انحلال انجمن غیر قانونی است

نویسنده

‏ نادر ایرانی

بدرالسادات مفیدی دبیرانجمن صنفی روزنامه نگاران ایران طی نامه ای به وزارت کار با استناد به مصوبه 19/04/1372 ‏شورای عالی کار، اقدام اخیر مدیرکل سازمان های کارگری وکارفرمایی وزارت کار مبنی بر«واجدشرایط انحلال بودن» ‏انجمن صنفی را غیرقانونی خواند. ‏

‏ دبیر انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران در این نامه تاکید کرده که بنا بر این مصوبه که با توجه به اختیار برگرفته از ‏هیات وزیران به تصویب رسیده،انجمن خودرا همچنان واجد شرایط ادامه فعالیت می داند زیرا حتی استناد به مهلت ‏شش‌ماهه وجه حقوقی ندارد و بنابراین استناد به بند 3 ماده 38 نادرست بوده و به هیچ وجه نمی‌توان انجمن را «واجد شرایط ‏انحلال» اعلام کرد.‏

این نامه که با لحنی محترمانه خطاب به مدیرکل سازمان‌های کارگری و کارفرمایی وزارت کار نوشته شده، دلایل این که ‏استناد به رای دیوان عدالت اداری هرگز نمی‌تواند مستند بر اعلام وجود شرایط انحلال انجمن صنفی باشد در چهار بند ذکر ‏شده است. ‏

دراین نامه آمده است که: هیات‌مدیره انجمن در تاریخ مقرر مبادرت به انجام برگزاری مجمع عمومی عادی سالانه در تیر ‏و مرداد 1385 و انتخابات در نوبت سوم کرد اما این سازمان‌های کارگری و کارفرمایی بود که با طرح ایراد نوبت سوم از ‏تایید انتخابات انجام‌شده خودداری و آن را منوط به اصلاح اساسنامه در این باره کرد. هرچند همین سازمان در نامه شماره ‏‏51990 مورخ 31/4/85 و در پاسخ به نامه انجمن، اصلاح اساسنامه در مورد حدنصاب‌های مجامع عمومی و برگزاری ‏نوبت سوم را غیرقابل طرح در مجمع و مغایر با قانون دانسته بود.‏

این نامه درادامه توضیح بند اول می افزاید :با این احوال دبیرخانه انجمن همزمان با طرح شکایت در دیوان عدالت اداری ‏برای رفع ایراد مطرح‌شده با ارسال نامه‌های 8596 مورخ 7/8/85، 8644 مورخ 22/8/85، 8718 مورخ 26/9/85، ‏‏8740 مورخ 5/10/85، 8762 مورخ 16/10/85 و 8807 مورخ 30/10/85 خطاب به وزیر محترم کار و امور ‏اجتماعی درخواست اعلام نظر درباره ادامه کار هیات‌مدیره و برگزاری مجمع عمومی عادی و فوق‌العاده را در بهمن‌ماه ‏سال 85 کرد که جنابعالی در نامه شماره 121197 مورخ 3/11/85 و در پاسخ به نامه‌های انجمن متذکر شدید: «بدیهی ‏است با توجه به اینکه دیوان محترم عدالت اداری مرجع ذیصلاح به رسیدگی شکایت مطروحه می‌باشد، مناسب است به جهت ‏عدم‌بروز مشکل در رسیدگی به درخواست‌های آن انجمن، وصول نظر و رای مرجع صالح مبنای اقدامات بعدی اداره کل ‏سازمان‌های کارگری و کارفرمایی و آن انجمن صنفی کارگری قرار گیرد».‏

انجمن صنفی دراین نامه با طرح اینکه این وزارت کار بوده که هیات‌مدیره انجمن را از برگزاری مجمع و تجدید انتخابات ‏در فرصت قانونی تا اعلام رای دیوان بازداشته‌ می نویسد: پس چگونه حالا برخلاف نص صریح نامه خودتان با طرح این ‏ادعا که «با عنایت به پایان اعتبار هیات‌مدیره انجمن صنفی در 16/7/85 و عدم‌تجدید انتخابات» به نتیجه «واجد شرایط ‏انحلال» بودن انجمن می‌رسید؟

نامه درادامه بند دوم خود را به صدور رای دیوان عدالت اداری در تاریخ 22/12/86 و ابلاغ آن در تاریخ 14/1/87 به ‏دبیرخانه انجمن اعلام وبا ذکر این که هرگونه اقدامی مرتبط با این رای از تاریخ ابلاغ اعتبار دارد تاکید می کند: دبیرخانه ‏انجمن بلافاصله در تاریخ 17/1/87 طی نامه شماره 10138خطاب به جنابعالی آمادگی کامل خود را برای اجرای رای ‏دیوان مبنی بر ابقای دو نامه اداره در مورد برگزاری مجمع عمومی فوق‌العاده و عادی برای اصلاح اساسنامه و انتخابات ‏هیات‌مدیره و بازرسان اعلام کرد، و چون پاسخی دریافت نشد با نامه شماره 10195 مورخ 8/2/87 خطاب به جنابعالی و ‏نامه شماره 10263 مورخ 6/3/87 خطاب به وزیر محترم کار و امور اجتماعی و نامه شماره 10319 مورخ 1/4/87 به ‏جنابعالی موضوع را پی گرفتیم که در تاریخ 2/4/87 در کمال تعجب نمابر «واجد شرایط انحلال» بودن انجمن را دریافت ‏کردیم. ‏

درادامه این نامه آمده است: به عبارت روشن مهلت قانونی شش‌ماهه انجمن برای برگزاری مجامع برای اصلاح اساسنامه و ‏انتخابات هیات‌مدیره و بازرسان از تاریخ 14/1/87 (تاریخ ابلاغ رای دیوان) شروع شده و اگر تا تاریخ 14/7/87 انجمن ‏مبادرت به انجام برگزاری مجامع و انتخابات نمی‌کرد آنگاه شما می‌توانستید به بند 3 ماده 38 اساسنامه استناد و انجمن را ‏‏«واجد شرایط انحلال» اعلام کنید، در حالی که هیات‌مدیره بر پایه نامه‌های فوق‌الذکر قصد و تاریخ برگزاری مجامع در این ‏فرصت قانونی را به اطلاع شما رسانده و هیچ‌گونه استنکاف یا قصور یا تقصیر یا تاخیری در این باره نداشته و لذا این ‏اعلام نظر آن اداره کل فاقد وجاهت قانونی است. ‏

نامه انجمن صنفی با استناد به شهادت بازرسان درباره صحت وسقم استنکاف هیات مدیره انجمن درباره برگزاری مجمع ‏عمومی می نویسد: بر پایه مکاتبات موجود انجمن با اداره کل سازمان‌های کارگری و کارفرمایی هیات‌مدیره انجمن هیچ‌گونه ‏قصور یا تقصیر یا تاخیر یا استنکافی از برگزاری مجامع عمومی و انتخابات در مهلت‌های قانونی مقرر نداشته و شهادت ‏بازرسان در این باره کفایت می‌کند. از این رو نه‌تنها استناد به بند 3 ماده 38 اساسنامه انجمن در موضوع ما نحن فیه ‏بی‌وجه می‌نماید بلکه بر پایه بخشنامه 59555 مورخ 30/4/1372 وزیر کار و امور اجتماعی در مورد ثبت انجمن‌های ‏صنفی کارگری و کارفرمایی تبصره ذیل ماده 38 آیین‌نامه مقررات چگونگی تدوین اساسنامه انجمن‌های صنفی و کانون‌ها ‏مصوبه 19/4/1372 شورای عالی کار اشعار می‌دارد: «در صورت اقدام هیات‌مدیره، بازرسان و یا یک‌سوم اعضا برای ‏دعوت جهت تجدید انتخابات مهلت‌های مقرر در این اساسنامه برای دعوت و تشکیل مجمع عمومی مربوط جزء ضرب‌الاجل ‏مذکور در بند 3 ماده فوق منظور نخواهد شد. ملاحظه می‌شود که در این صورت چون دبیرخانه انجمن در هر مقطع برای ‏برگزاری مجمع اقدام کرده است، حتی استناد به مهلت شش‌ماهه وجه حقوقی ندارد و بنابراین استناد به بند 3 ماده 38 ‏نادرست بوده و به هیچ وجه نمی‌توان انجمن را «واجد شرایط انحلال» اعلام کرد. ‏

دبیر انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران درنامه انجمن به وزارت کار در بند چهارم خود با تاکید براینکه «بر پایه این ‏توضیحات و پیرو نامه‌های مورد اشاره انجمن همچنان خود را واجد شرایط فعالیت» می داند از مدیرکل اداره سازمان‌های ‏کارگری و کارفرمایی وزارت کار و امور اجتماعی خواسته است «موید و پشتیبان فعالیت‌ها و ادامه کار انجمن» باشد و ‏‏«در پی تشکیل تشکل جدیدی با نام انجمن صنفی روزنامه‌نگاران برنیایید» چرا که: «هیات‌مدیره فعلی هیچ قصدی جز حفظ ‏و بقای انجمن بر پایه قواعد جاری و اساسنامه انجمن ندارد و از صرف انرژی برای تشکیل یک انجمن از صفر نیز ‏جلوگیری می‌شود.» این نامه درادامه «پیشنهاد هیات‌مدیره انجمن صنفی را برگزاری مجمع عمومی فوق‌العاده و عادی در ‏روز پنج‌شنبه 17 مرداد» (همزمان با روز خبرنگار) ذکر کرده وافزوده است: قطعا در مجمع و با رای و نظر اعضا ‏می‌توان در مورد انحلال یا ادامه کار انجمن تصمیم گرفت و در صورت ادامه کار به اصلاح اساسنامه و انجام انتخابات ‏پرداخت. به نظر ما رای و نظر اعضا فصل‌الخطاب کار انجمن خواهد بود و امیدواریم که اداره کل سازمان‌های کارگری و ‏کارفرمایی نیز نشان دهد که رای و نظر اعضای صنف برایش مهم است و به این رای و نظر احترام می‌گذارد. ‏