امیر محبیان می گوید رهبر جمهوری اسلامی درباره مذاکره با امریکا به حسن روحانی اختیار تام داده و این آقای روحانی بوده که با تشخیص خود، با رئیس جمهور امریکا دیدار نکرده است.
همزمان نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی، رویکرد اخیر دولت امریکا در قبال ایران را رویکردی مناسب و درعین حال ناکافی میداند و میگوید: در صورتی که احساس کنیم امریکا صادقانه رفتار میکند مشکلی برای مذاکره نداریم.ما آماده مذاکره هستیم.
هرچند روسای جمهور ایران و امریکا در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل با هم دیدار نکردند اما برخی کارشناسان معتقدند، محتوای سخنرانی باراک اوباما و حسن روحانی در این نشست، فصل تازه ای در مناسبات دو کشور گشوده است.
طی روزهای گذشته بیش از هرچیزی امکان دیدار مستقیم روسای جمهور ایران و امریکا در راس خبرهای رسانه های بین المللی بود؛ امکانی که با عدم حضور حسن روحانی در ضیافت ناهار دبیرکل سازمان ملل از دست رفت.
اما مناسبات جدید میان ایران و امریکا که بعد از انقلاب ۵۷ در ایران و گروگانگیری دیپلمات های امریکایی، به طور کامل قطع شد، به چه صورتی خواهد بود؟ آیا دو کشور می توانند پای میز مذاکره مشکلات شان را حل کنند؟ سفر حسن روحانی به نیویورک و مباحث مطروحه و حاشیه های این سفر، چه دستاوردی در این زمینه داشته است؟ اینها مسائلی است که با منصور حقیقت پور، نائب رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس و امیر محبیان، روزنامه نگار اصولگرا مطرح کرده ایم. آن هم در شرایطی که امروز در اجلاس 5 بعلاوه یک که محمدجواد ظریف، وزیر امورخارجه ایران حضور دارد، جان کری، وزیر امور خارجه امریکا نیز حضور خواهد داشت و پیش بینی می شود مذاکراتی در سطح وزرای خارجه دو کشور صورت بگیرد.
لبحند ژوکوند کافی نیست
منصور حقیقت پور، نائب رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس هرچند رویکرد اخیر دولت امریکا را رویکردی مثبت می داند و میگوید ایران منطق مذاکره را دارد اما در عین حال معتقد است که این رویکرد بیشتر به یک لبخند ژوکوند می ماند. کافی نیست و امریکا باید گام های بیشتری بردارد.
او در مصاحبه با “روز” می گوید: ما اهل مذاکره هستیم، در عراق هم مذاکره کردیم اما این مذاکرات شرط دارد و امریکایی ها نباید خود را تنها قدرت برتر دنیا بدانند. ما هم ابرقدرت معنوی و سیاسی خاورمیانه هستیم. باید شرایط مذاکره، شرایط برابر باشد، یعنی ایران با امریکا دارای یک سطح حقوقی مساوی باشد، بعد بنشینیم و صحبت کنیم. امریکایی ها هستند که باید این شرایط را فراهم آورند و قبول کنند که ایران کشور قدرتمندی است و با آمریکا حقوق برابر دارد. ما هم در صورتی که احساس کنیم امریکا صادقانه رفتار میکند مشکلی با مذاکره نداریم و آماده مذاکره هستیم.
نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس سپس توضیح میدهد: سابقه خطاها و اشتباهات امریکا منحصر به تاریخ انقلاب اسلامی نیست. جنایات امریکایی ها طومار بزرگی است که با دو تا تغییر ادبیات و دو تا پالس مثبت درست نمی شود. دیوار بی اعتمادی امریکا بر علیه مردم ایران بیش از ۷۰ سال قدمت دارد. برای برداشتن این دیوار بی اعتمادی، امریکایی ها باید هزینه های گزافی پرداخت کنند. این دیوار بی اعتمادی را هم ما نباید برداریم امریکایی ها باید بردارند. این قدم هایی که برداشته اند برای اعتمادسازی خیلی مختصر است. ما هیچ گونه اعتمادی به صداقت امریکایی ها نداریم، آنها باید در عمل ثابت کنند که پیرو اندیشه های صهیونیسم نیستند. برپایه منافع ملی خودشان حرف میزنند نه تحت لابی صهیونیست ها. امریکایی ها باید رسما از مردم ما معذرت خواهی کنندو قول دهند که در حق مردم شریف ایران از این به بعد خیانت و جنایت نمیکنند. لذا با دو لبخند ژوکوند رابطه ایران و امریکا درست نمی شود و نیازمند گام های عملی است.
او با اشاره به جلسه امروز ۵ +۱ که وزیر خارجه امریکا هم حضور خواهد داشت می گوید: ما هیچ وقت از مذاکره فرار نکردیم. موضوع مذاکرات آقای ظریف و ۵ +۱ مشخص و معین است. امریکایی ها اگر اراده ای برای مدیریت تنازع بین ایران و امریکا دارند و اگر خودشان تصمیم می گیرند ـ به قول آقای روحانی، یک صدا در امریکا حرف بزند ـ ما منطق مذاکره را داریم، فقط به امریکایی هااطمینان نداریم.
سئوال میکنم که امریکایی ها چگونه باید اطمینان جمهوری اسلامی را جلب کنند؟ آقای حقیقت پور میگوید: الان بگویند در حق ایران جفا کردند اشکالی دارد؟ بگویند جنگ را به ما تحمیل کردند. چطور آقای اوباما میگوید ایرانی ها قربانی شیمیایی هستند، خب چه کسی شیمیایی به صدام داد؟ چرا تجهیزات دادید؟ چرا هواپیمای ایرباس ما را در آسمان زدید؟ خب اعتراف کنید.
از نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس سئوال میکنم آیا مناسبات جدید میان ایران و امریکا که وارد مرحله ای جدید شده در کمیسیون مورد بررسی قرار گرفته و مجلس از تصمیمات دولت در این زمینه حمایت میکند؟ میگوید: ما دائم این موارد را بحث میکنیم و جلسه می گذاریم. ما این رویکرد را رویکرد خوبی میدانیم ولی ناکافی است. الان هواپیمایی ما را تحریم کردند، قطعات گیر نمی آید، مردم بیگناه کشته شوند خوب است؟ تحریم دارویی و.. است و.. خب اینها را برطرف کنند و حسن نیت خود را به ما نشان دهند. ما مشکلی برای مذاکره نداریم اما در صورتی که رفتار صادقانه از امریکایی ها ببینیم. آقای روحانی هم براساس منافع ملی کشور ما تصمیم میگیرد.
روحانی توقعات را مدیریت کرد
امیر محبیان، روزنامه نگار اصولگرا اما درباره مناسبات جدید میان دو کشور به “روز” میگوید: درواقع اگر مقایسه ای داشته باشیم بین شرایط کنونی و شرایط پیش از این درباره رابطه ایران و امریکا می بینیم که در صحبت های طرفین اساسا تغییر جدی رخ نداده ولی آن چیزی که تغییر ایجاد کرده فضایی است که این صحبت ها در آن بیان می شود.
آقای محبیان توضیح میدهد: در مقایسه بین صحبت های آقای اوباما و آقای روحانی آنچه دیده می شود این است که صحبت های آقای روحانی بیان اصول انقلاب اسلامی و نکاتی است که پیش از این هم گفته می شد، منتهی با ادبیات دیپلماتیک. صحبت های آقای اوباما هم طی نامه نگاری هایی که در دوران آقای احمدی نژاد داشت و همچنین اخیرا با آقای روحانی داشته، تغییر اساسی نکرده فقط عزمی را نشان میدهد. ایشان فقط این نکته را تاکید کرد که آقای کری را مسئول کرده مذاکرات را به انجام برساند. آنچه که تغییر کرده این است که طرفین احساس میکنند به نوعی بالانس یا توازن قدرت رسیده اند که می توانند نوعی از مذاکره را آغاز بکنند. حالا چرا این توازن قدرت رخ داده بحث های مختلفی است. یکی بحث سوریه است که عرصه قدرت نمایی بین امریکا و ایران بوده و ایران توانسته علیرغم میل دولت امریکا و متحدانش، دوسال و نیم حمایت کند و دولت بشار اسد را نگهدارد و این نشاندهنده نفوذ ایران است. به نظر میرسد امریکا به این نتیجه رسیده که تحریم ها هرچند فشار بر ایران می آورد اما کشنده نیست لذا بهتر این است که ایران را به عنوان یک بازیگر در متن، و نه مطرود صحنه، در نظر بگیرند که هزینه های کلانی را ممکن است برای شان ایجاد بکند. در راستای نامه نگاری هایی هم که صورت گرفت یک فرآیند مذاکره ای پیش بینی شد.
او با اشاره به فضای احساسی به وجود آمده پیرامون دیدار احتمالی روسای جمهور ایران و امریکا میگوید: پیش از اینکه آقای روحانی به نیویورک برود چیزی که اتفاق افتاد این بود که یک فضای ژورنالیستی و احساسی به وجود آمد که گویا در میان ایرانیان این اشتیاق وجود دارد که اینکار انجام بگیرد در حالیکه در نامه آقای اوباما آنچه مشخص بود اشتیاق ایالات متحده امریکا برای چنین کاری بود. وقتی بحث دست دادن آقای روحانی و آقای اوباما با هم به یک مساله جدی تبدیل و مطرح شد آقای روحانی دید که حاشیه به متن تبدیل شده و متن به حاشیه رفته است. از طرف دیگر در فضای احساسی نمی توان مذاکرات را به شکل منطقی و معقول پیش برد. نکته سوم این بود که احساس می شود مذاکرات دارد به شکل معکوس آغاز می شود، یعنی از دیدار سران داشت آغاز می شد در حالیکه در شکل منطقی و علمی، مذاکرات از دیدار کارشناسان، رفع اختلافات اولیه، جداسازی مسائل قابل حل از مسائل غیرقابل حل و مسائل قابل بحث شروع می شود، به سطح وزیر خارجه می رسد و از آنجا به سطح رهبران می رسد. بنابراین به گمان من در یک فرآیند مدیریت توقعات، آقای روحانی به عنوان کسی که در نیویورک حضور داشت و فضا را میدید تصمیم داشت دیدار به این شکل صورت نگیرد. فضای موجود یک نوع سوتفاهم را برای برخی امریکایی ها هم ایجاد کرده بود. شاهد مثال اش همین که آقای مک کین و حتی برخی از دموکرات ها در نامه ای به آقای اوباما از او خواستند از شرایط موجود استفاده کند، چون برداشت شان این بود که اشتیاق ایران نشانگر این است که تحریم ها اثر گذاشته و وقت آن است که امتیازات بیشتری از ایران بگیریم. روی همین اساس آقای روحانی با کنسل کردن این دیدار، توقعات را مدیریت کرد. حالا علیرغم اینکه یک مقدار یاس در بعضی ها ایجاد شد ولی مذاکرات از ریل احساس به ریل منطقی برگشت و الان شاهد این هستیم که کارشناسان گفتگوهایی را انجام میدهند. در مذاکرات ۵ +۱آقای ظریف و آقای کری هم حضور خواهد داشت. بعد از اینکه زبان همدیگر را بهتر دریافت کردند مذاکرات مستقیم تر و در سطوح عالی تر هم انجام خواهد گرفت.
آقای محبیان میگوید: هرچند دولت اوباما احساس کرد لغو دیدار این دو تا حدودی درواقع به حیثیت دولت اوبامالطمه زد و واکنشی نشان داد که واکنش درستی نبود. موقعی که آقای اوباما صحبت میکرد هیات ایرانی در سطح وزیر خارجه در جلسه حضور داشت ولی موقعی که آقای روحانی صحبت میکرد در سطح وزیر خارجه نبودند و در سطح نیروی رده پایین حضور داشتند، این سیگنال خوبی نبود ولی اگر دقیق نگاه بکنیم به گمان من چیزی که رخ داده این است که با این مدیریت توقعات، آقای اوباما هم از زیر فشار خارج خواهد شد زیرا می تواند به مک کین و نیروهای محافظه کار بگوید که فرصت پدید آمده با ایجاد توقعات روزافزون توسط شما ممکن است از دست برود.
سئوال میکنم منظورتان از لغو دیدار به عدم حضور آقای روحانی و هیات ایرانی درضیافت ناهار دبیر کل سازمان ملل برمیگردد؟ میگوید: فقط بحث ضیافت ناهار نیست موارد دیگری هم پیش بینی شده بود و مطرح میکردند ولی هیات امریکایی اعلام کرد هیات ایرانی به آنها اعلام کرده فرآیند دیداری که قرار است صورت بگیرد پیچیده است. برخی الان تلاش دارند این گونه القا کنند که گویا از تهران به آقای روحانی اعلام کرده اند که شما این دیدار را نکنید. این تشخیص آقای روحانی بوده و ایشان اختیار تام برای مدیریت صحنه داشته.
از آقای محبیان می پرسم یعنی منظور شما این است که آیت الله خامنه ای درباره دیدار با اوباما و مذاکره به آقای روحانی اختیار تام داده بود و این خود آقای روحانی بود که تصمیم گرفت دیدار نکند؟ میگوید: بله آقای روحانی خودش مدیریت کرده. تفاوتی که قضیه با گذشته کرده این است که رهبر انقلاب درباره موضوع مذاکره با امریکا اطمینان کاملی به آقای روحانی دارد و به او برای مدیریت صحنه اختیار تام داده بود.