الگوی جهان

نویسنده
مهرداد شیبانی

مهرداد شیبانی

هفته گذشته، اسنادی که نشان می داد جمهوری اسلامی به روایت “رئیس جمهور مقدس” درحال تبدیل به “ابر قدرت بزرگ جهان” است، در نگاه هفته به اطلاع همگان رسید. این هفته معلوم شد این “ابرقدرت بزرگ” به گفته حسین شریعتمداری معروف، مدت هاست “پرچمدار مبارزه بانظام سلطه جهانی” شده است؛ وبر اساس فرمایشات سردار محمدنجار سبب تجدید “مجد وعظمت اسلام” شده و در حال از میان بردن “مرجعیت” آمریکاست.

نگارنده که مهرداد شیبانی باشد نه بر اثر گرما ـ که در غربت هوا همیشه سرد است ـ دچار تغییرات دماغی شده و نه قصد دارد بجای همکار عزیزمان ابراهیم نبوی، طنز بنویسد. هرچه هست، در وقایع وگفتارهاست که حاصل آنها نگاه هفته آخر اردیبهشت 1386 راشکل می دهد.

در هفته ای که “پس از ماهها رایزنی پیدا و پنهان” به نوشته روزنامه اعتماد ملی سر انجام “تابوی مذاکره” شکست و “کانال بغداد” برای عبور “پرچمدار مبارزه با نظام سلطه” یعنی “میش” پیشین و رهبر جهان سلطه همان “شیطان بزرگ” و “گرگ” سابق تعیین شد، محمود احمدی نژاد اعلام کرد: “دوران ضربه نظامی به ایران به طور قطع پایان یافته است.”

معلوم نبود او اطلاعات دیگری دارد و یا این سخنان دیک چنی رانشنیده است که بر فراز عرشه ناو جنگی آمریکا درخلیج فارس گفت: “ایران در جستجوی سلاح های خطرناک است تا خود را نیروی مسلط در خلیج [فارس] نشان دهد. آنها می خواهند تنگه هرمز را در اختیار بگیرند. ما این پیام را از همینجا، یعنی خلیج[فارس] به دوستانمان می دهیم که این راه را باز نگه می داریم و اجازه هیچ تعرضی به دوستان خود در منطقه را نمی دهیم. هر نوع حمله ای به دوستان ما در منطقه بدون پاسخ نمی ماند. ما و دوستانمان ایستاده ایم که ایران به سلاح اتمی دست نیابد. این وظیفه مهم ماست.”

هرچه بود مهره مذاکره بحرکت در آمد.

روزنامه بوستون گلوب از “آغاز تغییر راهبرد آمریکا در قبال ایران” خبر داد. آیت الله خامنه ای مذاکره را تائید کرد: “وزارت خارجه ایران به درخواست دولت عراق تصمیم گرفت در یک گفت و گوی رو در رو با آمریکایی ها، مسئولیت و وظایف آنان را در قبال امنیت عراق یادآوری و با آنها اتمام حجت کند.” محسن آرمین گفت: “از بازی‌‏های روزگار اینکه تابوی مذاکره با آمریکا به دست کسانی شکسته شود که خود از سازندگان آن بودند. این اتفاق فصل جدیدی را در تاریخ رقم می‌‏زند که اولین دستاورد این تحول از هم اکنون به وضوح دیده می‌‏شود و آن شکسته شدن تابوی مذاکره با آمریکاست که در تاریخ 27 سال بعد از انقلاب بی سابقه است. مذاکره با آمریکا تا چند سال پیش به معنای ضدیت با انقلاب، ترس و وازدگی در برابر دشمن تلقی می‌‏شد تا جایی که دادگستری تهران با صدور اطلاعیه‌‏ای سخن گفتن درباره مذاکره با آمریکا را جرم اعلام کرده بود که پیگرد قانونی داشت”.

بیهوده نبود که مصباح یزدی، از تئوریسین های طالبان ایرانی همین هفته “نور خدائی” رادر خودش کشف و اعلام کرد؛ ورئیس جمهوری که به گفته او بادعای امام زمان آمده بود تا “استکبار جهانی” را نابودکند “دان 8 تکوندا” گرفت تا برای عبور از “کانال بغداد” آمادگی کامل داشته باشد.

این “فصل جدید” بهترین فرصت برای اعلام این امر بود که “ابر قدرت بزرگ” یعنی جمهوری اسلامی درهمه زمینه ها الگوی جهان است.

رهبرجمهوری اسلامی در مشهد گفت: “پیشرفت کشور تنها بر اساس الگوی اسلامی - ایرانی امکان پذیر است”.

آیت اله خامنه ای “دیکتاتوری سیاه رضا خان و حکومت استبدادی محمدرضا پهلوی” را نکوهش کرد و “تشکیل نظام اسلامی در ایران را بزرگترین و شگفت آورترین تحول و پیشرفت در ایران” دانست “زیرا یک حکومت کودتایی، مستبد و موروثی به یک حکومت مردمی واقعی تبدیل شد.”

رهبر جمهوری اسلامی الگوی غرب را کاملا ردکرد: “به طور قاطع می گویم الگوی غرب برای توسعه یک الگوی ناموفق است زیرا با وجود دستیابی کشورهای غربی به ثروت و قدرت، ارزشهای انسانی و معنویت در این جوامع از بین رفته اند.در دیدگاه غرب، پیشرفت مادی، و محور آن سود مادی است بنابراین در چنین دیدگاهی اخلاق و معنویت می تواند قربانی پیشرفت شود. در دیدگاه اسلام پیشرفت مادی هدف نیست بلکه وسیله ای برای رشد و تعالی است. در جهان بینی اسلام، ثروت، قدرت و علم، وسیله رشد انسان و زمینه ساز برقراری عدالت، حکومت حق، روابط انسانی در جامعه و دنیای آباد هستند.”

سخنگوی دولتی که صد در صد مورد تائید رهبرجمهوری اسلامی است، درمصاحبه هفتگی باخبرنگاران، دولت احمدی نژاد را تنها مدافع “اقتدار میهن” و “مصالح ملی وانقلاب” دانست.

و درست روزی این حرف ها را زد که “رئیس جمهور مقدس” تازه از سفر به امارات متحده عربی برگشته بود که در تفاسیر برخی “مطبوعات” بخشیدن جزیره نفتی ابوموسی” به امارات ارزیابی شده بود. امری که سخن محمد صدرهم می تواند، اشاره به آن باشد: “هیچ رئیس جمهور ایران به امارات سفر نکرد، چون آنها تنها کشوری هستند که به تمامیت ارضی ایران نظر دارند.”

افکار عمومی ایرانیان هم بخشش های “نظام” های پیشین ایران را بیاد آورد. در عصر قاجارها 12 استان زرخیز ایران بعد از جنگی که به فتوای فقها برپا گردید و به شکست انجامید، در سینی زرین تقدیم روس ها شد. در عصر پهلوی بحرین را بخشیدند و حالا ظاهرا نوبت جمهوری اسلامی است.

روزنامه اعتماد ملی خطاب به جنتی والهام در سرمقاله اش نوشت: “آقایان عزیز! در دنیای بزرگ، ملتهب و پرهیاهویی زندگی می‌کنیم. هم از نظر عده در مضیقه‌ایم و هم از نظر عده در اقلیت، شما را چه می‌شود که علا‌قه‌مند هستید، همه بزرگان گذشته انقلا‌ب و اسلا‌م را از قطار مملکت پیاده کنید. این رفتارها شمشیر دولبه است. این قطار ایستگاه‌های دیگری هم دارد. کمی هشیار باشید.”

و تصویر دیگری از “ابر قدرت بزرگ” را ارائه داد. تصویری که دکترمصطفی معین کاملش کرد: “الان فرهنگ عمومی جامعه، با معجونی از عوام زدگی، لمپنسیم، ‌دین فروشی و دنیا دوستی و قدرت‌طلبی و دروغگویی مورد تهاجم قرار گرفته است.”

و علی مزروعی در بخش اقتصاد یکی از هزاران پرده اش راکنار زد. او که درباره “دولت دینی” بحث می کرد، بودجه دستگاه های غیر دولتی فعال در زمینه تبلیغات اسلامی [ارقام به میلیارد ریال] را ردیف کرد: “9331 میلیارد ریال برای شورای عالی حوزه علمیه قم - 350 میلیارد ریال برای مرکز خدمات حوزه علمیه قم - 737 میلیارد ریال برای مرکز مدیریت حوزه علمیه قم - 8238 میلیارد ریال برای دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم -3 /283 میلیارد ریال برای سازمان تبلیغات اسلامی - 525 میلیارد ریال برای شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی - 0/103 میلیارد ریال برای حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی - 6356 میلیارد ریال برای سازمان فرهنگ وارتباطات اسلامی - 529 میلیارد ریال برای مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی - 254 میلیارد ریال برای مجمع جهانی اهل بیت - 8197 میلیارد ریال برای مرکز جهانی علوم اسلامی - 133 میلیارد ریال برای موسسه آموزشی وپژوهشی امام خمینی (زیرنظر مصباح یزدی) - 5423 میلیارد ریال برای ردیف متفرقه کمک به اشخاص حقیقی ” و به جمع کل 25200 میلیارد ریال رسید.” اونتیجه گرفت: “ اگر دقتی در عدد ورقم ها بکنید آنگاه رمز اینکه چرا راهیافتگان مجلس هفتم ودولتمردان دولت نهم نظر کرده امام زمان اند و آقای جنتی هم پس از استقرار مجلس هفتم خواب راحت می کند وگروه های فشار هم به استراحت رفته اند را درخواهید یافت.بله رشد بودجه 64 درصدی سال 85 نسبت به سال 84 پاسخ خیلی سئوال ها را می دهد.”

صندوق بین المللی پول هم گزارش داد: “در ایران نرخ رشد رو به کاهش و نرخ تورم رو به افزایش می رود.

بر پایه تازه ترین گزارش صندوق بین المللی پول درباره چشم انداز اقتصادی خاورمیانه، آفریقای شمالی، آسیای مرکزی و قفقاز که در ماه مه ۲۰۰۷ انتشار یافته، نرخ تورم ایران از ۱۱.۹ درصد در سال گذشته میلادی به ۱۷.۶ درصد در سال جاری خواهد رسید، که حدود دو برابر میانگین تورم در سی کشور واقع در مناطق مورد بررسی است.

اگر این پیش بینی را ملاک قرار دهیم، ایران در سال جاری میلادی بعد از عراق، جمهوری آذربایجان و یمن، بالاترین جهش قیمت ها را در این مناطق تجربه خواهد کرد. از گزارش صندوق بین المللی پول چنین بر می آید که اوجگیری تورم ایران حاصل رشد شتابان نقدینگی است که در سال ۲۰۰۶، بر پایه ارزیابی این نهاد، به بالای ۳۴ در صد رسید و در ۲۰۰۷ نیز از ۲۸ در صد خواهد گذاشت، که در سطوحی بسیار بالاتر از میانگین جهش نقدینگی در چهار منطقه مورد بررسی قرار دارد.”


حتی روزنامه ابرار متعلق به جناح راست مذهبی باچاپ عکسی از احمدی‌نژاد در حالی که لباس تکواندو به تن کرده بود، نوشت: “با وجود افزایش سرسام‌آور قیمت‌ها و مشکل بنزین و کارت سوخت، رییس جمهور، دان 8 تکواندو گرفت.”


برای اینکه تصویر ضداستبدادی “ابرقدرت بزرگ” کامل شود، اعلمی نماینده جناح اقلیت درمجلس به “حکومت نظامی در برخی از شهرها و تیر اندازی و منتهی به قتل وجرح” اعتراض کرد. رئیس نیروی انتظامی تهران هم از “آغاز مبارزه با مردان بدحجاب” خبر داد و مصادیق آنرابر شمرد: “پوشیدن لباس آستین کوتاه، شلوارهای کوتاه یاپاره شده، لباس های تنگ و بدن نما وآرایش مو به سبک غربی”.

دستگیری محققی سالخورده با برچسب قدیمی “جاسوس” و “سرپل اسرائیل” که در روزنامه کیهان مرکز پرونده سازی طالبان توسط حسن شایان فر ساخته و پرداخته می شود، رسما مورد پذیرش وزارت خارجه جمهوری اسلامی قرارگرفت. جهان اکنون منتظر است که هاله اسفندیاری در تلویزیون ظاهر شود و یا به خبرگزاری دولتی برود و اتهامات کیهان راداوطلبانه “اعتراف ” کند.

فصل جدیدی است که حمید رضا جلایی پور آن را “کوبائی” شدن می خواند، اما طالبانی شدن را بیشتر بر می تابد: استبداد بازگشته و آمریکا پشت در است.