هنوز تمامی متهمان فاجعه تجاوز گروهی خمینیشهر دستگیر نشدهاند که از گوشه دیگری در ایران خبر یک تجاوز گروهی دیگر رسانهای شد؛ اینبار تجاوزچندمرد به یک زن در روستای قوژد کاشمر در استان خراسان رضوی. این بار اما از جشن و شادمانی و حرکات تحریکآمیز هم خبری نبوده. زنی به همراه یکی از آشنایان با ماشین به سوی خانه در حال حرکت بوده که در جاده مشرف به روستای قوژد توقف میکنند؛ نقطهای که مورد هجوم موتورسواران متجاوز قرار میگیرند.
امام جمعه خمینیشهر، نزدیکی وقوع تجاوز گروهی در این شهر را با ایام درگذشت آیتالله خمینی مشکوک و توطئهآمیز میدانست، اما تجاوز گروهی کاشمر در آستانه هفته قوهقضاییه واز سوی امامجمعه این شهر برملا شده است: “دستگاه قضایی و نیروی انتظامی باید به موقع وارد عمل شوند زیرا اگر مردم ببینند دستگاه قضا و نیروی انتظامی توان و فرصت این کار را ندارند خود وارد عمل خواهند شد. اگر مردم ببینند در روز روشن به ناموسشان تجاوز میشود و کسی نیست که برخود کند در این شرایط هرج و مرج به وجود می آید که اثرات آن بدتر است.”
یعقوبی در نماز جمعه هفته گذشته کاشمر تاکید کرده است: “کسانی که به صورت گروهی، سازماندهی شده و با سلاح به نوامیس مردم تجاوز میکنند مصداق روشن مفسد فیالارض هستند.”
اما ماجرا به دوم اردیبهشت ماه برمیگردد. خبرگزاری مهر از قول یک بسیجی که وی را پیگیریکننده این جنایت معرفی میکند در تشریح حادثه مینویسد: “پیرو گزارش رسیده از سوی مردم قوژد در ساعت 21:15 روز شنبه سوم اردیبهشت امسال ضمن اطلاع به پلیس 110 به محل حادثه رفتیم که متوجه شدیم اراذل و اوباش زن مزبور را قبل از رسیدن ماموران از محل مزبور با یک دستگاه نیسان برده اند. مراتب به اطلاع دادستان کاشمر رسید که وی دستور داد تا زمانی که این خانم طرح شکایت کند اقدامی صورت نگیرد. گشت 110 با این دستور دادستان محل را ترک کرد اما ما بسیجیان بی تفاوت از کنار ماجرا رد نشدیم و پس از شناسایی راننده خودرویی که این زن را از محل جنایت برده بود از وی و دوستانش سئوالاتی کردیم و در نهایت این زن را در بیمارستان یافتیم. در اول وقت اداری رئیس کلانتری گزارش افسر بیمارستان را به همراه گزارش افسر کشیک کلانتری مبنی بر اینکه بنده به عنوان بسیجی به همراه سه نفر به کلانتری مراجعه کرده و تحقیقاتی داشته ایم را به دادستانی ارسال می کند.اما دادستان شهرستان به جای پیگیری اصل گزارش و صدور دستورات لازم به عنوان مدعی العموم به فرع گزارش چسبیده و بسیج منطقه را مورد پرس وجو و بازرسی قرار دادند که چرا موضوع را علیرغم دستور دادستان پیگیری کرده اید.”
این اقدام دادستان باعث شد هیچ گونه اقدام قضایی علیه متهمان صورت نگیرد تا اینکه زن آسیبدیده، دو روز بعد شکایتی را در دادسرای عمومی و انقلاب کاشمر علیه متجاوزان تنظیم کرد. پس از آن نیروی انتظامی وارد عمل شد و 15 نفر از متهمان را دستگیر کرد اما باز تعدادی از آنها آزاد شدند و به روستا باز گشتند.
چنین بود که حدود 2 ماه بعد امام جمعه کاشمر در تریبونی رسمی این موضوع را علنی و برملا کرد تا فرمانده انتظامی خراسان رضوی نیز در توضیح ماجرا بگوید: “بر اساس اظهارات قربانی پرونده، وی با فردی در حال صحبت کردن در منطقه مورد نظر بوده که ناگهان دو موتورسوار به آنان حمله کرده و با ضرب و جرح و تهدید چاقو، این خانم را به یک باغ برده و چند نفر از همدستانشان نیز به آنان ملحق شده و وی را مورد تعرض قرار دادند.”
سردار امیریمقدم با اعلام اینکه بر اساس ادعای این زن 13 نفر در این باغ، وی را مورد تعرض قرار دادند، گفته است: “ماموران به محض اعلام شکایت وارد عمل شده و 13 متهم این پرونده که دارای سابقه کیفری موثر هستند را با هویت مشخص دستگیر و بعد از بازجویی و اخذ اعتراف به مراجع قضایی تحویل دادند.”
البته تعداد دستگیرشدگان از سوی فرمانده نیروی انتظامی کاشمر 14 نفر عنوان شده است.
با این حال دادستان کاشمر درباره این وقفه یک ماهه و عدم رسیدگی به پرونده و دستگیر نشدن همه متهمان هیچ توضیحی به رسانهها نمیدهد و تنها به اعلام این خبر اکتفا میکند: “این پرونده به دلیل اهمیت موضوع به پرونده ویژه قضایی تبدیل و از دادستانی کاشمر خارج شد. هم اکنون این پرونده به دادگاه کیفری استان تحویل داده شده است تا مراجع قضایی بالاتر این موضوع را پیگیری کنند.”
درحالی که جای اظهارنظر مسوولان رده بالای کشوری در جنایت خمینیشهر خالی بود، نشست خبری معاون اول قوهقضاییه فرصتی شد تا خبرنگاران از وی درباره تجاوز گروهی در خمینیشهر و کاشمر بپرسند. سید ابراهیم رئیسی در پاسخ گفت: “در این دو پرونده تاکید شده که با سرعت و دقت رسیدگی شوند زیرا در پروندههای امنیتی خاص که قلوب مردم را جریحهدار میکند دستگاه قضا به سرعت رسیدگی میکند که در این پروندهها موارد با پیک مخصوص به دیوان منتقل شده و در شعبه خاصی با سرعت رسیدگی میشود و مطمئن باشید که در زمان بسیار کوتاهی احکام ان اجرا می شود.”
این درحالی است که خبرگزاری مهر خبر داده: “ این زن به دلایل نامعلومی شکایت خود را پیگیری نکرده و امکان انصراف وی نیز می رود.”
زنی که بیشتر سایتهای خبری از او با عنوان “م.ق” نام بردهاند اما در تنها گفتگوی منتشر شده از او با نام “منیره-خ” معرفی شده و در تشریح حادثه گفته است: “شوهر من اعتیاد دارد و چند سالی است که من و دو فرزندم را به حال خود رها کرده است. مدتی است که با مرد سالم و متشخصی آشنا شدهام و بخاطر کمکهایی که به من میکرد به او اعتماد کردم. در تاریخ دوم اردیبهشت ماه امسال به همراه این مرد و در حال بازگشت از محل کار به خانه بودیم. محل کار من مشرف به روستای قوژد است. در حالیکه در بین راه توقف کرده بودیم و در حال صحبت بودیم، صدای چند موتور سوار را شنیدیم که در اطراف ماشین توقف کردند. 5، 6 نفر موتور سوار، این مرد را از ماشین پیاده کردند و مورد ضرب و شتم شدید قرار دادند و پول، مدارک، طلا و تلفن همراه هر دوی ما را به زور گرفتند. آنها مرا به یک گندمزار بردند و جلوی چشم همدیگر به من تجاوز کردند. یکی از آنها با دوستان دیگرشان تماس گرفت و آنها هم آمدند و به من تجاوز کردند.”
این زن جوان کاشمری در ادامه گفتگوی کوتاهش با سایت نسیم، افزوده است: “پس از مدتی تصمیم گرفتند که مرا با موتور به یک محل دیگری منتقل کنند. در بین آنها فردی به نام «چوپان» بود که من او را میشناختم و او هم مرا می شناخت. با التماس و گریه از او خواستم که به من کمک کند. او پس از آنکه مرا شناخت، با چاقو، دوستانش را تهدید کرد و مرا سوار یک نیسان کرد و به خانهای برد که دو زن در آنجا بودند و آنها به من لباس و غذا دادند و بعد از کمی استراحت، و به دلیل اوضاع جسمی بدی که داشتم به بیمارستان رفتم. مسئولان بیمارستان به دلیل وخیم بودن حال من، علت آن را پرسیدند که پس از صحبتهای من، آنها مسئولان نیروی انتظامی را در جریان قرار دادند و هم اکنون نیز پرونده در دادسرا در جریان است.”
پای نیاز جنسی درمیان نیست
در جنایت خمینیشهر، مسوولان محلی و انتظامی سعی کردند با اشاره به بدپوششی و شرکت در جلسه رقص و شادمانی، انگشت اتهام و سرزنش را به سوی خود آسیبدیدگان نشانه بروند؛ اینک در فاجعه کاشمر گفته می شود بعید نیست متاهل بودن زن قربانی و حضورش به همراه مردی که از لحاظ شرعی محرم محسوب نمیشود، دستمایه چنین نتیجهگیریهایی شود.
اما ریشه این خشونتها کجاست؟ آیا تنها شهرهای مذهبی بسترساز اینگونه حوادث بودهاند یا اینکه تهدیدی متوجه جامعه ایرانی شده است؟
در پاسخ به این سووالات دکتر فرید براتی سده تاکید میکند: “یادمان باشد خشونت های جنسی زمانی که در جامعه ای افزایش پیدا می کند کمترین ارتباط با عمل جنسی دارد و نیاز جنسی در پشت آن نیست.”
این روانشناس و مدرس دانشگاه علامه طباطبایی می افزاید: “تحقیقات مختلف روانشناختی و مطالعات نشان می دهد خشونت در یک جامعه زمانی افزایش پیدا می کند که افراد به اهداف و برنامه های خود نرسند و احساس ناکامی کنند که این ناکامی در رسیدن به آرزوها منجر به بروز رفتارهای پرخاشگرانه میشود. خشونت در برخی مواقع ممکن است به علت قدرت نمایی باشد و افراد با ابراز خشونت به دنبال قدرت نمایی هستند و یادمان باشد خشونت های جنسی زمانی که در جامعه ای افزایش پیدا می کند کمترین ارتباط با عمل جنسی دارد و نیاز جنسی در پشت آن نیست و تحلیل هایی که برخی از افراد در علت تجاوز به زنان و دختران کرده اند مبنی بر اینکه بدحجابی و پوشیدن لباس های نامناسب موجب بروز خشونتهای جنسی می شود به هیچ وجه درست نیست و مقصرسازی قربانی به هیچ وجه محلی از اعراب ندارد. منابع علمی نیز نشان دهنده تلذذ جنسی به عنوان عامل بروز خشونتهای جنسی نیست.”
یکی از نمایندگان مجلس هم معتقد است: “حوادثی مثل خمینی شهر و کاشمر می تواند به نوعی نشان از طغیان باشد.”
صمد فدایی، نماینده سنقر و کلیایی میگوید: “بعضی از تبعیضها و نابرابریهای اجتماعی میتواند زمینه ساز حوادثی مانند اتفاقات خمینی شهر و کاشمر باشد. عدهای که به اصطلاح در طبقات پایینتر جامعه از نظر اقتصادی قرار دارند شاید رفتاری از خود نشان دهند و در مورد شرایط متفاوت اقتصادی و اجتماعی طغیان کنند.”
دکتر حبیبالله پیمان هم در ریشهیابی میزان بالای آسیبهای اجتماعی در جامعه ایران میگوید: “تقریباً تمامی آسیبهای اجتماعی از دو آسیب فقر و خشونت سرچشمه میگیرند. بزهکاری بحرانی است که در هویت فرد و ارزشهای فردی و در اثر گسست از جامعه ایجاد میشود که در نهایت به پیوستن فرد به دستههای خلافکار میانجامد. تمامی این بزهها و آسیبها یکی به فقر برمیگردد که مانع از تأمین نیازهای اساسی فرد از راههای مشروع و روابط هنجارمند میشود و دیگری به خشونت و تجاوز به حریم شخصی فرد (مادی، روانی- عاطفی، اجتماعی، فکری). فرد برای تداوم روابط خود با اجتماع و محیط زیست باید نوعی انسجام فکری داشته باشد، وقتی فضای فرهنگی جامعه تیره میشود، آزادی تبادل فکری برای بازسازی هنجارها وجود ندارد، هر نوع بیان شفاف عقاید و نظریات شخصی و جمعی با خشونت پاسخ داده میشود و… دیگر فرد نمیتواند نظام ارزشها و هنجارهای خود را باتولید کند و بنابراین دچار آسیب میشود.”
وی اضافه می کند: “وقتی که حکومت با ارزشهای جامعه مخلوط میشود، هر گونه اشتباه حکومت به معنویت و اخلاق جامعه نیز آسیب وارد میسازد. یکی از روشهای کاهش آسیب، کنترل است، کنترل نیز هم درونی است و هم برونی. یعنی اگر نظارت بیرونی (قوانین، احزاب آزاد، مطبوعات آزاد و…) در جامعه کم شود، آسیبها بیشتر میشود. کنترل درونی (وجدان) نیز در طول دوره تربیتی فرد و در نتیجه اجتماعی شدن در فرد پدید میآید. این وجدان بر اساس هنجارهای جامعه و خانواده شکل میگیرد و برای سیر بهنجار جامعه هر دو کنترل لازم است. کنترل بیرونی در اثر تخریب نهادهای نظارتی و عدم استقلال جامعهی مدنی از بین میرود ولی کنترل درونی هنگامی آسیب میپذیرد که دین و اخلاق ابزار مراکز قدرت میشوند.”
زنگ خطر
هنوز تعدادی از متهمان جنایت خمینیشهر فراریند و آنگونه که گفته میشود با انصراف زن آسیبدیده کاشمری از پیگیری شکایت، دورنمای روشنی برای به سرانجام رسیدن این پرونده متصور نیست. آنچه باقی میماند افکار عمومی ترسان از تکرار این جرایم و جامعهای ملتهب و جرمخیز است.