دلواپسیِ چهارگانه‌ خامنه‌ای

محمد جواد اکبرین
محمد جواد اکبرین

از دو سخنرانی رهبر جمهوری اسلامی در دیدار با دانشگاهیان می توان دریافت که چهار “دلواپسی” اصلی او پس از توافق هسته ای چیست؛ پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آقای خامنه‌ای گزارش داده که در هفته‌ی گذشته او دو دیدارِ دانشگاهی داشته؛ در اوّلی ۲ساعت با اساتید دانشگاه نشسته، در دوّمی (شنبه شب گذشته) ۴ساعت با هزار دانشجو دیدار و گفتگو کرده؛ در مجموعِ این ۶ ساعت دیدار، ۴ “غلط” جاری در کشور را برشمرده و اظهار نگرانی کرده است:
۱) او برگزاری کنسرت‌های موسیقی در دانشگاه را ملامت کرده و گفته “اینگونه کارها به بهانه‌ی نشاط‌بخشی به محیط دانشجویی، جزو غلط‌ترین کارهاست”.
۲) از جنجال بر سر بورسیه‌های غیرقانونی به شدت انتقاد کرده و گفته “این کار از غلط‌ترین کارهای چند سال اخیر بود”.
۳) تعبیر “اسلام رحمانی” را نمونه‌ای از “حرفهای بدون تأمل و سطحی را کاری غلط و گمراه کننده” توصیف کرده، آن را “نشأت گرفته از لیبرالیزم” خوانده و گفته “اصطلاحِ اسلامِ رحمانی که این روزها رایج شده […] صددرصد غلط است”.
۴) و سرانجام از غلط بودنِ استفاده از استادانِ معترض به نتایج انتخابات سال ۸۸ در دانشگاه‌ها گفته با این استدلال که “عناصری نظیر کسانی که در سال ۸۸ آن حوادث را براه انداختند و بدون هیچ منطقی با اسلامیت و جمهوریت نظام مخالفت کردند قابل اطمینان نیستند”.
وقتی کسی کنسرت موسیقی و پرده‌برداری از بورسیه کردنِ غیرقانونیِ نورچشمی‌ها را جزء “غلط‌ترین کارها” معرفی کند اما در پرونده‌ی اختلاس سه‌هزارمیلیاردی، ادبیاتِ فاخرِ “کش ندهند” را از خود به یادگار بگذارد، وقتی کسی درست در روزهایی که “اسلام شیطانیِ”داعش، ایمان و امانِ جهان را تهدید می‌کند لازم بداند از خطر “اسلامِ رحمانی” بگوید، وقتی کسی شاخص‌ترین چهره‌های یک اعتراض را در حبس و حصر نگهداشته و ۶ سال اجازه‌ی دفاع به آنها نداده اما بگوید که آنها “هیچ منطقی” نداشتند نشان می‌دهد که قرار است فشار خود را در این چهار محور بیشتر کند:
۱) آزادی‌های فرهنگی و هنری (که مهمترین شاخص آن را برگزاری کنسرت موسیقی می داند؛ پیش تر هم بارها ترویج موسیقی را معارضِ اهداف انقلاب خوانده بود).
۲) افشای مفاسد اقتصادی دولت احمدی نژاد (چون می داند که به علت حمایت تامّ و تمامش از دولت او - حتی به قیمت تقلب در نتایج انتخابات سال ۸۸- مردم او را در این مفاسد، مسئول و بلکه شریک می دانند).
۳) دامنه‌ی تأثیر گفتمان روشنفکری دینی (که در سخنرانی اخیرش به نقطه‌ی محوری آن یعنی “اسلام رحمانی” تاخته و با نسبت دادنش به لیبرالیزم آن را “صددرصد غلط” خوانده است (یعنی حتی ۱درصد دُرست هم در آن ندیده است!)
۴) ظرفیت سرکوب شده‌ی سال ۸۸ (که پیش‌تر ورود حاملانِ آن گفتمان به بدنه اجرایی کشور را ممنوع کرده بود و حالا می گوید اساتید نزدیک به این گفتمان هم باید از دانشگاهها حذف شوند).

بنا بر این می‌توان دریافت که معترضان به سیاست‌های او هم در دانشگاه و هم در حوزه‌ی نواندیشی دینی روزهایی سخت‌تر از گذشته پیش رو دارند، چنانکه اصحاب فرهنگ و هنر و نیز فعالان سیاسی نزدیک به جنبش سبز نیز؛ و این ۴دسته قرار است تاوان توافق هسته‌ای را پس دهند و در معرض انتقام رهبر جمهوری اسلامی و دلواپسانِ پیرامونش قرار گیرند. در این میان نقش دولت آقای روحانی زیر ذرّه‌بین افکار عمومی قرار می‌گیرد تا معلوم شود رئیس جمهور تا چه اندازه مرزبندیِ نظری و عملی دولت‌اش را با این سیاستِ انتقامی روشن می‌کند و به شعارهای انتخاباتی‌اش وفادار می‌ماند.