واکنش معکوس ‏

غلامعباس توسلی
غلامعباس توسلی

شاید در نگاه اول برداشت عده یی پیرامون فعالیت رسانه ملی مبنی بر این است که هنوز فعالیت رسمی صداوسیما برای ‏تبلیغات دهمین دوره ریاست جمهوری آغاز نشده است. اما فقط یک بررسی گذرا کافی است تا متوجه شویم صداوسیما ‏به صورت واضح و روشن به گونه یی عمل می کند که نامزدهایی که در حال حاضر دارای مسوولیت های اجرایی ‏هستند بیشتر در صفحه تلویزیون و در صدر اخبار دیده شوند و این خود ترفند تبلیغاتی غیرمستقیم صداوسیما در جهت ‏اهداف دولتمردان دولت نهم است.‏

عملکرد رسانه ملی به عنوان رسانه یی که باید فراجناحی عمل کند، به دلیل رعایت نکردن همین موضوع می تواند به ‏بوته نقد کشیده شود‎. ‎اینکه رسانه ملی براساس چه معیاری این گونه یکسویه و یکجانبه به نفع جریانی خاص حرکت می ‏کند، سوالی است که مسوولان صداوسیما باید به آن پاسخ دهند.صداوسیما با بهانه پوشش عملکرد دولت نهم، عملاً به ‏سمت تبلیغ عملکرد دولت پیش می رود و این عملکرد یکسویه کاملاً به نفع دولت نهم و کاندیدای ایشان و به ضرر ‏جریان های مقابل از جمله جریان اصلاح طلبی است. اما ذکر این نکته ضروری است که تجربه ثابت کرده تبلیغات ‏مستقیم و به ویژه تبلیغات سمت گیرانه همواره نزد مردم بازخورد معکوس داشته است.

به نظر می رسد مردم ایران که ‏دارای قدرت تحلیل و ارزیابی هستند در این دوره انتخابات نیز به این تبلیغات یکجانبه و نابرابر صداوسیما واکنشی ‏متضاد نشان دهند. با تمام صحبت هایی که توسط اصلاح طلبان انجام شده و راهکارهایی که اندیشیده شده است هنوز هم ‏فاصله بین اصلاح طلبان با متن جامعه دیده می شود. اما باید گفت این فاصله تنها منحصر به طیف اصلاح طلب نیست ‏و همه گروه ها و احزاب با آن دست به گریبانند و این از آن رو است که در ایران حزب به معنای واقعی کلمه وجود ‏ندارد و اصلاح طلبان هم به مانند دیگر گروه ها اقدامات حزبی منظمی در درازمدت انجام نمی دهند و تنها در برهه ‏کوتاه مدت قبل از انتخابات به فکر چاره می افتند که این مدت برای ارتباط یک حزب با متن جامعه کافی نیست.

شاید ‏بتوان گفت منشاء این فاصله سرعت پایین فرآیند دموکراتیزه شدن در ایران است که به خصوص در این دوره به ‏وضوح دیده می شود‎. ‎با توجه به اینکه فعالیت های تبلیغاتی انتخابات و برگزاری میزگردها و مناظره ها و بحث های ‏پیرامون انتخابات هنوز در رسانه ملی بازتاب داده نشده است، و نیز با در نظر گرفتن اینکه فعالیت های حزبی در ‏ایران سابقه دیرینه یی ندارد، نمی توان به برقراری ارتباط نزدیک احزاب با متن جامعه امیدوار بود؛ به خصوص ‏حزب اصلاحات که رسانه فراگیر و منسجمی در دست ندارد.

در هر حال اگر مردم خواهان شرکت در انتخابات و ‏حضور در صحنه باشند خود به دنبال کسب اطلاعات می روند و می توانند کم و بیش با احزاب مختلف آشنا شوند. اما ‏اگر مردم تمایلی به شرکت در انتخابات نداشته باشند، تبلیغات دوهفته یی کاندیداها و رسانه ها کاری از پیش نخواهد ‏برد. به این ترتیب ابتدا باید بررسی کرد آیا مردم خواهان شرکت در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری هستند یا ‏خیر و آیا مردم با این اطلاع رسانی ضعیف آمادگی لازم را برای حضور در صحنه انتخابات به دست می آورند یا ‏نه.باید توجه داشت اگر مردم آمادگی و اشتیاق برای مشارکت در انتخابات داشته باشند همین اطلاع رسانی ضعیف ‏توسط اصلاح طلبان هم می تواند مثمرثمر باشد‎.

اما اگر مردم تمایل و آمادگی در این زمینه نداشته باشند نه فقط روزهای باقی مانده به انتخابات بلکه ماه ها تلاش و تبلیغ ‏هم کافی نخواهد بود و این امر همواره در طول تاریخ در فرهنگ و مشارکت سیاسی جامعه ایران دیده شده است. در ‏هر حال اگر مردم مطمئن باشند حضور و مشارکت شان در نتیجه انتخابات تاثیر خواهد داشت با اشتیاق بیشتری در ‏صحنه حاضر خواهند شد‎. ‎بنابراین اطمینان و اعتماد مردم در این زمینه باید جلب شود‎.

به زعم نگارنده و با نگاهی جامعه شناختی به وضعیت کنونی کشور، اگر مسوولان و رسانه ها تدبیری نیندیشند، نباید ‏انتظار حضوری پررنگ و منسجم را از سوی مردم در این دوره از انتخابات داشته باشیم‎.

‎ ‎رییس اسبق انجمن جامعه شناسی ایران