کشته شدن بی نظیر بوتو طی یک حمله انتحاری در راولپندی، کشور پاکستان را در معرض نا آرامیهائی قرار داده که براورد همه ابعاد آن تا روزها و هفته های اتی ممکن نیست. گسترش این نا آرامیها که تا کنون به لغو انتخابات پارلمانی آینده در پاکستان انجامیده میتواند این کشور بحران زده را در خطر جنگ داخلی قرار دهد.
با توجه به موقعیت با اهمیت پاکستان در جغرافیای سیاسی جنوب غربی اسیا، و همزمان، نقش غیر قابل انکار آن کشور در رویاروئی با(یا حمایت از) تروریسم بین الملل، تحولات اجتناب ناپذیر ناشی از کشته شدن بوتو نگرانی های عمده ای را نزد کشورهای مختلف موجب شده است. دامنه این تاثیرها را شاید بتوان تا حیطه سیاست داخلی امریکا نیز ارزیابی و نفوذ آن را در نتایج انتخابات اینده ریاست جمهوری آ ن کشور مشاهده کرد.
به جز کشورهای بزرگ غیر منطقه ای، از جمله امریکا و بریتانیا، کشورهای همسایه پاکستان نیزطبیعتا در معرض نتایج تحولات ناشی از کشته شدن بوتو قرار گرفته اند. از میان چهار کشور هند، ایران، افغانستان و چین که در اطراف پاکستان قراردارند، اگر چه نگرانی های هند و افغانستان در این زمینه تا حدودی بیش از دو همسایه دیگر است، در عین حال با توجه به شرایط خاص منطقه، ایران نیز که دارای 909 کیلومتر مرز مشترک با پاکستان است احتمالا از نتایج کوتاه مدت و میان مدت ناشی از اغاز و توسعه نا آرامی ها در داخل پاکستان مصون نخواهد ماند.
نگرانی های امنیتی
نگرانی عمده و فوری ایران از بروز نا آرامی در پاکستان، مشابه هر کشور همسایه دیگری، ناشی از ملاحظات امنیت ملی است. چرا که در گیر شدن در جنگ خارجی یا بروز نا ارامی و آغاز جنگ داخلی در کشور همسایه، به اسانی می تواند از مرزهای مشترک عبور و موجب نا امنی در داخل مرزهای خودی بشود.
تجربه جنگ هند و پاکستان در سال 1965 و تصمیم ایران برای حمایت از پاکستان – سوخت رسانی به آن و پناه دادن به هواپیماهای نظامی و مسافری آن کشور - ناشی از ملاحظات و محاسبات امنیت ملی ایران در آن زمان بود. در طول جنگ دوم خلیج فارس و مقابله آمریکا با عراق در سال 1991 نیزایران به نوعی مجبور به مداخله و در وسعت بیشتری مکلف به تمهید تدارکات خاص دفاعی شد. این ملاحظات پس از روی کار امدن دولت طالبان در افغانستان ایران را در سال 1997 تا مرز جنگ با همسایه شرقی اش پیش برد. در تمامی این در گیریها امنیت ملی ایران تابع متغبر هائی شد که در کشورهای همسایه شکل گرفته بود.
مرز مشترک ایران با پاکستان از جمله نا امنترین مناطق مرزی ایران است. مناطق بلوچستان و سیستان ایران بدلیل وجود وجوه مشترک جغرافیائی، قومی، فرهنگی و مذهبی با مناطق پیوسته به آن در درون خاک پاکستان (و افغانستان) مستقیما در معرض تحولات داخلی دو کشور فوق قرار دارند. قاچاق مواد مخدر، قاچاق اسلحه، ادم ربائی و پناه گرفتن گروههای تروریستی از جمله القاعده در دو سوی مرزهائی که کنترل آنها با دشواری های عدیده روبروست، تنها بخشی از مشکلات روزمره در این مناطق هستند.
بدیهی است که در صورت توسعه یافتن نا آرامی ها در پاکستان کنترل آن دولت بر امنیت داخلی اش کاهش یافته و در نتیجه نا آرامی های ناشی از ضعف دولت محلی در کنترل امنیت به مرزهای شرقی ایران گسترش یابد. دراین شرایط بخصوص به دلیل حضور گروههای مسلح در آن مناطق که مدعی تمامیت ارضی کشور اند (ازجمله سه گروه جدائی طلب در بلوچستان)، خطر شکل گرفتن تحرکاتی با هدف افزایش بی ثباتی در شرق ایران را می توان انتظار داشت.
سوابق همکاری های دو کشور
نگرانی های امنیتی در مرزهای بلوچستان و همکاری های ایران و پاکستان برای کنترل شورشیان مسلح و قاچاقچیان در گذشته، همواره از جمله عوامل مهم توسعه روابط و دوستی بین دولتهای دو کشور بوده است. ایران اولین کشوری بود که در سال 1947 میلادی استقلال پاکستان را به رسمیت شناخت و از آن زمان روابط همه جانبه مابین دوکشور بسرعت تو سعه یافت.
اوج نزدیکی روابط دو کشور همسایه به زمان نخست وزیری ذولفقار علی بوتو نخست وزیر اسبق و پدر بی نظیر باز میگردد. روابط شخصی او با شاه ایران به توسعه روابط دو کشور یاری داد. بوتو که همسری ایرانی اختیار کرده بود (نصرت بوتو از اهالی اصفهان) علاقه خاصی به فرهنگ و زبان ایرانی داشت و فارسی را خوب می دانست.
نزدیکی این روابط موجب شد که ذولفقار علی بوتو در طول نخست وزیری خود دیدار های متعدد رسمی و غیر رسمی از ایران بعمل آورد. از این لحاظ روابط شخصی شاه و بوتو تنها با دوستی شخصی بین شاه و انور سادات رئس جمهور سابق مصر قابل مقایسه است. در آن دوران روابط نزدیک ایران و پاکستان در سطحی قرار داشت که ایران پس از اعلام اتمی شدن هند در سال 1974 برنامه اتمی پاکستان را مورد حمایت مالی قرار داد و سرعت بیشتر آن را موجب شد. دوکشور ایران و پاکستان طی آن دوران متحد نظامی بوده و هر دو همراه امریکا و ترکیه و بریتانیا(عضو وابسته) عضویت پیمان دفاعی سنتو را داشتند.
بعد از انقلاب
پس از انقلاب اسلامی روابط دوکشور که بدنبال کودتای 1977 ضیاءالحق کاهش یافته و به سطح روابط کاری رسیده بود همچنان ادامه یافت. در ابتدای جنگ ایران با عراق، دولت وقت پاکستان از ایران حمایت می کرد ولی با مداخله عربستان و بعد امریکا و بریتانیا و حمایت آنها از عراق در جنگ هشت ساله، حمایت پاکستان نیزمتوجه عراق شد. تا قبل از آن و در ادامه همکاری های باقی مانده از دوران پیش از انقلاب، ایران و پاکستان در زمینه های مختلف نظامی با یکدیگر همکاری داشتند. این همکاری ها شامل سرویس و نگهداری ناوهای جنگی ایران در پاکستان و همچنین تامین خدمات تعمیر هواپیماهای نظامی و مسافری ایران می شد.
ادامه حضور و جنگ اتحاد جماهیر شوروی در افغانستان، به بهانه حمایت از دولت کمونیستی کابل، به اعزام چریکهای سنی عرب از راه پاکستان به افغانستان انجامید. با افزایش حضور چریکهای سنی در مرزهای پاکستان و افغانستان و ارسال سایر کمکهای سعودی به پاکستان نفوذ وهابی ها نیز در پاکستان افزایش یافت، به طوری که علاوه بر قبایل مرزی، بخشهایی از ارتش و بخصوص نیروهای امنیتی پاکستان نیز به تب وهابیت مبتلا شدند. این تحول تدریجا به جدایی بیشتر شیعه و سنی در پاکستان انجامید و سردی روابط دو کشور ایران و پاکستان را رقم زد.
در اغازاولین دور نخست وزیری بی نظیر بوتو در سال 1988 امید به بهبود روابط دو کشور ایران و پاکستان افزایش یافت، ولی علی رغم همکاری های دو کشور، روابط تجاری گذشته به اوج روابط دهه هفتاد نرسید. در این دوران ایران بیشتر سعی در نزدیکی به هند داشت و همین تلاشها نیز در ادامه سردی نسبی روابط بین تهران و اسلام آباد بی تاثیر نبود.
بعد از کودتای مشرف دراکتبر سال 1999 حرکتهای تازه ای برای توسعه همکاری های نظامی و غیر نظامی بین تهران و اسلام اباد صورت گرفت. کمکهای عبدالقادر خان دانشمند اتمی پاکستان به توسعه برنامه اتمی ایران و بخصوص دادن نمونه های سانتریفیوژهای پی1 و بعد کمک برای خرید قطعات آن از بازارهای سیاه بین المللی و همچنین تحویل نقشه های فنی ادوات سانتریفیوژهای پی2 حاکی از ادامه روابط خوب کاری مابین دوکشور پیش از روی کار آمدن مشرف و ادامه آن در سالهای بعد است. این همکاری ها بخشهای صنایع موشکی دو کشور را نیز که هر دو برای توسعه آن از تکنولوژی مشترکی برخوردار بودند شامل شد.
تجارت محدود
در مقایسه با ترکیه، همسایه غربی ایران، حجم مبادلات ایران با پاکستان توسعه کافی نیافته است. ارزش مبادلات تجاری دو کشور در سال گذشته کمتر از 600 میلیون دلار بوده است. عمده ترین قلم صادراتی ایران به پاکستان نفت است. پاکستان نیز صادر کننده مواد خوراکی به ایران است. اگر چه با توجه به نزدیکی سطح رشد صنعتی دو کشور، اقتصاد دو کشور نمیتوانند مکمل یکدیگر باشند با این وجود زمینه توسعه روابط تجاری دوکشور فراهم است. عضویت دو کشور در پیمان همکاری های اقتصادی (اکو) می تواند در این راه موثر واقع شود. بیش از توسعه تجارت ایران مایل به توسعه همکاریهای امنیتی و نظامی با پاکستان است و در این دو زمینه با دولت اسلام اباد قرار دادهائی بامضاء رسانده که محتوای آن تاکنون محرمانه مانده است.
صدور گاز- قربانی عمده
با توجه به نیازپاکستان به تامین منابع انرژی، ایران همواره بعنوان یک تامین کننده مورد توجه و علاقه پاکستان بوده است. آغاز بهره برداری ایران از منابع عظیم گاز پارس جنوبی ایران، دولت را به بازار یابی برای فروش گاز واداشت و بازار هند و پاکستان یکی از گزینه های ایران بود. طی 15 سال گذشته ایران و پاکستان برای عملی شدن اجرای طرح لوله ای که بتواند 150 میلیون متر مکعب از گاز ایران را از راه پاکستان به هند برساند در تلاش بوده اند و لی مجموعه ای از مشکلات، علی رغم اعلام تمایل اصولی هند نسبت به مشارکت در این طرح، تاکنون مانع از رسیدن سه کشور به نتیجه نهائی در این زمینه شده است.
ازنظر هند مشکلات امنیتی عبور خط لوله ای که با هزینه بالغ بر 8 میلیارد دلار قرار است در طول 2400 کیلومتر از مسیر پاکستان گاز ایران را به مرز هند برساند بزرگترین عامل باز دارنده است. اگر چه مخالفت امریکا با اجرای این طرح و بنوعی مشروط کردن توسعه همکاری اتمی واشنگتن و دهلی به پا پس کشیدن هند از طرح مزبور طی چند سال اخیر به دلایل کاهش تمایل هند افزوده شده، و لی همچنان نگرانی های هند از وابسته کردن بخشی از نیاز های انرژی خود به پاکستان به عنوان بازدارنده عمده تر پیش روی این طرح قرار دارد. تحولات ناشی از کشته شدن بی نظیر بوتو این نگرانی ها را در هند بشدت افزایش داده و هند را تا مدت های طولانی از نزدیکی عملی به این طرح باز خواهد داشت.
اگرچه ایران بعد از مشهود شدن بی تفاوتی دهلی به دریافت گاز ایران از مسیر پاکستان به اجرای نیمه کاره طرح و محدود شدن صدور گاز به پاکستان بسنده کرده بود، با اغاز نا آرامی ها در پاکستان و تحولات سیاسی پیامد آن اینک مجبور خواهد شد که قطعی کردن این طرح را که اخیرا رنگ غلیظ سیاسی نیز بخود گرفته تا یکی دو سال اینده معوق بگذارد.
اجرای این طرح در شرایطی پیگیری می شد که از یک سو توسعه آینده ومیزان تولید گاز ایران در شرایط کنونی با مشکلات و ابهامهای جدی روبرو است و از سویی افشا شدن موافقت دولت ایران برای دریافت بهای کم از پاکستان در قبال صدور گاز، مخالفتهایی را در قبال نهایی کردن آن بر انگیخته است. علی رغم اصرار ایران برای اجرای طرح فروش گاز به پاکستان و متعهد کردن تولیدات گاز آن به بازار متزلزلی نظیر پاکستان، در شرایطی که بازار بسیار ثابت تر و بهای بهتری در اروپا برای آن فراهم است و حتی در صورت عدم صدور گاز مازاد، مجموعه آن می تواند بمصرف تزریق به چاههای نفت برسد و کاهش تولید نفت را جبران کند این گمان را تقویت میکند که رنگ سیاسی اجرای طرح ناشی از توافق مشترک برای انجم همکاری هائی است که بخشهای عمده آن اعلام نشده است.
علی رغم تغییر اوضاع سیاسی در پاکستان اگرچه شرایط ثابت ژئوپولیتیکی میان دو کشور ادامه همکاری های فی مابین در زمینه های انرژی- امنیتی و نظامی را تو جیه خواهد کرد، ولی تغیر احتمالی عوامل سیاسی در یک سوی همکاری و بخصوص تغییر شرایط امنیتی ناشی از تحولات مورد بحث، شرایط انجام همکاری های آینده دو کشور را تغییر خواهد داد. برای ارزیابی میزان این تغییرات، ایران نیز نظیر سایر کشور های همسایه پاکستان مجبور است که تحولات ناشی از کشته شدن بی نظیر را از نزدیک پی گیری و نتایج آنرا در معادلات امنیت ملی خود مورد توجه قرار دهد.