نیما دهقان پس از موفقیت های خود در نمایش هایی چون “خنکای ختم خاطره” و “آنفولانزای خوکی” این بار در نشست خبری نمایش جدیدش،”خاموشی دریا” به سوالات روز و دیگر خبرنگاران پاسخ داده است. همکارمان در تهران خلاصه ای از این جلسه ی مطبوعاتی را آماده کرده است که در ادامه می خوانید…
گفت و گو با نیما دهقان
اگر کارهای خوب سفارشی شوند…
نمایشنامه بر اساس رمانی به همین نام و به قلم ورکور به نگارش درآمده است. علت پرداخت شما و رضا گوران به عنوان کارگردان و نویسنده این اثر و اقتباس یا برداشت از این داستان برای تولید یک اجرای تئاتر چه بود؟
با پیشنهاد چند اثر نمایشی از سوی “حسین پارسایی” چندین نمایشنامه را مطالعه کردم اما به دلیل این که تأکیدم بر روی آثار ایرانی بود و نمایشهای پیشنهاد شده مطابق با ذائقه من نبود از کار بر روی این نمایش خودداری کردم. در مرحله بعد وقتی رمان “خاموشی دریا” را مطالعه کردم ترجیح دادم این اثر را با بازنویسی “رضا گوران” کارگردانی کنم. در حقیقت نویسنده اصلی این اثر “رضا گوران” است چرا که این نمایشنامه که اکنون به اجرا رسیده به لحاظ ایدئولوژی و جهانبینی تفاوت بسیاری با نوشته فرانسوی دارد.
مهم ترین تفاوت آن در چیست؟
این اثر کاملا ایرانیزه شده و با نگاه ناسیونالیست فرانسوی تفاوت دارد.همین می تواند به عنوان بزرگ ترین تفاوت های رمان و نمایشنامه ما باشد.
شما این نمایشنامه را بر اساس یک سفارش از بنیاد رودکی تولید و به اجرا رسانیده اید.آیا مفهوم و برچسب سفارشی بودن اثر در روند تمرین و اجرا به لحاظ فنی تاثیر گذار بوده است؟
مفهوم آثار سفارشی در بین هنرمندان، شکل نامطلوبی دارد، زیرا فکر میکنند، هنرمندانی در قبال تولید این نمایشها پول میگیرند تا آثاری که فاقد مفهوم و کیفیت مطلوب است را ارائه کنند اما به عقیده من سفارش دادن و سفارش گرفتن کار بدی نیست و در خیلی از کشورها این موضوع انجام میشود و خروجی و فیدبک مناسبی هم دارد.
شاید واژه “سفارش دادن” از سوی مجریان و کارفرمایان و “سفارش گرفتن”از سوی هنرمندان تاکنون تعاریف حرفه ای مخصوص به خود را نداشته است.قبول دارید؟
بله.نوع سفارش دادن تا به امروز به شکل درستی انجام نمیشده؛ بنابراین خروجی این کار نیز متقابلاً خوب نبوده است. در صورتی که اگر کارها به خوبی سفارش داده شوند، آثار فاخری تولید خواهند شد.
اثری که شما از بنیاد رودکی سفارش گرفتید به شخص نیما دهقان بوده است یا گروه مجری ؟
اشتباه دیگری که در حوزه تئاتر امروز دیده میشود این است که همیشه یک نمایش را اثر فاخر میدانند در حالی که اگر گروه نمایشی را گروه فاخر بدانند، خروجی گروه نیز مطلوبتر خواهد شد. متأسفانه هنوز یک اثر همین که دیده میشود مورد سنجش قرار میگیرد و هیچ وقت کسی نمیگوید موفقیت این اثر به خاطر هنرمندانی است که آن را تولید کردهاند.
و روند تولیدات این چنینی در مرحله اماده سازی نمایش چگونه است؟
در به اجرا رساندن نمایش “خاموشی دریا” یک گروه تلاش کردند به طوری که اگر کسی در تمرینهای نمایش حاضر میشد، نمیتوانست تشخیص دهد که چه کسی کارگردان است و یا چه کسی طراحی این اثر را به عهده دارد.
آیا از همان ابتدا با موافقت گروه برای اجرای نمایشی سفارشی مواجه بودید؟
قطعا. به علت دوست داشتن تک تک اعضای اجرای این نمایش، این اثر به ما سفارش داده شد و ما به عنوان تولید کنندگان، عاشقانه کار کردیم و در نهایت وقتی چیزی را دوست داشته باشیم بازتابش را در مخاطب میبینیم که این بازتاب همان برقراری ارتباط و رضایت مخاطب از نمایش است.
شیوه نگارش این متن به چه شکلی بود؟
چون پیش از این متن اثر را خوانده بودم و فیلمی از این نمایش را مشاهده کرده بودم تصمیم گرفتم یک نویسنده که با این فضاها آشنایی کامل دارد، نوشتن متن را برعهده بگیرد و نمایشنامه جدیدی تولید کند، بنابراین با سپردن کار به رضا گوران به اسکلت مشخصی از کار رسیدیم و بخشی از متن نوشته شد و با توجه به کارهای گروهی، متن اولیه اثر دستخوش تغییر قرار گرفت.
و شاید سوال این باشد که سکوت طولانی و پرمعنای دو شخصیت خانواده در برابر افسر را جزو نوشته های نویسنده بدانیم یا ایده های کارگردانی ؟
هوشمندی “رضا گوران” در شیوه نگارش و چیدمان کلمات باعث شد این اثر که مونولوگی دراماتیک است با تنشهای زیادی در فضای انتزاعی و مینیمالیستی همراه شود. سکوت نمایش و تنشهایی که در درون اثر وجود دارد باعث میشود درون مخاطب منقلب و ملتهب شود که ایجاد این امر، کار سختی است که با همکاری نویسنده اثر رخ میدهد.