در مجلس خین و خین ریزی و گیس و گیس کشی شروع شده. دیروز و در جریان رای گیری برای نمایندگان ناظر بر مطبوعات، جواد جهانگیری و مهدی کوچک زاده دعوای حسابی کردند. جواد جهانگیری به کوچک زاده گفت که “….. تو حرف نزن که پرونده تو دست من است.” تلاش خبرنگاران برای کشف این سه نقطه “…” کوچک زاده هنوز به جایی نرسیده. احتمالا نماینده ارومیه پرونده ای درباره مشکلات دوران کودکی و جوانی کوچک زاده داشته که با وجود اینکه سنش بالا رفته هنوز کوچک زاده مانده و مشکلاتش ادامه دارد، فقط چون ریشش را نمی تراشد چیزی از آن روزها یادش نمی آید. شاید هم به شغل سابق او اشاره کرده که در هر حال هر آدمی باید شغلی داشته باشد و نمی شود کسی را بخاطر اینکه مشکلات شغلی داشته و مشکلات مالی اش باعث شده که مشاغل غیرشرافتمندانه داشته باشد محکوم کرد. بالاخره آدم تا وقتی نماینده مجلس نشده هم باید زندگی اش را اداره کند، آن هم با این وضع خراب اقتصادی. شاید هم این سه نقطه با مسائل ناموسی ربط داشته که ما البته هر سه نقطه ای را در هر جای جهان محکوم می کنیم و معتقدیم مسائل ناموسی نباید به صحنه عمومی سیاسی کشانده شود. شاید هم این “…” به گزینه های زیرمیزی مربوط شود که اصولا ما فقط در این وضع باید به گزینه های روی میز فکر کنیم. کلا به نظر می رسد این “…” خیلی مشکل آفرین بوده که کوچک زاده که معمولا در برخورد با دیگران یا فحش می دهد، یا سنگ پرت می کند یا نعره می کشد، وادار کرده از جهانگیرزاده شکایت کند. به نظرم بعید نیست فردا در جریان استیضاح وزیر علوم گیس و گیس کشی از این شدیدتر بشود و آن وقت باید منتظر حضور اعضای مونث و مذکر خانواده ها و ارواح منسوبین آنها در گفتمان نمایندگان باشیم.
ظهور امام زمان عقب افتاد
حالا ما و بخشی از هموطنان که ممکن است اعتقادات درست و حسابی نداشته باشیم، یا اصلا اعتقادی به این چیزها چه درست و حسابی و چه غلط و هندسی نداشته باشیم، ما که کی هچ، ولی آن مردمی که به دین و خدا و پیغمبر و امام و آخرت اعتقاد دارند چی؟ به اعتقادات آنها رحم کنید! آقای مهدی طائب که ظاهرا برادر همان طائبی است که هر وقت جایی کسی به جای چوبدستی جادوگری چماقی را تکان دهد او حاضر می شود، در جایی گفته است: “فوتبال باعث شده امام زمان ظهورش عقب بیافتد.” یک جوری حرف می زنند انگار پرواز هواپیمایی لوفت هانزاست که سه ساعت تاخیر دارد. البته ما نمی دانیم که واقعا ظهور ایشان به تاخیر افتاده یا نه. ممکن است آقا منتظر باشد که ایران و آمریکا توافق کنند، یک وقتی می بینی ایشان می خواهد در عراق ظهور کند که بالاخره تعداد زیادی از بزرگ فامیل آنجا هستند، ولی می ترسد هنوز ظاهر نشده، دو هزار تا از آدمخوارهای داعش بریزند سرش و جیک ثانیه سر آقا را ببرند و تا بیاید دوباره غیب شود، می بینی که سر ایشان در دست ابوبکرخان بغدادی است و بدنش غیب شده. یا ممکن است آقا بخواهد در افغانستان ظاهر شود و به محض ظهور بشارت بدهد که “منم مهدی صاحب زمان” بعد این اعضای القاعده که به خون شیعیان تشنه هستند فورا می پرسند: “اه، مهدی توئی؟” و تا آقا بیاید بگوید که من چه کسی هستم و برای چه کاری آمده ام، بلافاصله یکی از دیوانگان القاعده با عملیات انتحاری هم خودش و هم آقا را با هم به غیبت کبری می برد.
حالا خوب است این حرف ها در میان فرنگی ها زده نمی شود. بخصوص این فرنگی هایی که تازه مسلمان می شوند، وقتی معتقد می شوند که آقا بزودی ظهور می کند، مثل ما نیستند که بی خیال بشوند و هر سال یک بار نیمه شعبان یاد او بیافتند، آن هم به زور قیمه و شربت نذری و چراغانی. به طرف خبر بدهی که “آقا تاخیر دارند” هر پنج دقیقه یک بار می پرسد که “کی می رسن؟ نمی شه با پروازبعدی بیان؟ اصلا ایشون چکار دارن به فوتبال؟” همین است دیگر! فرنگی ها که زبان آدمیزاد سرشان نمی شود. با این وضع ظهور ایشان در ایران هم مشکل جدی خواهد داشت، چون مطمئنم اغلب یاران آقا یا الآن جزو بدهکاران بانکی اند، یا جزو بورسیه های غیرقانونی اند، یا بیشتر از آن که دلواپس ظهور آقا باشند، دلواپس توافق ایران و آمریکا هستند. یعنی آقا می خواهد بیاید و ببیند تمام یارانش پرونده زیر بغل منتظرند و به محض اینکه ایشان ظهور کند، یاران آقا همه با هم جیم می شوند و غیب شان می زند. آنهایی هم که خالصا مخلصا از صمیم قلب به ایشان ارادت دارند، احتمالا الآن یا بازداشت هستند یا مخفی هستند و حالا حالاها پیداشان نمی شود. مهدی طائب همچنین گفته که “خاخام اسرائیل گفته که باید مانع ظهور امام زمان بشویم، اگر او بیاید بساط ما را جمع می کند.” البته من بعید نمی دانم که خاخام اسرائیلی چنین حرفی زده باشد، چون احتمالا آن قدری که آنها به این مسائل اعتقاد دارند، بعید می دانم در میان مسلمین ایران و شیعیان کسی به این چیزها اعتقاد داشته باشد.
البته امام زمان مثل مجلس ماشاء الله هفتاد تا سخنگو دارد. کار یکی دو نفر و یک شب دو شب نیست. مثلا همین حاج آقا ماندگاری هم یکی از آن سخنگویان است، ایشان گفته “قسم می خورم اگر امام زمان بیاید، تفکیک جنسیتی راه می اندازد.” به نظر من که اصلا این اتفاق نمی افتد، مطمئنم اگر آقا یک هفته اخبار رجانیوز را بخواند، یا یک روز به مذاکرات مجلس گوش کند، امکان ندارد پایش را به محدوده ایران بگذارد. درباره اتفاقات بعد از ظهور آقا گفته می شود که عدل و داد ایجاد می شود، آخوندهای فاسد از بین می روند، فساد و جرم و جنایت و دزدی از بین می رود و همه مردم به حق خودشان می رسند، یعنی همه کارهایی که در جمهوری اسلامی جرم است. به نظر من که امام زمان نه بخاطر فوتبال تاخیر کرده و نه بخاطر اینکه تفکیک جنسیتی وجود ندارد، به نظرم ایشان از ترس دستگیر شدن و زندانی شدن ظهور نمی کند. فرض کنید آقا بیاید و افرادش را دور خودش جمع کند. بلافاصله به دلیل تشکیل گروهک غیرقانونی و اخلال در امنیت نظام دستگیرش می کنند. این طوری هم نیست که تا بیاید خودش را معرفی کند، ولش کنند. وادارش می کنند که اعتراف کند من شمربن ذی الجوشن هستم و برای اسرائیل جاسوسی می کردم. الکی که نیست، اول می برند، بعد می شمارند.
فرقش توی چشم مردم می رود
جواد خسروی مسئولان سازمان بسیج اصناف کشور گفته که “به اعتقاد ما پوشاک بانوان باید توسط فروشنده زن و پوشاک آقایان باید توسط فروشنده مرد به مشتریان عرضه شود.” و البته که این راه حل بسیار کار قشنگ و زیبایی است. این خیلی طبیعی است که مانتو و کفش زنانه یا شلوار زنانه و پیراهن زنانه- بیخود اصرار نمی کنید به جاهای دیگر سر نمی زنیم- همه اش اشعه ای دارند که باعث می شود که آقایان همین که دست به هر نوع پارچه یا حتی دکمه لباس زنانه بزنند، قطعا تحریک می شوند و یک دفعه دیدی کل بنیان خانواده برباد رفت. یا مثلا وقتی زن فروشنده چشمش به کفش مردانه می افتد، بلافاصله فشارخونش می رود و یک دفعه می بینی کانون گرم خانواده اش بکلی فریز شد و حالاحالاها توی بیست تا مایکوویو هم بگذارند، یخش آب نمی شود. حالا این که در همان تهران که قرار است زنان به مردان و بالعکس لباس نفروشند، عده زیادی بخاطر اینکه پول ندارند لباس بخرند بدون لباس خودشان را به مردان می فروشند، اصلا مهم نیست. مهم این است که توی ویترین کشور همه لباس ها درست چیده شود، اینکه در اندرونی جامعه چه می گذرد خیلی اهمیت ندارد. برای همین هم آقای خسروی گفته: “بسیاری از لباس ها نباید در ویترین مغازه قرار بگیرد، در غیر این صورت واحدهای صنفی متخلف تذکر دریافت می کنند.” و این کار چقدر خوب است، چون زنها که نمی دانند این شورتی مردانه ای که پشت ویترین است برای چیست، فکر می کنند گردن بند است یا زانو بند، مردان هم که تا حالا چیزی به نام کرست زنانه ندیدند، فکر می کنند کلاه است، یا گوشواره است ولی مدلش اینطوری است. بعد هی خیره می شوند که ببینند این چیزی که می بینند چیست که یک دفعه چنان تحریک می شوند که تا ده سال بعد هر وقت می خواهند قنوت ببندند، گوشواره یادشان می آید و نمازشان باطل می شود. فعلا که با آمارهای اعلام شده مجلس صدها هزار فاحشه در کشور داریم. منتهی دیدن چیز دیگری است و آمار خواندن چیزی دیگر. وقتی در کشور یک فاحشه دیده می شود، این یک فاجعه است، ولی وقتی صدهزار فاحشه وجود دارد، این فقط یک آمار است و یک عدد ریاضی. حالا تو هم بقول محسن نامجو هی عدد بده، عدد بده.