ارزیابی نتایج ترور بوتو

رضا تقی زاده
رضا تقی زاده

کشته شدن بی نظیر بوتو طی یک حمله انتحاری در راولپندی، کشور پاکستان را در معرض نا آرامیهائی قرار ‏داده که براورد همه ابعاد آن تا روزها و هفته های اتی ممکن نیست. گسترش این نا آرامیها که تا کنون به لغو ‏انتخابات پارلمانی آینده در پاکستان انجامیده میتواند این کشور بحران زده را در خطر جنگ داخلی قرار دهد.‏

با توجه به موقعیت با اهمیت پاکستان در جغرافیای سیاسی جنوب غربی اسیا، و همزمان، نقش غیر قابل انکار آن ‏کشور در رویاروئی با(یا حمایت از) تروریسم بین الملل، تحولات اجتناب ناپذیر ناشی از کشته شدن بوتو نگرانی ‏های عمده ای را نزد کشورهای مختلف موجب شده است. دامنه این تاثیرها را شاید بتوان تا حیطه سیاست داخلی ‏امریکا نیز ارزیابی و نفوذ آن‏‎ ‎را در نتایج انتخابات اینده ریاست جمهوری آ ن کشور مشاهده کرد.‏

به جز کشورهای بزرگ غیر منطقه ای، از جمله امریکا و بریتانیا، کشورهای همسایه پاکستان نیزطبیعتا در ‏معرض نتایج تحولات ناشی از کشته شدن بوتو قرار گرفته اند. از میان چهار کشور هند، ایران، افغانستان و چین ‏که در اطراف پاکستان قراردارند، اگر چه نگرانی های هند و افغانستان در این زمینه تا حدودی بیش از دو همسایه ‏دیگر است، در عین حال با توجه به شرایط خاص منطقه، ایران نیز که دارای 909 کیلومتر مرز مشترک با ‏پاکستان است احتمالا از نتایج کوتاه مدت و میان مدت ناشی از اغاز و توسعه نا آرامی ها در داخل پاکستان ‏مصون نخواهد ماند.‏

‎ ‎نگرانی های امنیتی‎ ‎

نگرانی عمده و فوری ایران از بروز نا آرامی در پاکستان، مشابه هر کشور همسایه دیگری، ناشی از ملاحظات ‏امنیت ملی است. چرا که در گیر شدن در جنگ خارجی یا بروز نا ارامی و آغاز جنگ داخلی در کشور همسایه، ‏به اسانی می تواند از مرزهای مشترک عبور و موجب نا امنی در داخل مرزهای خودی بشود. ‏

‏ تجربه جنگ هند و پاکستان در سال 1965 و تصمیم ایران برای حمایت از پاکستان – سوخت رسانی به آن و پناه ‏دادن به هواپیماهای نظامی و مسافری آن کشور - ناشی از ملاحظات و محاسبات امنیت ملی ایران در آن زمان ‏بود. در طول جنگ دوم خلیج فارس و مقابله آمریکا با عراق در سال 1991 نیزایران به نوعی مجبور به مداخله و ‏در وسعت بیشتری مکلف به تمهید تدارکات خاص دفاعی شد. این ملاحظات پس از روی کار امدن دولت طالبان ‏در افغانستان ایران را در سال 1997 تا مرز جنگ با همسایه شرقی اش پیش برد. در تمامی این در گیریها امنیت ‏ملی ایران تابع متغبر هائی شد که در کشورهای همسایه شکل گرفته بود.‏

مرز مشترک ایران با پاکستان از جمله نا امنترین مناطق مرزی ایران است. مناطق بلوچستان و سیستان ایران ‏بدلیل وجود وجوه مشترک جغرافیائی، قومی، فرهنگی و مذهبی با مناطق پیوسته به آن در درون خاک پاکستان (و ‏افغانستان) مستقیما در معرض تحولات داخلی دو کشور فوق قرار دارند. قاچاق مواد مخدر، قاچاق اسلحه، ادم ‏ربائی و پناه گرفتن گروههای تروریستی از جمله القاعده در دو سوی مرزهائی که کنترل آنها با دشواری های ‏عدیده روبروست، تنها بخشی از مشکلات روزمره در این مناطق هستند.‏

‏ بدیهی است که در صورت توسعه یافتن نا آرامی ها در پاکستان کنترل آن دولت بر امنیت داخلی اش کاهش یافته ‏و در نتیجه نا آرامی های ناشی از ضعف دولت محلی در کنترل امنیت به مرزهای شرقی ایران گسترش یابد. ‏دراین شرایط بخصوص به دلیل حضور گروههای مسلح در آن مناطق که مدعی تمامیت ارضی کشور اند ‏‏(ازجمله سه گروه جدائی طلب در بلوچستان)، خطر شکل گرفتن تحرکاتی با هدف افزایش بی ثباتی در شرق ایران ‏را می توان انتظار داشت.‏

‎ ‎سوابق همکاری های دو کشور‏‎ ‎

نگرانی های امنیتی در مرزهای بلوچستان و همکاری های ایران و پاکستان برای کنترل شورشیان مسلح و ‏قاچاقچیان در گذشته، همواره از جمله عوامل مهم توسعه روابط و دوستی بین دولتهای دو کشور بوده است. ایران ‏اولین کشوری بود که در سال 1947 میلادی استقلال پاکستان را به رسمیت شناخت و از آن زمان روابط همه ‏جانبه مابین دوکشور بسرعت تو سعه یافت.‏

اوج نزدیکی روابط دو کشور همسایه به زمان نخست وزیری ذولفقار علی بوتو نخست وزیر اسبق و پدر بی نظیر ‏باز میگردد. روابط شخصی او با شاه ایران به توسعه روابط دو کشور یاری داد. بوتو که همسری ایرانی اختیار ‏کرده بود (نصرت بوتو از اهالی اصفهان) علاقه خاصی به فرهنگ و زبان ایرانی داشت و فارسی را خوب می ‏دانست.‏

‏ نزدیکی این روابط موجب شد که ذولفقار علی بوتو در طول نخست وزیری خود دیدار های متعدد رسمی و غیر ‏رسمی از ایران بعمل آورد. از این لحاظ روابط شخصی شاه و بوتو تنها با دوستی شخصی بین شاه و انور سادات ‏رئس جمهور سابق مصر قابل مقایسه است. در آن دوران روابط نزدیک ایران و پاکستان در سطحی قرار داشت ‏که ایران پس از اعلام اتمی شدن هند در سال 1974 برنامه اتمی پاکستان را مورد حمایت مالی قرار داد و سرعت ‏بیشتر آن را موجب شد. دوکشور ایران و پاکستان طی آن دوران متحد نظامی بوده و هر دو همراه امریکا و ترکیه ‏و بریتانیا(عضو وابسته) عضویت پیمان دفاعی سنتو را داشتند.‏

‏ ‏

‎ ‎بعد از انقلاب‎ ‎

پس از انقلاب اسلامی روابط دوکشور که بدنبال کودتای 1977 ضیاءالحق کاهش یافته و به سطح روابط کاری ‏رسیده بود همچنان ادامه یافت. در ابتدای جنگ ایران با عراق، دولت وقت پاکستان از ایران حمایت می کرد ولی ‏با مداخله عربستان و بعد امریکا و بریتانیا و حمایت آنها از عراق در جنگ هشت ساله، حمایت پاکستان نیزمتوجه ‏عراق شد. تا قبل از آن و در ادامه همکاری های باقی مانده از دوران پیش از انقلاب، ایران و پاکستان در زمینه ‏های مختلف نظامی با یکدیگر همکاری داشتند. این همکاری ها شامل سرویس و نگهداری ناوهای جنگی ایران در ‏پاکستان و همچنین تامین خدمات تعمیر هواپیماهای نظامی و مسافری ایران می شد. ‏

ادامه حضور و جنگ اتحاد جماهیر شوروی در افغانستان، به بهانه حمایت از دولت کمونیستی کابل، به اعزام ‏چریکهای سنی عرب از راه پاکستان به افغانستان انجامید. با افزایش حضور چریکهای سنی در مرزهای پاکستان ‏و افغانستان و ارسال سایر کمکهای سعودی به پاکستان نفوذ وهابی ها نیز در پاکستان افزایش یافت، به طوری که ‏علاوه بر قبایل مرزی، بخشهایی از ارتش و بخصوص نیروهای امنیتی پاکستان نیز به تب وهابیت مبتلا شدند. ‏این تحول تدریجا به جدایی بیشتر شیعه و سنی در پاکستان انجامید و سردی روابط دو کشور ایران و پاکستان را ‏رقم زد. ‏

در اغازاولین دور نخست وزیری بی نظیر بوتو در سال 1988 امید به بهبود روابط دو کشور ایران و پاکستان ‏افزایش یافت، ولی علی رغم همکاری های دو کشور، روابط تجاری گذشته به اوج روابط دهه هفتاد نرسید. در این ‏دوران ایران بیشتر سعی در نزدیکی به هند داشت و همین تلاشها نیز در ادامه سردی نسبی روابط بین تهران و ‏اسلام آباد بی تاثیر نبود. ‏

بعد از کودتای مشرف دراکتبر سال 1999 حرکتهای تازه ای برای توسعه همکاری های نظامی و غیر نظامی ‏بین تهران و اسلام اباد صورت گرفت. کمکهای عبدالقادر خان دانشمند اتمی پاکستان به توسعه برنامه اتمی ایران ‏و بخصوص دادن نمونه های سانتریفیوژهای پی1 و بعد کمک برای خرید قطعات آن از بازارهای سیاه بین المللی ‏و همچنین تحویل نقشه های فنی ادوات سانتریفیوژهای پی2 حاکی از ادامه روابط خوب کاری مابین دوکشور پیش ‏از روی کار آمدن مشرف و ادامه آن در سالهای بعد است. این همکاری ها بخشهای صنایع موشکی دو کشور را ‏نیز که هر دو برای توسعه آن از تکنولوژی مشترکی برخوردار بودند شامل شد.‏

‎ ‎تجارت محدود‎ ‎

در مقایسه با ترکیه، همسایه غربی ایران، حجم مبادلات ایران با پاکستان توسعه کافی نیافته است. ارزش مبادلات ‏تجاری دو کشور در سال گذشته کمتر از 600 میلیون دلار بوده است. عمده ترین قلم صادراتی ایران به پاکستان ‏نفت است. پاکستان نیز صادر کننده مواد خوراکی به ایران است. اگر چه با توجه به نزدیکی سطح رشد صنعتی دو ‏کشور، اقتصاد دو کشور نمیتوانند مکمل یکدیگر باشند با این وجود زمینه توسعه روابط تجاری دوکشور فراهم ‏است. عضویت دو کشور در پیمان همکاری های اقتصادی (اکو) می تواند در این راه موثر واقع شود. بیش از ‏توسعه تجارت ایران مایل به توسعه همکاریهای امنیتی و نظامی با پاکستان است و در این دو زمینه با دولت اسلام ‏اباد قرار دادهائی بامضاء رسانده که محتوای آن تاکنون محرمانه مانده است. ‏

‎ ‎صدور گاز-‏‎ ‎قربانی عمده‏‎ ‎

با توجه به نیازپاکستان به تامین منابع انرژی، ایران همواره بعنوان یک تامین کننده مورد توجه و علاقه پاکستان ‏بوده است. آغاز بهره برداری ایران از منابع عظیم گاز پارس جنوبی ایران، دولت را به بازار یابی برای فروش ‏گاز واداشت و بازار هند و پاکستان یکی از گزینه های ایران بود. طی 15 سال گذشته ایران و پاکستان برای عملی ‏شدن اجرای طرح لوله ای که بتواند 150 میلیون متر مکعب از گاز ایران را از راه پاکستان به هند برساند در ‏تلاش بوده اند و لی مجموعه ای از مشکلات، علی رغم اعلام تمایل اصولی هند نسبت به مشارکت در این طرح، ‏تاکنون مانع از رسیدن سه کشور به نتیجه نهائی در این زمینه شده است.‏

ازنظر هند مشکلات امنیتی عبور خط لوله ای که با هزینه بالغ بر 8 میلیارد دلار قرار است در طول 2400 ‏کیلومتر از مسیر پاکستان گاز ایران را به مرز هند برساند بزرگترین عامل باز دارنده است. اگر چه مخالفت ‏امریکا با اجرای این طرح و بنوعی مشروط کردن توسعه همکاری اتمی واشنگتن و دهلی به پا پس کشیدن هند از ‏طرح مزبور طی چند سال اخیر به دلایل کاهش تمایل هند افزوده شده، و لی همچنان نگرانی های هند از وابسته ‏کردن بخشی از نیاز های انرژی خود به پاکستان به عنوان بازدارنده عمده تر پیش روی این طرح قرار دارد. ‏تحولات ناشی از کشته شدن بی نظیر بوتو این نگرانی ها را در هند بشدت افزایش داده و هند را تا مدت های ‏طولانی از نزدیکی عملی به این طرح باز خواهد داشت.‏

اگرچه ایران بعد از مشهود شدن بی تفاوتی دهلی به دریافت گاز ایران از مسیر پاکستان به اجرای نیمه کاره طرح ‏و محدود شدن صدور گاز به پاکستان بسنده کرده بود، با اغاز نا آرامی ها در پاکستان و تحولات سیاسی پیامد آن ‏اینک مجبور خواهد شد که قطعی کردن این طرح را که اخیرا رنگ غلیظ سیاسی نیز بخود گرفته تا یکی دو سال ‏اینده معوق بگذارد.‏

اجرای این طرح در شرایطی پیگیری می شد که از یک سو توسعه آینده ومیزان تولید گاز ایران در شرایط کنونی ‏با مشکلات و ابهامهای جدی روبرو است و از سویی افشا شدن موافقت دولت ایران برای دریافت بهای کم از ‏پاکستان در قبال صدور گاز، مخالفتهایی را در قبال نهایی کردن آن بر انگیخته است. علی رغم اصرار ایران برای ‏اجرای طرح فروش گاز به پاکستان و متعهد کردن تولیدات گاز آن به بازار متزلزلی نظیر پاکستان، در شرایطی ‏که بازار بسیار ثابت تر و بهای بهتری در اروپا برای آن فراهم است و حتی در صورت عدم صدور گاز مازاد، ‏مجموعه آن می تواند بمصرف تزریق به چاههای نفت برسد و کاهش تولید نفت را جبران کند این گمان را تقویت ‏میکند که رنگ سیاسی اجرای طرح ناشی از توافق مشترک برای انجم همکاری هائی است که بخشهای عمده آن ‏اعلام نشده است.‏

علی رغم تغییر اوضاع سیاسی در پاکستان اگرچه شرایط ثابت ژئوپولیتیکی میان دو کشور ادامه همکاری های فی ‏مابین در زمینه های انرژی- امنیتی و نظامی را تو جیه خواهد کرد، ولی تغیر احتمالی عوامل سیاسی در یک ‏سوی همکاری و بخصوص تغییر شرایط امنیتی ناشی از تحولات مورد بحث، شرایط انجام همکاری های آینده دو ‏کشور را تغییر خواهد داد. برای ارزیابی میزان این تغییرات، ایران نیز نظیر سایر کشور های همسایه پاکستان ‏مجبور است که تحولات ناشی از کشته شدن بی نظیر را از نزدیک پی گیری و نتایج آنرا در معادلات امنیت ملی ‏خود مورد توجه قرار دهد. ‏