سئوال اصلی این است که آیا ایران سعی خواهد کرد روابط خود با آمریکا و اروپا را نزدیک تر و محکم تر کند یا ترجیح می دهد با کشورهای بریک (برزیل، روسیه، هند و چین) بعلاوه ترکیه کار کند. این انتخاب تا حد زیادی وابسته به سیاست داخل و مسائل عاجل ثبات منطقه است.

پس از انتخاب حسن روحانی به ریاست جمهوری ایران، روابط ایران و آمریکا رو به بهبود گذاشت، که این نه فقط به دلیل انتخاب روحانی بلکه همچنین به دلیل دید مثبت تر واشنگتن نسبت به تهران صورت گرفت. هیچ تضمینی وجود ندارد که در انتخابات سال ۲۰۱۶ آمریکا، دولتی همین قدر موافق ایران بر سر کار بیاید. این بلاتکلیفی در تصمیمات دولت روحانی منعکس خواهد شد. به همین دلیل موقعیت کنونی برای رسیدن به توافقی هسته ای ظرف ده سال گذشته استثنایی به شمار می آید. این توافق اثر قاطعی بر سیاست خارجی ایران می گذارد.

دوران لفاظی های احمدی نژاد، با سیاستی مصلحت گرایانه توام بود که ملغمه ای بود از رویارویی هسته ای با قدرت های بزرگ و برقرار ارتباط با کشورهای جنوب، از آمریکا لاتین گرفته تا کشورهای افریقایی جنوب صحرا. در این دوره روابط با روسیه و چین هم به شدت تقویت شد. هرچند این سیاست با وضعیت پیش آمده مناسب به نظر می رسید ولی با خواست برخی عناصر خواهان فرهنگ غربی در داخل کشور در تعارض قرار می گرفت؛ بخصوص اینکه مساله هسته ای و تحریم های متعاقب آن به معضلی در زندگی روزمره تبدیل شد.

هرچند این عوامل در انتخاب روحانی موثر بود ولی این تمام موضوع نیست. تحریم ها فقط نیمی از ماجراست؛ سوء مدیریت احمدی نژاد و شرایط اقتصادی داخلی به بروز بن بست کمک کرد. اگر دولت روحانی مدیریت اقتصادی را بهبود بخشد، آنگاه لغو حتی بخشی از تحریم ها می تواند امکان خروج از بن بست و شرایط وخیم اقتصادی را فراهم آورد.

عامل کلیدی دیگر آن است که موقعیت ایران در منطقه، از جمله در چشم کشورهای عربی، به دلیل حمایت آن از رژیم اسد در سوریه لطمه دیده است. رژیم اسد در سوریه، در زمان احمدی نژاد به عنوان متحدی ضروری در منطقه، در همراهی با دولت المالکی در عراق شمرده می شد. ولی با ادامه جنگ داخلی در سوریه و بالا گرفتن خشونت های داخلی در عراق، اکنون بسیاری ایران را مقصر می دانند. عربستان سعودی و مصر تا حدی ایران را مسئول سرکوب اکثریت مسلمانان سنی در سوریه می دانند و همچنین رهبران ایران را مسئول گسترش احتمالی جنگ به لبنان محسوب می کنند.

با وجود انتخاب روحانی با اکثریت بزرگی از آرا در انتخاب ریاست جمهوری، هنوز قدرت واقعی در دست رهبر ایران است.  با وجود اینکه انتخابات به روحانی اجازه داد به مذاکره با آمریکا مشغول شود، ولی محافظه کاران نیز در حال تجدید سازمان هستند.

برای این گروه مساله اصلی انتخابات مجلس خبرگان است که مسئول انتخاب رهبر ایران است و در ماه سپتامبر برگزار می شود. بیم آن ها از موفقیت های بیشتر دولت روحانی است که می تواند محبوبیت محافظه کاران را از این هم کمتر کند. به همین دلیل آن ها خواهان نظارت بیشتر مجلس بر امور و شرکت در مذاکرات سوریه هستند. مجلس اکنون در دست محافظه کاران است.

 مسلما اکنون تمرکز اصلی بر مساله پرونده هسته ای و لغو تحریم هاست که باید با مدیریت بهتر اقتصادی و بهبود شرایط زندگی توام شود تا بتواند به محبوبیت سیاسی دولت تداوم بخشد. این کار آسانی نیست؛ هم اکنون حذف بقیه یارانه ها و سایر اصلاحات اقتصادی ضروری، ممکن است در کوتاه مدت فشارهای اقتصادی بیشتری را وارد آورد. به هر حال اکنون روحانی در فکر یافتن راه هایی برای افزایش محبوبیت ایران در منطقه و ماورای آن است.

یکی از جوانب چشم انداز ایران تاریخ پر افتخار پارسی است که هزاران سال قدمت دارد و اعتقاد بر این است که نتوانسته است به قدر کافی از توان های بالقوه خود استفاده کند. این اعتقاد تاریخی از حد منطقه فراتر می رود؛ حتی اگر ایران خود را مرکزیت شیعه دنیا فرض کند. ایران ۸۰ میلیون جمعیت دارد؛ کمی کمتر از مصر که ۸۵ میلیون و ترکیه که ۸۱ میلیون نفر جمعیت دارند. مصر دچار درگیری های داخلی است ولی ترکیه از موقعیت اقتصادی محکمی برخوردار است؛ هر چند فاقد ذخایر سوخت فسیلی است. مصر از حرکت ضد انقلابی ۲۰۱۳ به بعد بیش از پیش برای نفوذ در منطقه به عربستان سعودی وابسته شده است.

ایران با ذخایر نفتی و گازی فراوان (۱۰ درصد نفت و ۱۵ درصد ذخایر گاز جهان) توان بالقوه قابل توجهی برای توسعه دارد.  مساله برای ایران آن است که متحدان اقتصادی و سیاسی خود را از کدام طیف انتخاب کند. مرزهای شرقی با افغانستان و پاکستان، با قاچاق مواد مخدر اهمیت ویژه ای دارد و تا کنون جان صدها پاسدار و مرزبان را گرفته است. ایران با بخش شمال غربی افغانستان رابطه دارد و از طالبان دل خوشی ندارد. روابط ایران با پاکستان به دلیل تردید های ایران در زمینه حمایت پاکستان از عوامل افراطی سنی و حمایت دولت آن کشور از طالبان و نزدیکی به عربستان سعودی، چندان نزدیک نمی تواند باشد. خط لوله ایران به هند فعلا تا پاکستان پیشروی کرده است. ایران روابط خود با افغانستان را یقینا گسترش می دهد.

هند و چین وارد کنندگان بزرگ نفت ایران هستند و چین هم در زمینه سرمایه گذاری های نفتی و همچنین از نظر تامین سلاح های مورد نیاز ایران، متحد این کشور محسوب می شود.  به این ترتیب ایران به چین نزدیک خواهد شد ولی به هند متمایل نخواهد بود و آن را به عنوان وسیله تعادل با پاکستان نگاه می کند.

هرچند روابط ایران با آسیای جنوب شرقی خوب بوده است و در سیاست خارجی ایران نقش مهمی را بازی کرده است، ولی بهبود رابطه با ترکیه ظاهرا از اولویت زیادی برای ایران برخوردار است. ایران و ترکیه علی رغم اختلاف نظر بر سر سوریه، روابط گرمی با یکدیگر دارند.

رابطه ایران و ترکیه، با توجه به گسترش چشمگیر در دهه اخیر، بازهم نزدیک تر خواهد شد، بخصوص زمانی که این دو کشور را محور ارتباطی اروپا با آسیا در نظر بگیریم. ترکیه هم با این نقش کاملا موافق بوده و آن را به عنوان عامل مثبتی در پیوستن این کشور به اتحادیه اروپا در نظر می گیرد. این لزوما به معنی کاهش درگیرهای داخلی در سوریه نیست و معلوم نیست دولت روحانی از چنین چیزی پشتیبانی کند. رابطه نزدیک ترکیه با ایران بیشتر به نفع تهران است تا به نفع آنچه به “هلال شیعه” معروف است که متشکل از لبنان، سوریه، عراق و ایران است.

رقابت با عربستان سعودی  در این میان حیاتی است، ولی نزدیکی روحانی با دیپلمات های عربستان سعودی در گذشته نشان می دهد که شاید در این زمینه هم امکان بهبودی وجود داشته باشد. بهبود روابط با آمریکا به هر حال حیاتی است و دولت روحانی می داند که خطر تغییرات عمده در رهبری آمریکا ظرف سه سال آینده وجود دارد. هرچند رابطه با اروپا هم مهم است ولی ایران چنین ارتباطی را برای تضمین نقش خود در جهان حیاتی نمی بیند. ترکیه، چین و هند در این میان نقش مهم تری برای ایران دارند. در این میان ترکیه از همه مهم تر است.

منبع: اینفورمد کامنت - 26 ژانویه 2014