شاید در نگاه اول برداشت عده یی پیرامون فعالیت رسانه ملی مبنی بر این است که هنوز فعالیت رسمی صداوسیما برای تبلیغات دهمین دوره ریاست جمهوری آغاز نشده است. اما فقط یک بررسی گذرا کافی است تا متوجه شویم صداوسیما به صورت واضح و روشن به گونه یی عمل می کند که نامزدهایی که در حال حاضر دارای مسوولیت های اجرایی هستند بیشتر در صفحه تلویزیون و در صدر اخبار دیده شوند و این خود ترفند تبلیغاتی غیرمستقیم صداوسیما در جهت اهداف دولتمردان دولت نهم است.
عملکرد رسانه ملی به عنوان رسانه یی که باید فراجناحی عمل کند، به دلیل رعایت نکردن همین موضوع می تواند به بوته نقد کشیده شود. اینکه رسانه ملی براساس چه معیاری این گونه یکسویه و یکجانبه به نفع جریانی خاص حرکت می کند، سوالی است که مسوولان صداوسیما باید به آن پاسخ دهند.صداوسیما با بهانه پوشش عملکرد دولت نهم، عملاً به سمت تبلیغ عملکرد دولت پیش می رود و این عملکرد یکسویه کاملاً به نفع دولت نهم و کاندیدای ایشان و به ضرر جریان های مقابل از جمله جریان اصلاح طلبی است. اما ذکر این نکته ضروری است که تجربه ثابت کرده تبلیغات مستقیم و به ویژه تبلیغات سمت گیرانه همواره نزد مردم بازخورد معکوس داشته است.
به نظر می رسد مردم ایران که دارای قدرت تحلیل و ارزیابی هستند در این دوره انتخابات نیز به این تبلیغات یکجانبه و نابرابر صداوسیما واکنشی متضاد نشان دهند. با تمام صحبت هایی که توسط اصلاح طلبان انجام شده و راهکارهایی که اندیشیده شده است هنوز هم فاصله بین اصلاح طلبان با متن جامعه دیده می شود. اما باید گفت این فاصله تنها منحصر به طیف اصلاح طلب نیست و همه گروه ها و احزاب با آن دست به گریبانند و این از آن رو است که در ایران حزب به معنای واقعی کلمه وجود ندارد و اصلاح طلبان هم به مانند دیگر گروه ها اقدامات حزبی منظمی در درازمدت انجام نمی دهند و تنها در برهه کوتاه مدت قبل از انتخابات به فکر چاره می افتند که این مدت برای ارتباط یک حزب با متن جامعه کافی نیست.
شاید بتوان گفت منشاء این فاصله سرعت پایین فرآیند دموکراتیزه شدن در ایران است که به خصوص در این دوره به وضوح دیده می شود. با توجه به اینکه فعالیت های تبلیغاتی انتخابات و برگزاری میزگردها و مناظره ها و بحث های پیرامون انتخابات هنوز در رسانه ملی بازتاب داده نشده است، و نیز با در نظر گرفتن اینکه فعالیت های حزبی در ایران سابقه دیرینه یی ندارد، نمی توان به برقراری ارتباط نزدیک احزاب با متن جامعه امیدوار بود؛ به خصوص حزب اصلاحات که رسانه فراگیر و منسجمی در دست ندارد.
در هر حال اگر مردم خواهان شرکت در انتخابات و حضور در صحنه باشند خود به دنبال کسب اطلاعات می روند و می توانند کم و بیش با احزاب مختلف آشنا شوند. اما اگر مردم تمایلی به شرکت در انتخابات نداشته باشند، تبلیغات دوهفته یی کاندیداها و رسانه ها کاری از پیش نخواهد برد. به این ترتیب ابتدا باید بررسی کرد آیا مردم خواهان شرکت در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری هستند یا خیر و آیا مردم با این اطلاع رسانی ضعیف آمادگی لازم را برای حضور در صحنه انتخابات به دست می آورند یا نه.باید توجه داشت اگر مردم آمادگی و اشتیاق برای مشارکت در انتخابات داشته باشند همین اطلاع رسانی ضعیف توسط اصلاح طلبان هم می تواند مثمرثمر باشد.
اما اگر مردم تمایل و آمادگی در این زمینه نداشته باشند نه فقط روزهای باقی مانده به انتخابات بلکه ماه ها تلاش و تبلیغ هم کافی نخواهد بود و این امر همواره در طول تاریخ در فرهنگ و مشارکت سیاسی جامعه ایران دیده شده است. در هر حال اگر مردم مطمئن باشند حضور و مشارکت شان در نتیجه انتخابات تاثیر خواهد داشت با اشتیاق بیشتری در صحنه حاضر خواهند شد. بنابراین اطمینان و اعتماد مردم در این زمینه باید جلب شود.
به زعم نگارنده و با نگاهی جامعه شناختی به وضعیت کنونی کشور، اگر مسوولان و رسانه ها تدبیری نیندیشند، نباید انتظار حضوری پررنگ و منسجم را از سوی مردم در این دوره از انتخابات داشته باشیم.
رییس اسبق انجمن جامعه شناسی ایران