دو روزنامه نگار جوان ایرانی که خبرساز بودند خود سوژه ی خبر شدند. امیر زمانی فر و رزا آژیری دو روزنامه نگار جوان کشورمان که در رادیو فردا کار می کردند، روز گذشته در اثر سانحه رانندگی کشته شدند.
مات و مبهوت و خیره به مانیتور و باز تو و باز لحظه ای از وطن که دور مانده است حالا در میان انبوه خبرها. مهین گرجی با حال وخیم در بیمارستان بستری است و امیر، جوانی از خطه ی شمال ایران،روزنامه نگاری پرکار و شوخ و شنگ که قرار بود برای ادامه ی فصلی دیگر از کارش،راهی واشینگتن شود حالا زود تمام شده است و نیست دیگر. همه ی جهان روزنامه نگار ایرانی حالا دور از خانه شده است این دریچه ی مجازی رو به وطن. از اینجا بسوی شادی. از اینجا بسوی غم. از اینجا بسوی آنجایی که روز و شبت را سطر می زنی با خبرهایش.
نه، درد ما یکی و دو تا نیست و به هزار می برد. دو روزنامه نگار جوانی که هر لحظه، صدا و تکاپوی هر روزه شان از اخبار ایران و جهان را در کنار موسیقی، تا پرت افتاده ترین جای سرزمین ما می رساندند، دیروز در سانحه ی رانندگی خاموش شدند و ما مانده ایم و هزار درد که به سخن نمی آید. و بستگان آنها که خبر فاجعه را حالا شنیده اند و دستشان کوتاه.
اتومبیلی که از برلین به پراگ در راه بود در خاک جمهوری چک در برخورد با تریلی، جان دو تن از روزنامه نگاران جوان کشورمان را گرفت و روزنامه دیگر، مهین گرجی که امروز در بیمارستان است.
و اینجاست داستان بی پناهی روزنامه نگار ایرانی که در ورای مرزها در تکاپوی دور از وطن خبر را به هر سو می پراکند و تنها حادثه ای او را به سوژه ی پایانی یک خبر می کشاند. حادثه،حادثه است و خبر نمی کند اما زمانی که به صفحه ی مجازی خالی امیر نگاه می کنم ناکامی سالهای سال ما جوانسالان که در تکاپوییم پیش چشم می آید و زندگی، که فاصله ای است کوتاه، کوتاه تر از آن همه رویا برای ساختن دوباره و مرگ و زندگی! امیر زمانی فر و رزا آژیری، دو روزنامه نگار جوان ایران با هزاران رویا در اثر سانحه رانندگی تمام شدند و مهین گرجی پس از عمل جراحی در کماست. و این زمزمه ی همیشگی که زندگی و مرگ را فاصله جز این نیست.