مریم کاشانی
سمینار “آزادی بیان” دیروز با شرکت شیرین عبادی، محمدعلی دادخواه و نرگس محمدی در دانشکده حقوق دانشگاه سوربن پاریس برگزارشد. در این سمینار که اداره آن بر عهده عبدالکریم لاهیجی بود،سخنرانان با اشاره به “نبود آزادی بیان در ایران” و همچنین تاکید بر اینکه این وضعیت ناشی از “بی تحملی دولت ایران است”، ازمسئولین جمهوری اسلامی خواستند به قوانین بین المللی احترام بگذارند. آنها در عین حال ایرانیان را در همه جای دنیا به جبهه گیری علیه جنگ فراخواندند.
در آغاز این جلسه دکتر عبدالکریم لاهیجی، نایب رئیس فدراسیون بین المللی حقوق بشر، ضمن سخنانی ابتدا به ندادن گذرنامه به عبدالفتاح سلطانی، وکیل دادگستری و دیگر میهمان این برنامه اشاره و سپس بخشی از پیام وی به این سمینار را قرائت کرد.دکتر لاهیجی آنگاه به بازخوانی تاریخ حقوق بشر پرداخت وپس از اشاره به جان لاک و استوارت میل از اعلامیه جهانی حقوق بشر سخن گفت که به جهانی اشاره دارد بدور از”جنگ، فقر و ترس”.
پس از مقدمه دکتر لاهیجی، خانم بن حسین، دبیرکل فدراسیون بین المللی حقوق بشر ضمن خوشامد گویی به میهمانان، از نقض حقوق بشر در ایران سخن گفت و در این ارتباط به بیانیه اعتراضی اتحادیه اروپا اشاره کرد.وی در عین حال تاکید کرد آینده ایران در دست جامعه مدنی ایران است که به صورتی پویا، در راه احقاق حق خود گام بر می دارد.وی همچنین با اشاره به وضعیت منصور اسانلو، حمایت جامعه جهانی از خواست های برحق جامعه مدنی ایران را مورد تاکید قرار داد.
سپس نوبت به شیرین عبادی رسید که ضمن سخنانی با ابراز احترام به دکتر عبدالکریم لاهیجی، وی را کسی خواند که ”اولین چراغ حقوق بشررا روشن کرد”. وی سخنان خود را چنین ادامه داد: ”فعالیت در زمینه حقوق بشرمانند دو امدادی است. ما یک تیم هستیم، یا با هم می بریم، یا با هم می بازیم”.
خانم عبادی، در ادامه با اشاره به موضوع این گردهمایی، آزادی بیان را اولین پله دموکراسی خواند و به برشماری اثرات نبود آزادی بیان در عرصه های مختلف پرداخت. وی از جمله در ارتباط با فقدان آزادی در زمینه حقوق زنان گفت: “قوانین ضد زن که در سال های پس از انقلاب تصویب شده،مورد اعتراض زنان آگاه جامعه ایرانی است. اما زنان هشیار ایران به این نتیجه رسیده اند که یکی از راه های مقابله با این وضعیت، کسب توانایی های بیشتر است.“
وی در همین ارتباط با اشاره به افزایش تعداد دانشجویان دختر، تاکید کرد که زنان ایرانی در حال پی ریزی جنبشی فمینیستی هستند که”رهبر ندارد، دفتر و شعبه ندارد” اما “در منزل هر ایرانی که معتقد به ازادی است” حضور دارد.
خانم عبادی آنگاه جنبش فمینیستی در ایران را از “مهم ترین جنبش های تاثیر گذار بر آینده ایران” خواند و اتفاقات اخیر در ارتباط با بازداشت و محکومیت فعالان جنبش زنان را ناشی از نبود آزادی بیان در ایران دانست.
وی در ادامه از کمپین یک میلیون امضا یاد کرد و اینکه هدف از این کار تنها جمع آوری امضا نیست، بلکه آگاه سازی است که این خود از اهمیت بیشتری برخوردار است. وی افزود: این کمپین امروز برغم همه محدودیت ها، پر قدرت تر از همیشه به راه خود ادامه می دهد.
برنده صلح نوبل، در ادامه سخنان خود با رد این استدلال که فعالیت زنان اقدام علیه امنیت ملی و در جهت بر هم زدن نظم عمومی است، گفت: زنان دنبال حقوق خود هستند، اما آنچه به جایی نمی رسد فریاد است.
وی در همین ارتباط به دستگیری زنان در خرم آباد و نحوه برخورد مامورین امنیتی و همچنین دستگیری زنان در حین دادن نامه به کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل اشاره کرد و گفت: ما در جامعه ای زندگی می کنیم که دادن یک نامه ساده به کمیسر حقوق بشر، به تشویش اذهان عمومی تعبیر می شود.
خانم عبادی این برخورد ها را ناشی از “بی تحملی دولت ایران” دانست و اضافه کرد: ”آنچه گفتم تنها گوشه کوچکی از انتقادات ما نسبت به حکومت جمهوری اسلامی است، انتقادات ما بسیار گسترده تر است.“
وی آنگاه به دیگر تبعیضات موجود در ایران و از جمله تبعیضات مذهبی اشاره کرد و سپس به “فقر در جامعه ایرانی” رسید و آن را “شرم آور” خواند.
خانم عبادی آنگاه با تاکید بر اینکه “راه حل، جنگ نیست”، گفت: “ما ایران را دوست داریم و آن را آباد می خواهیم. ما همان طور که از جمهوری اسلامی می خواهیم که به قوانین بین المللی احترام بگذارد، از اروپا و آمریکا هم انتظار داریم فقط از طریق سازمان ملل و قوانین بین المللی با ایران برخورد کنند. “
او در ادامه سخنانش با تاکید بر اینکه “انرژی هسته ای حق مسلم ماست” پرسید: “اما تا به کجا؟” وی در پاسخ به همین سئوال از مسئولین جمهوری اسلامی خواست با توجه به اینکه”کشور ما در آستانه جنگی ویرانگر است” قطعنامه های شورای امنیت را بپذیرند.
سخنران بعدی این جلسه محمد علی دادخواه بود که با اشاره به “روز کوروش”گفت: “چرا در کشور مابا این پشتوانه تاریخی باید وضعیت حقوق بشر چنین باشد؟ “
دادخواه که به گفته خود وکالت بیش از 150 دانشجو را در دوره اخیر بر عهده داشته با یاد آوری این نکته که هیج یک از این پرونده ها به نتایج مثبتی نرسیده، گفت:“نسل دانشجو از کم ترین حقوق برخوردار است.این یک ادعاست که من سعی می کنم آن را اثبات کنم و می خواهم جامعه بشری در این مورد حساس باشد.“
وی در همین ارتباط به بازخوانی وضعیت دانشجویان پس از انقلاب فرهنگی و شکل گیری شورایعالی انقلاب فرهنگی و تشکیل کمیته های انضباطی پرداخت و با اشاره به پرونده سه دانشجوی پلی تکنیک که هفته گذشته احکام زندان آنان صادر شد، گفت: “این دانشجویان نه از آزادی بیان برخوردار بودند و نه از حقوقی که قانون اساسی برای انان در نظر گرفته است.“
دادخواه در ادامه به محرومیت از حق تحصیل،ستاره گذاری دانشجویان و دیگر محدودیت ها در دانشگاه یاد کرد و از فردوسی کمک گرفت که:هنر خوارشد، جادویی ارجمند. وی سپس اظهار امیدواری کرد که”چنین وضعی در کشور ما نباشد.“
سخنران بعدی، نرگس محمدی، فعال حقوق بشری و سخنگوی کانون مدافعان حقوق بشر بود که با کلامی شورانگیز از این سخن گفت که: “از یک سو سوگوار نبود آزادی بیان در کشور هستیم و از طرف دیگر کشور را در خطر می بینیم.“
وی با تاکید بر اینکه “ما در بیم و نومیدی زندگی می کنیم” به نبود رسانه های مستقل و مردمی در کشوراشاره کرد و گفت: “صدای مردم ما به جایی نمی رسدو ملت ما نمی توانند در ارتباط با جنگ اظهار نظر کنند؛ اما مردم نه تنها خواهان جنگ نیستند، بلکه از آن متنفرند. ما جنگ را حس کرده ایم. قربانیان جنگ هنوز روی دست ما هستند. اقتصاد ما بعد از جنگ ورشکسته شد. شهرها ویران شد… اما امروز رسانه های دولتی شعار می دهند که ما آماده جنگیم.این دروغ محض است. ما بر سر هیچ مقوله ای با کسی جنگ نداریم.ما نمی خواهیم آواره شویم. ما می خواهیم زندگی کنیم. اگر در ایران دولت به بحران رسیده و نمی تواند فقر را متوقف کند، باید بداند که مردم اجازه چنین کاری را نمی دهند.“
نرگس محمدی در ادامه سخنان خود به بحث آزادی بیان رسید و تاکید کرد دولت هایی که دموکراسی را به رسمیت نمی شناسند،به طور متفق القول با آزادی بیان مخالفند.وی افزود: “آزادی نیم بند دوران خاتمی هم در این سال ها رو به افول گذاشته و کار به جایی رسیده که حتی اصلاح طلبان داخل حکومت هم از داشتن نشریه محرومند.حال تصور وضع نیروهای خارج از حاکمیت و دگر اندیش دشوار نیست.فیلتر شدن به جایی رسیده که حتی سایت بازتاب، وابسته به سردار رضایی، فرمانده ارشد جنگ ایران و عراق هم تحمل نمی شود. کلمه زن ، جزو کلمات سانسوری است، همین طور کلماتی مانند معلم، دانشجوو کارگر. دستورات شورای امنیت ملی در حوزه اطلاع رسانی در واقع کار رسانه ها را تعطیل کرده است. نه فقط به دگر اندیشان مجوز انتشار کتاب داده نمی شود، بلکه برای تجدید چاپ کتاب ها هم صافی های جدیدی پیش رو گذاشته اند. ما دیگر رسانه مستقل نداریم و همه کانال های سیمای جمهوری اسلامی هم در واقع یک نوشته را به شکل های مختلف می خوانند. سانسور خبری به حدیست که سخنرانی بزرگ ترین مقام کشور، توسط خبرنگاران تنظیم نمی شود بلکه توسط دفتر ایشان تهیه و عینا برای چاپ به رسانه ها ارسال می شود.“
خانم محمدی در ادامه به این اشاره کرد که “کلمه سلول انفرادی نیز جزو کلمات غیرمجاز و به کار بردن آن ممنوع است. “
وی در همین راستا به ضرورت داشتن یک “رسانه ملی” اشاره کرد و از لزوم راه اندازی شبکه ای سخن گفت که بتواند اخبار ایران را پوشش دهد. وی در همین ارتباط گفت: “تا وقتی ما به چنین رسانه ای دسترسی نداشته باشیم، شرایط همچنان دشوار خواهد بود؛ در حالیکه وجود چنین شبکه ای می تواندبه رشد آگاهی در ایران کمک شایانی کند. “
در پایان این جلسه فرهاد عامری، استاد ایرانی دانشگاه سوربن ضمن سخنانی به بررسی رویه های قضایی در ارتباط با ازادی بیان در کشورهای مدرن پرداخت و تاکید کرد که”در این کشورها قوانین بین المللی نسبت به قوانین داخلی، دست بالا را دارند؛ در حالیکه در ایران چنین نیست.“
وی همچنین اضافه کرد:“در این کشورها دیگر در مورد اصل آزادی بیان صحبت نمی شود، برای اینکه این مسئله امری پذیرفته شده است؛ بحث بر سر حدود آزادی است.“
این جلسه با پرسش و پاسخ حاضرین با میهمانان به پایان رسید.